تصور کنید به کشوری خارجی رفته اید و میخواهید در رستوران غذا سفارش دهید. از چه واژه ها و اصطلاحاتی باید استفاده کنید؟ زبان انگلیسی دارای عبارت ها و جمله های مختلفی است که می توانید در انواع موقعیت های مختلف رستورانی از آن ها استفاده کنید، از رزرو کردن میز گرفته تا پرداخت صورت حساب.
در این مقاله ما جملات و کلمات کاربردی زبان انگلیسی در رستوران را برای شما بیان می کنیم و نمونههایی از مکالمات رایج در رستوران را بررسی میکنیم تا با اعتماد به نفس بیشتری بتوانید در رستوران غذای مورد نظر خود را سفارش دهید، بنابراین همراه ما باشید.
اسامی رستوران ها به انگلیسی
انواع مختلفی از رستوران وجود دارد که بر اساس نیاز ها و سلیقه افراد طراحی شدهاند. مانند:
انگلیسی | فارسی |
Fast Food / QSR | فستفود |
Casual dining | رستوران کژوال (غیررسمی / معمولی) ،
این رستوران ها دارای غذا های با کیفیت و قیمت مناسب هستند و برای دیدار های دوستانه مناسب است. |
Fast casual | فست کژوال (نیمهرسمی سریع) ،
این رستوران ها غذاهایی سالم و با کیفیت تر از فستفود سرو می کنند و زمان سرو آن ها کوتاه است. |
Fine dining | رستوران لوکس و مجلل |
Contemporary casual | رستوران مدرن کژوال (غیررسمی معاصر) |
Pop-up Restaurant | رستوران پاپآپ (موقتی) |
Greasy spoon / Diner | رستوران کوچک و ساده |
Cafe / Coffee Shop | کافه / کافی شاپ |
Food Truck | غذاخوری سیار |
Bistro | رستوران کوچک و شیک اروپایی |
Pizzeria | پیتزا فروشی |
Buffet Restaurant | رستوران بوفه (سلفسرویس) |
Steakhouse | رستوران مخصوص استیک |
Sushi Bar | رستوران سوشی |
BBQ Restaurant | رستوران باربیکیو |
Tapas Bar | رستوران غذاهای سبک اسپانیایی |
Rotisserie | رستوران غذاهای کبابی با سیخ گردان |
Noodle Bar | رستوران نودل |
Dessert Café | کافه دسر |
Ghost Restaurant/kitchen | رستوران/آشپزخانه مجازی |
عناوین شغلی در رستوران
بهتر است با عناوین هرکدام از کارکنان رستوران آشنا باشید، در جدول زیر انواع مسئولین یک رستوران و وظایف آنها را برایتان بیان کردهایم:
عنوان شغلی | وظایف |
Chef (سرآشپز) | نظارت بر آشپزخانه، برنامهریزی منوها و تهیه غذاها. |
Sous Chef (سرآشپز دوم) | کمک به سرآشپز و نظارت بر عملیات آشپزخانه. |
Line Cook (آشپز خطی) | تهیه غذاهای خاص یا اجزای یک وعده غذایی. |
Pastry Chef (شیرینیپز) | تخصص در تهیه دسرها، شیرینیها و سایر محصولات پخته شده. |
Prep Cook (آمادهکننده مواد غذایی) | آمادهسازی مواد اولیه برای پخت و پز، مانند خرد کردن سبزیجات. |
Dishwasher (ظرفشور) | تمیز کردن ظروف، وسایل آشپزخانه و تجهیزات آشپزخانه. |
Waiter/Waitress (گارسون/پیشخدمت) | گرفتن سفارشها از مشتریان و سرو غذا و نوشیدنی. |
Host/Hostess (میزبان) | خوشامدگویی به مشتریان، مدیریت رزروها و نشاندن مهمانان. |
Busser (کمک گارسون) | پاک کردن میزها، تمیز کردن مناطق غذاخوری و آمادهسازی برای مشتریان جدید. |
Bartender (بارمن) | تهیه و سرو نوشیدنیها به مشتریان. |
Restaurant Manager (مدیر رستوران) | نظارت بر عملیات کلی رستوران، از جمله مدیریت کارکنان و خدمات مشتری. |
Assistant Manager (معاون مدیر) | پشتیبانی از مدیر در عملیات روزانه و انجام وظایف خاص محول شده. |
Sommelier (سوملیه) | تخصص در سرویسدهی نوشیدنی و ترکیب آن ها با وعدههای غذایی. |
Barback (کمک بارمن) | کمک به بارمنها با پر کردن موجودی و نگهداری از منطقه بار. |
Expeditor (هماهنگکننده سفارشها) | هماهنگی جریان سفارشها بین آشپزخانه و منطقه غذاخوری برای اطمینان از سرویسدهی بهموقع. |
هنگامی که شما وارد یک رستوران میشوید، معمولاً اولین نفری که به شما خوش آمد می گوید و شما را به سمت میزتان هدایت میکند Host یا میزبان نام دارد.
