لیست افعال جداشدنی در زبان آلمانی + مثال و تمرین

لیست افعال جداشدنی در زبان آلمانی + مثال و تمرین

اگه مدتیه زبان آلمانی می‌خونی، احتمالاً با یه چیز عجیب برخورد کردی: بعضی از افعال آلمانی وسط جمله نصف می‌شن و تیکه‌ی آخرش می‌ره آخر جمله! 😅
مثلاً می‌گی:

Ich stehe um 7 Uhr auf.
(من ساعت ۷ بیدار می‌شم.)

اینجا فعل aufstehen به معنی “بیدار شدن” هست، اما توی جمله تیکه‌ی auf جدا شده و رفته آخر.
به این نوع فعل‌ها می‌گن افعال جداشدنی (trennbare Verben).

با خوندن این مقاله می تونی کامل با این نوع فعل ها آشنا بشی و یاد بگیری! پس بزن بریم! 💪

دانلود لیست افعال جداشدنی در زبان آلمانی

لیست پرکاربردترین افعال جداشدنی در زبان آلمانی

فعل جداشدنی تلفظ فارسی معنی فارسی مثال معنی جمله
aufstehen آوف‌اشتین بیدار شدن Ich stehe um 7 Uhr auf. من ساعت ۷ بیدار می‌شوم.
anmachen آن‌ماخِن روشن کردن Ich mache das Licht an. من چراغ را روشن می‌کنم.
ausmachen آوس‌ماخِن خاموش کردن Ich mache den Fernseher aus. من تلویزیون را خاموش می‌کنم.
aufmachen آوف‌ماخِن باز کردن Er macht die Tür auf. او در را باز می‌کند.
zumachen تسو‌ماخِن بستن Sie macht das Fenster zu. او پنجره را می‌بندد.
anrufen آن‌روفِن تلفن زدن Ich rufe meine Mutter an. من به مادرم زنگ می‌زنم.
einkaufen آین‌کائ‌فِن خرید کردن Wir kaufen im Supermarkt ein. ما از سوپرمارکت خرید می‌کنیم.
fernsehen فِرن‌زِ‌اِن تلویزیون دیدن Ich sehe abends fern. من شب‌ها تلویزیون نگاه می‌کنم.
mitkommen میت‌کومِن همراه آمدن Kommst du mit? با من میای؟
mitnehmen میت‌نِمِن با خود بردن Ich nehme meinen Regenschirm mit. من چترم را با خودم می‌برم.
aufhören آوف‌هورِن متوقف شدن / تمام کردن Hör bitte auf! لطفاً بس کن!
einsteigen آین‌شتایگِن سوار شدن Ich steige in den Bus ein. من سوار اتوبوس می‌شوم.
aussteigen آوس‌شتایگِن پیاده شدن Ich steige an der nächsten Station aus. من ایستگاه بعدی پیاده می‌شوم.
zurückkommen تسوریک‌کومِن برگشتن Wann kommst du zurück? کی برمی‌گردی؟
losgehen لوس‌گِ‌اِن شروع شدن Wann geht’s los? کی شروع می‌شه؟
aufpassen آوف‌پاسِن مراقب بودن Pass gut auf! خوب مواظب باش!
vorbereiten فُر‌بِ‌رایتِن آماده کردن Ich bereite das Essen vor. من غذا را آماده می‌کنم.
einladen آین‌لادِن دعوت کردن Ich lade dich zu meiner Party ein. من تو را به مهمانی‌ام دعوت می‌کنم.
abschalten آپ‌شالتِن خاموش کردن (دستگاه) Schalte den Computer ab. کامپیوتر را خاموش کن.
anprobieren آن‌پروبیرِن پرو کردن (لباس) Ich probiere die Hose an. من شلوار را پرو می‌کنم.
aufräumen آوف‌رُی‌مِن مرتب کردن Ich räume mein Zimmer auf. من اتاقم را مرتب می‌کنم.
vorlesen فُر‌لیزِن با صدای بلند خواندن Ich lese das Buch vor. من کتاب را با صدای بلند می‌خوانم.
weggehen وِگ‌گِ‌اِن رفتن / ترک کردن Ich gehe jetzt weg. من الان می‌روم.
zurückgeben تسوریک‌گِبِن پس دادن Ich gebe das Buch zurück. من کتاب را پس می‌دهم.

