کالوکیشن به گروهی از کلمات گفته می شود که باهم استفاده می شوند. یکی از این کلمات فعل get است که در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد و مهم است. در انگلیسی فعل get با معانی مختلفی مثل(رسیدن،گرفتن،فهمیدن، کسب کردن) شناخته شده است. با یادگیری کالوکیشن ها شاهد پیشرفت قابل توجهی در آموزش زبان خودتان خواهید بود،در حقیقت یادگیری کالوکیشن ها باعث می شود که زبان شما طبیعی تر و قابل فهم تر شود و همچنین هنگام صحبت کردن شما قادر خواهید بود با استفاده از روش های متنوع و غنی تری نظرخود را بیان کنید. سعی کنید کالویشن ها را یاد بگیرید و با تکرار زیاد انها را به خاطر بسپارید که یادگیری گروهی کلمات برای ذهن شما یکی از بهترین روش های یادگیری است. بهتر است بعد از بخاطر سپردن کالوکیشن ها هنگام خواندن یا نوشتن متن ها از آنها استفاده کنید که در ذهن تان تثبیت شوند. ساختارهای زیادی از کالوکیشن های get وجود دارد که در این متن قصد داریم تعداد زیادی از آنها را به شما آموزش دهیم:
دوره زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته
GET + adjective
(get+ صفت)
- get married ازدواج کردن
- get divorced طلاق گرفتن
- get angry عصبانی شدن
- get tired خسته شدن
- get dark تاریک شدن
- get lost گم شدن
- get bald کچل شدن
- get busy مشغول شدن
- get chilly سرد شدن
- get dizzy گیج شدن
- get empty خالی شدن
- get fat چاق شدن
- get heavy سنگین شدن
- get mad عصبانی شدن
- get old قدیمی شدن
- get worried نگران شدن
- get hurt صدمه دیدن
- get sunburned آفتاب سوخته شدن
GET + comparative
(get+تفضیلی صفت)
- get better بهتر شدن
- get worse بدتر شدن
- get more expensive گرانتر شدن
- get safer ایمن تر شدن
- get more important مهمتر شدن
- get deeper عمیق تر شدن
- 7. get older بزرگتر شدن
GET + preposition (phrasal verbs)
get + حرف اضافه
- get up از رختخواب برخاستن
- get along with کنار آمدن با
- get into قبول شدن در چیزی
- get out بیرون آمدن
- get around گشتن
- get together دور هم جمع شدن
- get ahead پیشرفت کردن،موفق بودن
- get along with کنار امدن با کسی یا چیزی
- get at اذیت کردن
- get away فرار کردن،گریختن
- get backپس گرفتن
- get back at تلافی کردن
- get back to برگشتن به
- get down ناراحت کردن
- get down to شروع کردن
- get in سوار شدن
- get in with همراه شدن با
- get off پیاده شدن
- get on سوار شدن
- get out بیرون رفتن،فرار کردن
- get over غلبه کردن
- get in shape خوش هیکل شدن
- get on با کسی رابطه خوبی داشتن
- get off رها کردن یا ول کردن چیزی
- get rid of خلاص شدن از شر
- get stuck into گیر کردن
- get through کامل کردن،انجام دادن
- get used to عادت کردن به چیزی ،سازگاری
GET + a place = arrive
(get+ یک مکان ) رسیدن
- get to the office به دفتر کار رسیدن
- get home به خانه رسیدن
- get to the train station رسیدن به ایستگاه قطار
- get there رفتن به آنجا
- get to work سرکار رفتن
- get to school به مدرسه رسیدن
- get to the airport به فرودگاه رسیدن
GET = receive
(get =دریافت کردن )
- get an e-mail ایمیل دریافت کردن
- get a present گرفتن کادو
- get grades نمره گرفتن
- get a certification گرفتن مدرک- گواهینامه
- get an award جایزه گرفتن
GET = buy / obtain
(get = خریدن/ گیرآوردن)
- get a job شغل گیر آوردن
- get an apartment آپارتمان خریدن/ گیر آوردن
- get [something] for a good price به قیمت خوب خریدن
باقی کالوکیشن های فعل get که بدون دسته بندی جمع آوری کرده ایم:
- Get a chance فرصت داشتن
- Get a call از کسی تماس تلفنی داشتن
- Get (sb) ready کسی را آماده کردن
- Get money پول به دست آوردن
- Get information اطلاعات بدست آوردن
- Get attention توجه جلب کردن
- Get results نتیجه گرفتن
در پایان با ذکر چند مثال بحث کالوکیشن های فعل get را برای شما دقیق تر و ملموس تر بیان می کنیم تا شما هم بتوانید با ساختن مثالهایی مشابه همین مثالها در رایتینگ و اسپیکینگ خود پیشرفت کنید.