به پیشخدمت مرد Waiter و پیشخدمت زن Waitress گفته میشود ولی متداول تر از این دو مورد کلمه Server است که برای هر دو مرد استفاده میشود.
همچنین Cheif برای رستوران های لوکس و مجلل به معنی سر آشپز استفاده میشود و Cook در رستوران های معمولی تر به معنی آشپز.
بخش های مختلف منوی رستوران ها به انگلیسی
وقتی که به رستوران می روید، یک منوی شیک و باکلاس جلوی شما قرار میدهند که باید بدانید شامل چه بخش هایی است. معمولاً بخش های زیر به عنوان مجموعه های غذایی انواع رستوران های خارجی مشترک هستند:
Appetizers (پیشغذاها)
پیش غذا ها در واقع غذاهای کوچک و سبک هستند که قبل از وعده اصلی سرو میشوند.
مثال:
“Our appetizers include garlic bread, mozzarella sticks, and stuffed mushrooms.”
ترجمه: “پیشغذاهای ما شامل نان سیر، چوبهای موزارلا و قارچهای پرشده میباشد.”
Soups (سوپها)
در خارج انواع مختلف سوپ به عنوان پیش غذا یا بخش اصلی سرو میشوند.
مثال:
“Today’s soups are tomato basil and chicken noodle.”
ترجمه: “سوپهای امروز سوپ گوجهفرنگی و ریحان و سوپ مرغ و نودل هستند.”
Salads (سالادها)
سالاد ها مخلوطی از سبزیجات، میوهها و دیگر مواد غذایی که معمولاً به صورت سرد سرو میشوند.
مثال:
“We offer Caesar salad, Greek salad, and house salad.”
ترجمه: “ما سالاد سزار، سالاد یونانی و سالاد ویژه رستوران را ارائه میدهیم.”
Main Courses/Entrees (غذاهای اصلی)
بخش اصلی وعده غذایی که معمولاً بزرگترین و سنگینترین بخش است Main Course نام دارد.
مثال:
“Our main courses include grilled salmon, steak, and pasta primavera.”
ترجمه: “غذاهای اصلی ما شامل ماهی سالمون کبابی، استیک و پاستا پریمورا میباشد.”
Side Dishes (دورچینها)
Side Dishes در واقع غذاهای کوچکی هستند که همراه با غذای اصلی سرو میشوند.
مثال:
“Choose from mashed potatoes, steamed vegetables, or rice as your side dish.”
ترجمه: “برای دورچین میتوانید بین پوره سیبزمینی، سبزیجات بخارپز یا برنج انتخاب کنید.”
Desserts (دسرها)
دسر ها هم که حتماً با آنها آشنایی دارید غذاهای شیرینی هستند که در پایان وعده غذایی سرو میشوند.
مثال:
“For dessert, we have chocolate cake, ice cream, and apple pie.”
ترجمه: “برای دسر، ما کیک شکلاتی، بستنی و پای سیب داریم.”