این نکات مهم رو برای اینکه بهتر یاد بگیری یادت باشه:

  • فلش‌کارت درست کن. افعال جداشدنی رو با معنی و یه جمله مثال بنویس و هر روز مرور کن. من خودم از فلش کارت های اپلیکیشن aNKI استفاده می کنم و خیلی راضی ام.
  • سعی کن هر روز چندتا جمله با افعال جداشدنی بسازی.
  • پادکست‌ها یا ویدیوهای آلمانی گوش بده و ببین چطور از این افعال استفاده می‌کنن.
  • اگه پیشوند رو جدا نکنی یا جای اشتباه بذاری، جمله‌ت ممکنه معنی نده یا غیرطبیعی بشه.

افعال جداشدنی چی هستن و چطور تشیخصشون بدیم؟

افعال جداشدنی در آلمانی، افعالی هستن که از دو بخش تشکیل شدن:

  1. پیشوند (Präfix)
  2. فعل اصلی (Verb)

این پیشوند معمولاً یه کلمه کوتاه مثل “an”، “aus”، “auf” یا “ab” هست که به فعل می‌چسبه و معنی اون رو تغییر می‌ده. وقتی از این افعال تو جمله استفاده می‌کنی، بسته به ساختار جمله، پیشوند ممکنه از فعل جدا بشه و بره یه جای دیگه تو جمله.

مثلا:

فعل پایه پیشوند فعل جداشدنی معنی
stehen auf aufstehen بیدار شدن
machen zu zumachen بستن
kommen zurück zurückkommen برگشتن

مثلا به این مورد دقت کن:

anrufen (تماس گرفتن) از دو بخش تشکیل شده: an (پیشوند) + rufen (صدا کردن).

وقتی می‌خوای بگی «من به تو زنگ می‌زنم»، می‌گی:
Ich rufe dich an.

می‌بینی؟ فعل rufe (شکل صرف‌شده‌ی rufen) وسط جمله‌ست و پیشوند an رفته آخر جمله.

چطور تشخیص بدم یه فعل جداشدنیه؟

یه راه ساده اینه که ببینی فعل یه پیشوند داره که تو حالت عادی معنی خاصی به فعل اضافه می‌کنه. مثلاً:

  • kommen (اومدن) یه فعل معمولیه.
  • ankommen (رسیدن) یه فعل جداشدنیه، چون پیشوند an بهش اضافه شده و معنی جدیدی بهش داده.

یه نکته مهم: همه پیشوندها جداشدنی نیستن! بعضی پیشوندها مثل be- یا ge- به فعل می‌چسبن و جدا نمی‌شن (به اینا می‌گن افعال غیرجداشدنی). فعلاً تمرکزمون روی افعال جداشدنیه.

پیشوندهای زیر معمولاً جداشدنی هستن 👇

پیشوند تلفظ فارسی معنی فارسی مثال معنی جمله
ab- آب جدا شدن، پایین رفتن Der Zug fährt ab. قطار حرکت می‌کند (حرکت خود را شروع می‌کند).
an- آن شروع، به سمت چیزی Ich fange mit der Arbeit an. من کار را شروع می‌کنم.
auf- آوف بالا، باز شدن، شروع Ich mache die Tür auf. من در را باز می‌کنم.
aus- آوس بیرون، تمام شدن، خاموش کردن Ich mache das Licht aus. من چراغ را خاموش می‌کنم.
bei- بای همراه، کمک Kannst du mir beibringen? می‌تونی به من یاد بدی؟
ein- آین داخل، شروع، روشن Ich steige ins Auto ein. من سوار ماشین می‌شوم.
mit- میت با، همراه Kommst du mit? با من میای؟
nach- ناخ دنبال، بعد Ich denke oft an dich nach. من زیاد بهت فکر می‌کنم.
vor- فُر جلو، قبل، آماده Ich bereite das Essen vor. من غذا را آماده می‌کنم.
weg- وِگ دور شدن Geh bitte weg! لطفاً برو کنار!
zu- تسو بسته، به سمت چیزی Ich mache das Fenster zu. من پنجره را می‌بندم.
zurück- تسوریک بازگشت Ich komme morgen zurück. من فردا برمی‌گردم.
los- لوس شروع، حرکت Wann geht’s los? کی شروع می‌شه؟
fern- فِرن دور، تلویزیون Ich sehe abends fern. من شب‌ها تلویزیون تماشا می‌کنم.
weiter- وایتِر ادامه دادن Lies bitte weiter. لطفاً به خواندن ادامه بده.
rüber- رویبِر به آن طرف Komm rüber! بیا این‌ور!
hoch- هوخ بالا رفتن Ich gehe die Treppe hoch. من از پله بالا می‌روم.
her- هِر به این طرف (به سمت گوینده) Komm her! بیا این‌طرف!
hin- هین به آن طرف (دور از گوینده) Geh hin! برو اون‌طرف!