What time does he normally get home (from work)?
1- او معمولاً چه ساعتی به خانه می رسد (از سر کار)؟
After a while, you will get used to all the noise.
2- بعد از مدتی به این سروصدا عادت می کنید.
She had to get the kids ready for school.
3- باید بچه ها را برای مدرسه آماده می کرد.
They’re getting married later this year.
4- آنها اواخر امسال ازدواج می کنند.
I hit my head as I was getting into the car.
5- وقتی داشتم سوار ماشین می شدم، سرم ضربه خورد.
Get out of here now or I’ll call the police.
6- همین حالا از اینجا برو وگرنه به پلیس زنگ میزنم.
He got down on his knees and asked me to marry him!
7-او زانو زد و از من خواست با او ازدواج کنم.
Shall we get a taxi to the station?
8- تا ایستگاه تاکسی بگیریم؟
He climbed over the fence to get his ball
9- از فنس بالا رفت تا توپش را پس بگیرد.
Dad keeps telling me to get a job.
10- بابا مدام به من میگه کار پیدا کن.
Tom got lost in the woods.
11- تام در جنگل گم شد.
Get away from that wet paint!
12- از آن رنگ خیس دور شو
Her throat was so sore that she had trouble getting the medicine down (= swallowing it).
13-گلویش به قدری درد داشت که در بلعیدن دارو مشکل پیدا کرد
We could call for a taxi or get the bus.
14- می توانیم تاکسی تلفنی بگیریم یا با اتوبوس بریم.
I got a call from Dave this morning.
15- امروز صبح یک تماس از دیو داشتم.
I will report back when I get a chance.
16- وقتی فرصت پیدا کنم گزارش خواهم داد.
You can also get information on careers in social work from their website.
17- همچنین می توانید اطلاعات مشاغل در مددکاری اجتماعی را از وب سایت آنها دریافت کنید.
I think someone is trying to get your attention.
18- فکر می کنم کسی سعی دارد توجه شما را جلب کند.
She really knows how to get results.
19- او واقعاً می داند چگونه نتیجه بگیرد
I’ll get the money somehow.
20- یه جوری پول بدست میارم.
As he got older, his tastes changed.
21- با بزرگتر شدن سلیقه اش تغییر کرد.
I was getting tired.
22- داشتم خسته می شدم.
It’s time we got along.
23-وقتشه با هم کنار بیاییم.
مطالب بیشتر
کالوکیشن های have در زبان انگلیسی
کالوکیشن های make در زبان انگلیسی
2 در مورد “کالوکیشن های Get در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه”
سلام ممنون
سوال اول:چرا get به اضافه مکان معنی رسیدن میده ،بعد شما نوشتین معنی get there میشه رفتن به انجا ،مگه معنی get there نمیشه رسیدن به انجا
سوال دوم :توی جمله get exercise, کلمه get چه معنی میده ؟دریافت کردن ،یا چیز دیگری؟
ممنون
عالی بود. دستتون درد نکنه