حواس ما به ما اجازه می دهد تا دنیای اطراف خود را تجربه کنیم. حواس به ما امکان دیدن، شنیدن، بوییدن، چشیدن و لمس کردن چیزها را می دهد.
هر حسی با اندام حسی خاصی مرتبط است.
چشم ها حس بینایی را به ما می دهند. گوش ها حس شنوایی را به ما می دهند. بینی به ما حس بویایی می دهد. زبان به ما حس چشایی می دهد و پوست حس لامسه را به ما می دهد.
بینایی | sight |
شنوایی | hearing |
بویایی | smell |
چشایی | taste |
لامسه | touch |
چگونه در مورد این پنج حس در انگلیسی صحبت کنیم؟
اگر می خواهید در مورد هر یک از حواس پنج گانه صحبت کنید، دو سوال ساده وجود دارد که می توانید بپرسید.
- How does it (sound / feel / smell / look / taste)?
How does + (the object being discussed) + (sense verb)?
یا
- What does it (sound / feel / smell / look / taste) like?
What does + (the object being discussed) + (sense verb) + like?
در اینجا پنج حس و افعال شان گفته شده که می توانید برای صحبت در مورد آنها استفاده کنید:
hearing – She sounds angry.
شنوایی – او عصبانی به نظر می رسد.
touch – Your hand feels cold.
لامسه – دست شما سرد است.
smell – This flower smells nice.
بویایی – این گل بوی خوبی دارد.
sight – He looks tired.
دیدن – او خسته به نظر می رسد.
taste – The pie tastes sweet.
چشایی – طعم کیک شیرین است.
دو سوال بالا به یک شکل استفاده می شوند، اما در نحوه پاسخ دادن به آنها تفاوت وجود دارد.
How does it (sound / feel / smell / look / taste)?
وقتی سوال با “How” شروع می شود، اغلب با توضیح پاسخ می دهید. همچنین می توانید نظرات و افکار شخصی خود را در مورد موضوع مورد بحث به اشتراک بگذارید. به عنوان مثال:
Melissa: How does Bob’s new band sound?
ملیسا: گروه موسیقی جدید باب چطوره است؟
Jeremy: His new band sounds terrible!
جرمی: گروه جدیدش افتضاح به نظر می رسد.
Cary: How does the pie taste?
کری: مزه کیک چطوره؟
Lisa: It tastes delicious.
لیزا: خوشمزه است.
What does it (sound / feel / smell / look / taste) like?
وقتی سوال با “What” شروع می شود و با “like” به پایان می رسد، اغلب با مقایسه پاسخ می دهید. شما موضوع مورد بحث را با موضوع دیگری مقایسه می کنید. به عنوان مثال:
Melissa: What does Bob’s new band sound like?
ملیسا: گروه جدید باب چطوره؟
Jeremy: His new band sounds like one hundred screaming roosters.
جرمی: گروه جدیدش صدایی شبیه فریاد صد تا خروس را دارد.
Melissa: That sounds terrible.
ملیسا: اینکه خیلی افتضاحه.
Jeremy: Exactly.
جرمی: دقیقا
Cary: What does the pie taste like?
کری: مزه کیک چطوره؟
Lisa: It tastes like heaven on a plate!
لیزا: مزه بهشت روی بشقاب را دارد.
Cary: That sounds delicious.
کری: خوشمزه به نظر میاد.
Lisa: Absolutely.
لیزا: قطعا
استفاده ثابت Stative یا پویا Dynamic از افعال حسی
استفاده ثابت Stative از افعال feel، hear، see، smell و taste
هنگامی که از افعال feel، hear، see، smell و taste برای صحبت در مورد تأثیراتی که از طریق حواس پنج گانه خود دریافت می کنیم (لامسه، شنوایی، بینایی، بویایی، چشایی) استفاده می کنیم، همه آنها افعال غیر عملی non-action هستند و به صورت استمراری قابل استفاده نیستند.
You smell nice. (NOT you are smelling)
This soup tastes fantastic. What did you put in it? (NOT is tasting)
استفاده از Can / Can’t
ما معمولاً از can یا can’t با این افعال (و نه حالت استمراری) برای صحبت در مورد چیزی که در حال حاضر اتفاق می افتد استفاده می کنیم.
I can see a beautiful woman next to your sister. (NOT I am seeing)
Sorry, can you speak up? I can’t hear you. (NOT I’m not hearing)
I can smell petrol. Have you just filled up the tank? (NOT I am smelling)
I’ve burned my tongue and now I can’t taste the flavor in the dish. (NOT I am not tasting)
I can feel your heartbeat. It is very fast. (NOT I’m feeling)
استفاده از Look و Sound
دو فعل Look و sound نیز افعال ثابت (یا غیرعملی) هستند هنگامی که به معنای ” seem (به نظر می رسد)” یا “appear (ظاهر شدن)” استفاده می شوند.
She looks old.
You sound very happy.
استفاده پویا یا استمراری از افعال feel، hear، see، smell و taste، look
افعال feel، look، smell و taste می توان در صورت اعمال ارادی به صورت پیوسته بکار برد.
Why are you smelling the milk? Isn’t it good?
He’s tasting the food to see if it needs more salt.
I’m feeling the fabric to see if it’s soft or not.
Why are you looking in that direction?
در تمامی جملات بالا شما به صورت ارادی مشغول به انجام کاری هستید.