Beverages (نوشیدنیها)
انواع مختلف نوشیدنیها در رستوران ها سرو میشوند که شامل نوشیدنیهای الکلی و غیرالکلی هستند.
مثال:
“Our beverage selection includes coffee, tea, soda.”
ترجمه: “انتخاب نوشیدنیهای ما شامل قهوه، چای، نوشابه میباشد.”
Specials (غذاهای ویژه)
غذاهای خاص و ویژه معمولاً در منوی روزانه یا هفتگی قرار دارند.
مثال:
“Today’s specials are lobster bisque and grilled lamb chops.”
ترجمه: “غذاهای ویژه امروز شامل بیسک خرچنگ و کباب بره میباشد.”
اصطلاحات رایج در هنگام رزرو میز
فرض کنید میخواهید میزی را رزرو کنید که برای تعداد مشخصی از افراد است. در این مواقع باید از اصطلاحات زیر استفاده کنید:
اصطلاح | توضیح | مثال | معنی مثال |
Table reservation | رزرو میز | “I’d like to make a table reservation.” | “من می خواهم یک میز رزرو کنم.” |
Book a table | رزرو کردن میز | “Can I book a table for two, please?” | “میتوانم یک میز برای دو نفر رزرو کنم؟” |
Table for [number] people | میز برای [تعداد] نفر | “We need a table for four people.” | “ما نیاز به یک میز برای چهار نفر داریم.” |
Reservation under [name] | رزرو تحت نام [نام] | “I have a reservation under the name of Smith.” | “من یک رزرو تحت نام اسمیت دارم.” |
Reserved | رزرو شده | “Is this table reserved?” | “این میز رزرو شده است؟” |
Reservation confirmation | تائید رزرو | “Thank you for your reservation confirmation.” | “با تشکر از تائید رزرو شما.” |
Confirm a reservation | تائید رزرو کردن | “Please confirm your reservation by phone.” | “لطفاً رزرو خود را توسط تماس تائید کنید.” |
Cancel a reservation | لغو رزرو | “I need to cancel my reservation.” | “من نیاز به لغو رزرو خود دارم.” |
Reservation time | زمان رزرو | “What time is your reservation?” | “ساعت رزرو شما چیست؟” |
Late arrival | دیررسیدن | “We apologize for the late arrival.” | “ما بابت دیر رسیدن پوزش میخواهیم.” |
No-show | عدم حضور | “There was a no-show for the reservation.” | “برای رزرو حاضر عدم حضور وجود داشت.” |
Waiting list | لیست انتظار | “Would you like to be on the waiting list?” | “آیا میخواهید در لیست انتظار قرار بگیرید؟” |
Walk-in | ورود بدون رزرو | “We accept walk-ins, but there might be a wait.” | “ما ورود بدون رزرو را قبول میکنیم، اما ممکن است منتظر بمانید.” |
اصطلاحات مربوط به سفارش غذا
فرض کنید شما گیاهخوار هستید و میخواهید به پیشخدمت سفارش غذا دهید. یا اینکه به ماده خاصی حساسیت دارید و حتماً باید مطمئن شوید که غذای مورد نظر شما آن را ندارد. چطور باید منظورتان را بیان کنید؟
با استفاده از جدول زیر که همراه با مثال های کاربردی است میتوانید با انواع اصطلاحاتی که مورد سفارش غذا استفاده میشود آشنا شوید:
اصطلاح | توضیح | مثال | معنی مثال |
Order | سفارش دادن غذا | “I’d like to order the steak, please.” | “میخواهم استیک سفارش بدهم، لطفاً.” |
Special Request | درخواست ویژه | “Can I have the pasta without cheese?” | “میتوانم پاستا بدون پنیر داشته باشم؟” |
On the Side | کنار غذا (جدا سرو شود) | “Can I get the dressing on the side?” | “میتوانم سس را جداگانه داشته باشم؟” |
To Go / Takeaway | سفارش بیرون بر | “I’d like this burger to go, please.” | “این برگر را برای بیرون میخواهم، لطفاً.” |
For Here | سفارش برای خوردن در محل | “Is this order for here or to go?” | “آیا این سفارش برای خوردن در اینجا است یا برای بیرون؟” |
Allergy | حساسیت به مواد غذایی | “I have a peanut allergy. Is this dish safe for me?” | “من به بادام زمینی حساسیت دارم. آیا این غذا برای من ایمن است؟” |
Substitute | جایگزین کردن یک ماده غذایی با دیگری | “Can I substitute fries with a salad?” | “میتوانم سیبزمینی سرخ کرده را با سالاد جایگزین کنم؟” |
Combo | وعده غذایی ترکیبی (چندین آیتم با هم) | “I’ll have the burger combo with a drink and fries.” | “من برگر کمبو همراه با نوشیدنی و سیبزمینی سرخ کرده میخواهم.” |
Extra | افزودن یک ماده غذایی اضافی | “Can I get extra cheese on my pizza?” | “میتوانم پنیر اضافی روی پیتزایم داشته باشم؟” |
No | حذف کردن یک ماده غذایی | “No onions on my sandwich, please.” | “پیاز روی ساندویچم نباشد، لطفاً.” |
Double | دو برابر کردن یک ماده غذایی | “I’ll have a double espresso.” | “یک اسپرسوی دوبل میخواهم.” |
Separate Checks | صورتحساب جداگانه | “Can we get separate checks, please?” | “میتوانیم صورتحسابهای جداگانه داشته باشیم، لطفاً؟” |
Split the Bill | تقسیم هزینه بین افراد | “Let’s split the bill evenly.” | “بیا هزینه را به طور مساوی تقسیم کنیم.” |
Chef’s Special | پیشنهاد ویژه سرآشپز | “What’s the chef’s special today?” | “پیشنهاد ویژه سرآشپز امروز چیست؟” |
Today’s Special | غذای ویژه امروز | “I’d like to try today’s special.” | “میخواهم غذای ویژه امروز را امتحان کنم.” |
Recommendation | توصیه و پیشنهاد | “What do you recommend?” | “چه چیزی را پیشنهاد میکنید؟” |
Vegetarian/Vegan | غذای گیاهی/وگان | “Do you have any vegan options?” | “آیا گزینههای وگان دارید؟” |
Gluten-Free | غذای بدون گلوتن | “Is this dish gluten-free?” | “آیا این غذا بدون گلوتن است؟” |
Refill | پر کردن مجدد نوشیدنی | “Can I get a refill on my soda?” | “میتوانم نوشابهام را دوباره پر کنم؟” |
Course | ترتیب سرو غذا (پیشغذا، غذای اصلی و دسر) | “For the first course, I’ll have the soup.” | “برای اولین بخش غذا، سوپ میخواهم.” |
اصطلاحات مربوط به بیان درخواست در هنگام غذا خوردن
اگر در هنگام غذا خوردن متوجه شوید نمک غذا کم است یا نیاز به آب یا چیز مشابه را داشته باشید چطور؟ در این مواقع میتوانید از اصطلاحات زیر استفاده کنید:
اصطلاح | معنی | مثال |
Could I have… please? | می توانم … داشته باشم، لطفاً؟ | Could I have a glass of water, please? (میتوانم یک لیوان آب، لطفاً داشته باشم؟) |
Can I get… please? | می توانم … بگیرم، لطفاً؟ | Can I get some more ketchup, please? (میتوانم سس کچاپ بیشتری بگیرم، لطفاً؟) |
May I ask for… please? | می توانم درخواست … کنم، لطفاً؟ | May I ask for the check, please? (میتوانم درخواست صورتحساب کنم، لطفاً؟) |
Excuse me, could you…? | ببخشید، می توانید …؟ | Excuse me, could you bring me a fork? (ببخشید، می توانید برایم یک چنگال بیاورید؟) |
I’d like… | من دوست دارم … | I’d like a hamburger with fries, please. (من یک همبرگر با سیب زمینی سرخ کرده، لطفاً دوست دارم.) |