همچنین میتوانیم از feel در زمان های استمراری برای صحبت در مورد احساس فیزیکی یا عاطفی خود استفاده کنیم.
How are you feeling?’ ‘I’m not feeling very well.’
I was feeling very weak after the operation.
افعال hear و see را می توان به عنوان افعال action با معانی مختلف نیز بکار برد.
I’m seeing Jerry for lunch. (=Meet someone)
به معنی ملاقات کردن
We’ve been seeing each other for months. (=Date someone)
به معنی قرار گذاشتن
I’ve been hearing really strange things about him recently. (=receive information)
به معنی دریافت اطلاعات
افعال حسی + infinitive و Gerund
بعد از feel، hear، listen، notice، see و watch می توانیم از gerund برای نشان دادن یک عمل ناتمام، یک عمل در حال انجام و یا یک عمل تکرارشونده استفاده کنیم.
I saw them kissing in the park. (=The action was in progress. I didn’t see it finish.)
They watched the man hitting a police officer. (=The action was in progress; the man hit the police officer repeatedly.)
بعد از feel، hear، listen، notice، see و watch می توانیم از infinitive برای صحبت کردن در مورد یک عملی که در موردش شنیده ایم یا دیده ایم از اول تا انتها، معمولا یک عمل کوتاه و نه یک عمل تکرارشونده استفاده کنیم.
I saw them kiss in the park. (=I saw the action from start to end. It was probably a short kiss)
They watched the man hit a police officer. (=They saw the action from start to end; the man hit the police officer once)
استفاده از افعال حسی + صفات، اسامی و عبارات (افعال ربطی)
می توانیم از feel، smell، taste، sound و feel قبل از صفات برای صحبت کردن درباره یک چیز چه حس یا مزه و غیره را دارد استفاده کنیم.
When you use that cream, your skin feels really smooth.
When he talked to us sounded nervous.
همچنین می توانیم از feel، smell، taste، sound بعلاوه like قبل از اسامی استفاده کنیم.
You sound like your mother.
This tastes like chicken.
توجه کنید که از smell / taste of برای صحبت کردن درباره مزه یا طعم یک چیز واقعی استفاده می کنیم و از smell / taste like زمانی که می خواهیم بگوییم مزه یا طعم چیزی شبیه چه چیزی هست استفاده می شود.
The soup smells of cheese. (=There is cheese in it.)
The soup smells like cheese. (=The smell is similar to the smell of cheese.)
همراه شدن look، smell، taste، sound، feel با as if / as though بعلاوه یک عبارت یا جمله clause
You sound as if you had a long party last night.
طوری به نظر میرسی انگار دیشب یه مهمونی طولانی داشتی.
You look as though you’ve just seen a ghost.
قیافه ات طوری است که انگار به تازگی یک روح دیده ای.
توجه شود که در زبان انگلیسی غیررسمی معمولا از ساختار زیر استفاده می شود.
feel, smell, taste, sound, + like + clause.
به عنوان مثال:
You sound like you had a long party last night.
You look like you’ve just seen a ghost.
اصطلاحات انگلیسی رایج با استفاده از حواس پنجگانه
- sight
In the blink of an eye
در یک چشم به هم زدن
Out of sight, out of mind
هر که از دیده برفت از دل برفت
The apple of someone’s eye
نور چشم کسی
To see things eye to eye
توافق کردن در مورد چیزی
To turn a blind eye
چشم پوشی کردن
- Smell
To follow your nose
از غریزه خود پیروی کردن
To smell a rat
مشکوک شدن به دروغ یا حقه
To sniff around/out
تحقیق کردن در مورد چیزی
To turn your nose up at something
بیزاری نشان دادن نسبت به چیزی که نشان دهنده این است که در شان شما نیست.
Under someone’s nose
در دید کسی بودن
- Hearing
Ears are burning
کسی پشت سرتان صحبت می کند
Nothing between your ears
اشاره به کسی دارد که باهوش نیست
Out on your ear
رسوا شده
To bend someone’s ear
با کسی طولانی حرف زدن
To keep your ear to the ground
به خوبی از اتفاقات مطلع شدن
- Taste
A bad taste in your mouth
احساس شدید انزجار بعد از یک تجربه
An acquired taste
چیزی که بعد از یک مدت طولانی به آن علاقه مند می شوید
In poor taste
مبتذل یا توهین آمیز
To give someone a taste of their own medicine
رفتار کردن با کسی همانطور که او با شما رفتار می کند
To taste blood
بدست آوردن موفقیت اولیه برای رسیدن به بقیه اهداف
- Touch
Touch wood!
به تخته زدن برای دور کردن بلا
To keep in touch
در ارتباط بودن
To touch base
برقراری یک ارتباط یا تماس کوتاه با کسی برای احوالپرسی مختصر
شما می توانید برای یادگیری صفر تا صد زبان انگلیسی در کلاس های ترمیک آموزش زبان انگلیسی موسسه دهخدا شرکت کنید.
بیشتر بخوانید:
معرفی اعضای بدن به زبان انگلیسی
2 در مورد “حواس پنجگانه Five Senses به انگلیسی با مثال و ترجمه”
بسیار عالی و من چون در اجتماع انگلیسی به مدت ۵۰ سال بودم برایم آسان تر است. سپاسگذارم
تشکر از اطلاعات گرانبهایتان