Could I please have a… | می توانم لطفاً یک … داشته باشم؟ | Could I please have a menu? (میتوانم لطفاً یک منو داشته باشم؟) |
I’m allergic to… | من به … آلرژی دارم | I’m allergic to nuts, so please don’t put any nuts in my food. (من به آجیل حساسیت دارم، بنابراین لطفاً هیچ آجیلی در غذای من نریزید.) |
I’m a vegetarian/vegan. | من گیاهخوار/وگان هستم. | I’m a vegetarian, so I would like a salad without meat. (من گیاهخوار هستم، بنابراین سالاد بدون گوشت میخواهم.) |
Can you make it spicy/less spicy? | می توانید آن را تند/کمتر تند کنید؟ | Can you make the chicken curry extra spicy, please? (میتوانید مرغ کاری را خیلی تند کنید، لطفاً؟) |
The food is delicious! | غذا خیلی خوشمزه است! | The food is delicious! I really enjoyed the flavors. (غذا خیلی خوشمزه است! من واقعاً از طعمها لذت بردم.) |
Thank you for the meal! | ممنون از غذا! | Thank you for the meal! I had a great time. (ممنون از غذا! من اوقات خوشی داشتم.) |
نظر دادن درباره غذا به انگلیسی
فرض کنید در حال خوردن غذا هستید و مدیر رستوران که معمولاً کت و شلوار شیکی به تن دارد سر میز شما میآید و نظرات را راجع به غذا میپرسد. در این مواقع میتوانید از اصطلاحات زیر استفاده کنید.
اصطلاح | توضیح | مثال | معنی مثال |
Delicious | بسیار خوشمزه | “The pasta is delicious.” | “پاستا بسیار خوشمزه است.” |
Tasty | خوش طعم | “This soup is really tasty.” | “این سوپ واقعاً خوش طعم است.” |
Savory | خوشمزه (غذاهای شور و نمکدار) | “The steak is perfectly savory.” | “استیک کاملاً خوشمزه است.” |
Sweet | شیرین | “The dessert is very sweet.” | “دسر بسیار شیرین است.” |
Bland | بیمزه | “The salad is a bit bland.” | “سالاد کمی بیمزه است.” |
Spicy | تند | “This curry is quite spicy.” | “این کاری خیلی تند است.” |
Salty | شور | “The fries are too salty.” | “سیبزمینی سرخ کرده خیلی شور است.” |
Overcooked | بیش از حد پخته شده | “The chicken is overcooked.” | “مرغ بیش از حد پخته شده است.” |
Undercooked | ناپخته | “The fish is undercooked.” | “ماهی ناپخته است.” |
Rich | سنگین و پرملات | “The chocolate cake is very rich.” | “کیک شکلاتی بسیار سنگین و پرملات است.” |
Flavorful | پر ادویه | “The soup is very flavorful.” | “سوپ پر ادویه است.” |
Greasy | چرب | “The pizza is too greasy.” | “پیتزا خیلی چرب است.” |
Crispy | ترد | “The fried chicken is crispy.” | “مرغ سرخ شده ترد است.” |
Tender | نرم و لطیف | “The steak is tender.” | “استیک نرم و لطیف است.” |
Juicy | آبدار | “The burger is juicy.” | “برگر آبدار است.” |
Burnt | سوخته | “The toast is burnt.” | “نان تست سوخته است.” |
اصطلاحات مربوط به پرداخت صورت حساب
انواع اصطلاحات مربوط به پرداخت صورت حساب در رستوران را در جدول زیر برای شما نمایش داده ایم:
اصطلاح | توضیح | مثال | معنی مثال |
Bill/Check | صورتحساب | “Can we have the check, please?” | “میتوانیم صورتحساب را داشته باشیم، لطفاً؟” |
Split the Bill | تقسیم صورتحساب | “Can we split the bill?” | “میتوانیم صورتحساب را تقسیم کنیم؟” |
Separate Checks | صورتحسابهای جداگانه | “Could we get separate checks, please?” | “میتوانیم صورتحسابهای جداگانه داشته باشیم، لطفاً؟” |
Tip/Gratuity | انعام | “Is the tip included?” | “آیا انعام در صورتحساب شامل شده است؟” |
Service Charge | هزینه خدمات | “There’s a 10% service charge added to the bill.” | “یک هزینه خدمات ۱۰٪ به صورتحساب اضافه شده است.” |
To Go/Takeaway | سفارش برای بردن | “I’d like to pay for my to-go order.” | “میخواهم هزینه سفارش بیرونبر خود را پرداخت کنم.” |
Cash | پرداخت نقدی | “Can I pay in cash?” | “میتوانم نقدی پرداخت کنم؟” |
Credit Card | کارت اعتباری | “Do you accept credit cards?” | “آیا کارت اعتباری قبول میکنید؟” |
Debit Card | کارت نقدی | “I’ll pay with my debit card.” | “با کارت نقدی پرداخت میکنم.” |
Contactless Payment | پرداخت بدون تماس | “Do you accept contactless payments?” | “آیا پرداخت بدون تماس قبول میکنید؟” |
Receipt | رسید | “Can I get a receipt, please?” | “میتوانم رسید داشته باشم، لطفاً؟” |
Bill to Room | صورتحساب به اتاق (برای هتلها) | “Can you bill this to my room, please?” | “میتوانید این را به اتاق من صورتحساب کنید، لطفاً؟” |
Prepay | پیشپرداخت | “Do we need to prepay for our meal?” | “آیا باید برای غذای خود پیشپرداخت کنیم؟” |
Refund | بازپرداخت | “Can I get a refund for this item?” | “میتوانم برای این آیتم بازپرداخت بگیرم؟” |
Overcharge | اضافهپرداخت | “I think we were overcharged.” | “فکر میکنم از ما اضافهپرداخت گرفتید.” |
Undercharge | کمتر از مبلغ | “I think you undercharged us.” | “فکر میکنم از ما کمتر از مبلغ گرفتید.” |
Round up | گرد کردن مبلغ به بالا (برای انعام) | “Keep the change and round up to the nearest dollar.” | “پول خرد را نگه دارید و مبلغ را به نزدیکترین دلار گرد کنید.” |
Exact Change | مبلغ دقیق | “Do you have exact change?” | “آیا مبلغ دقیق را دارید؟” |
Payment Confirmation | تائید پرداخت | “Can I get a payment confirmation?” | “میتوانم تائید پرداخت داشته باشم؟” |
اصطلاحات مربوط به وسایل مورد استفاده در رستوران
در این بخش از مقاله می خواهیم شما را با وسایلی که بر روی میز استفاده می شود آشنا کنیم:
انگلیسی | فارسی |
spoon | قاشق |
fork | چنگال |
knife | چاقو |
plate | بشقاب |
Side plate | پیش دستی |
glass | لیوان |
Tea glass | لیوان چایی / استکان |
bowl | کاسه |
Salt shaker | نمکدان |
Pepper shaker | فلفلدان |
napkin | دستمال سفره |
Sauce dish | ظرف سس |
pitcher | پارچ |
Dining table | میز رستوران |
Dining chair | صندلی رستوران |
placemat | زیر بشقابی |
Table candle | شمع روی میز |
menu | منو |
Bread basket | سبد نان |
Dessert knife | کارد دسر |
Stem glass | لیوان پایه دار |
Dessert bowl | ظرف دسر |
Soup spoon | قاشق سوپ خوری |
Salad fork | چنگال سالاد |
Steak knife | کارد استیک |
نمونه مکالمه در رستوران
در این قسمت نیز انواع مکالمات در بخش های مختلف رستوران را به عنوان مثال برای شما آورده ایم.
- هنگام رزرو میز
Hello, welcome to [Restaurant Name]. Would you like to make a reservation?
پیشخدمت: سلام، خوش آمدید به [نام رستوران]. آیا میخواهید میز رزرو کنید؟
Yes, please. I’d like a table for [number of people] at [time].
مشتری: بله لطفاً. من می خواهم یک میز برای [تعداد افراد] نفر در ساعت [زمان] رزرو کنم.
Great! What’s your name?
پیشخدمت: عالی! اسم شما چیست؟
My name is [your name].
مشتری: اسم من [نام شما] است.
Okay, [your name], I’ve got you down for a table of [number of people] at [time]. See you then!
پیشخدمت: باشه، [نام شما]، من یک میز برای [تعداد افراد] نفر در ساعت [زمان] به نام شما رزرو کردم. تا بعد!
- هنگام سفارش غذا
در این بخش انواع مکالمه انگلیسی در رستوران برای سفارش غذا را شرح میدهیم.
Can I help you with drinks today?
پیشخدمت: می توانم امروز کمکتان کنم نوشیدنی انتخاب کنید؟
Yes, please. I’ll have a water and a Coke.
مشتری: بله لطفاً. من یک آب معدنی و یک کوکاکولا می خواهم.
Okay. And what would you like to eat?
پیشخدمت: باشه؛ و دوست دارید چی بخورید؟
I’m not sure yet. Can I see a menu?
مشتری: هنوز مطمئن نیستم. می توانم منو را ببینم؟
Sure, here you go. Take your time and let me know when you’re ready to order.
پیشخدمت: بله بفرمایید. وقت خود را صرف انتخاب غذا کنید و هر وقت آماده سفارش بودید به من اطلاع دهید.
I’m ready to order now. I’d like the [name of dish] with [sauce or side] on the side.
مشتری: آماده سفارش هستم. من [نام غذا] را با [سس یا چاشنی] به عنوان ساید سفارش می دهم.
Okay, and for dessert?
پیشخدمت: باشه و برای دسر چی میل دارید؟
I think I’ll just have a coffee.
مشتری: فکر کنم فقط یک قهوه میل کنم.
Great! Your order will be right up.
پیشخدمت: عالی! سفارش شما به زودی آماده می شود.
- حین غذا خوردن
Excuse me, could I have some more ketchup, please?
مشتری: ببخشید، می توانم سس کچاپ بیشتری بگیرم، لطفاً؟
Sure, here you go. Is there anything else I can get you?
پیشخدمت: بله بفرمایید. آیا چیز دیگری نیاز دارید؟
No, thank you. Everything is great.
مشتری: نه ممنون. همه چیز عالی است.
- حین پرداخت صورتحساب
Here’s your check. Would you like to pay with cash or credit card?
پیشخدمت: این صورتحساب شماست. میخواهید با نقد یا کارت اعتباری پرداخت کنید؟
I’ll pay with credit card.
مشتری: با کارت اعتباری پرداخت می کنم.
Great. Please run your card through the machine.
پیشخدمت: عالی. لطفاً کارت خود را داخل دستگاه کارتخوان بکشید.
There you go.
مشتری: بفرمایید.
Thank you. Would you like to leave a tip?
پیشخدمت: ممنون. آیا میخواهید انعام بگذارید؟
Yes, I’d like to leave a [percentage] tip.
مشتری: بله می خواهم [درصد] انعام بگذارم.
Thank you very much! Have a nice day!
پیشخدمت: از شما بسیار متشکرم! روز خوبی داشته باشید!
جمع بندی و نتیجه گیری
در این مقاله صفر تا صد انواع جملات و اصطلاحاتی که در زبان انگلیسی در رستوران وجود دارد را شرح دادیم و سعی کردیم با ارائه انواع مثال ها کاربرد آنها را آموزش دهیم. پیشنهاد میکنیم این عبارت ها را برای خود مرور کنید تا به راحتی بتوانید از آن ها در مواقع مورد نیاز استفاده کنید. شما می توانید با شرکت در کلاس های آموزشی موسسه زبان دهخدا زبان انگلیسی را با کمک اساتید موسسه به آسانی یاد بگیرید.
شرکت در کلاس های زبان انگلیسی موسسه دهخدا
مطالب مرتبط پیشنهادی:
نام غذاها، نوشیدنی ها و محصولات لبنی در انگلیسی