افعال جداشدنی و جدانشدنی در آلمانی چه فرقی دارن؟

افعال جداشدنی و جدانشدنی در آلمانی چه فرقی دارن؟

افعال جداشدنی تو آلمانی پیشوندشون (مثل an، aus، auf) تو جمله‌های ساده از فعل جدا می‌شه و معمولاً می‌ره آخر جمله. افعال جدانشدنی پیشوندشون (مثل ver، be، ge) همیشه به فعل چسبیده می‌ مونه و جدا نمی‌شه. تفاوت اصلی تو جدا شدن یا نشدن پیشونده و اینکه جداشدنی‌ها اغلب معنی مشخص‌تری دارن.

تفاوت افعال جداشدنی و جدانشدنی رو با جدول زیر بهتر درک می کنی:

افعال جداشدنی افعال جدانشدنی
جدا شدن پیشوند تو جمله‌های ساده، پیشوند جدا می‌شه و معمولاً می‌ره آخر جمله. پیشوند هیچ‌وقت جدا نمی‌شه و همیشه به فعل چسبیده‌ست.
مثال در جمله Ich stehe früh auf. (صبح زود بیدار می‌شم.) Ich verstehe das Buch. (کتاب رو می‌فهمم.)
با افعال کمکی پیشوند به فعل می‌چسبه: Ich bin aufgestanden. پیشوند همیشه چسبیده‌ست: Ich habe verstanden.
تلفظ تو حالت جداشدنی، تأکید (Stress) معمولاً روی پیشونده (مثل ÁN-rufen). تأکید روی فعل اصلیه (مثل ver-STÉHEN).
معنی پیشوند معمولاً معنی مشخصی به فعل اضافه می‌کنه (مثل جهت یا حالت). پیشوند اغلب معنی فعل رو کاملاً تغییر می‌ده یا انتزاعی‌تره.

قواعد استفاده از افعال جداشدنی

حالا بریم سراغ قواعد اصلی که باید یاد بگیری. اینا رو خوب بخون، چون خیلی به کارت میان:

  1. تو جمله‌های ساده (حال یا گذشته):
    در زمان حال (Präsens) و زمان ساده‌ی گذشته (Präteritum)، قسمت جداشدنی (یعنی پیشوند) از فعل جدا می‌شه و می‌ره آخر جمله.
    مثال:

    • Ich stehe früh auf. (من صبح زود بیدار می‌شم.)
      فعل: aufstehen (بیدار شدن) → stehe وسط جمله + auf آخر جمله.
    • Ich rufe dich morgen an.
      (من فردا بهت زنگ می‌زنم.)
      → فعل: anrufen
    • Er macht das Fenster zu.
      (او پنجره را می‌بندد.)
      → فعل: zumachen
  2. تو جملات با افعال کمکی (مثل آینده یا کامل):
    پیشوند به فعل می‌چسبه و کل فعل جداشدنی با هم به شکل مصدر (infinitive) میاد.
    مثال:

    • Ich habe gestern angerufen. (من دیروز زنگ زدم.)
      اینجا angerufen به‌صورت کامل و بدون جدا شدن پیشوند اومده.
  3. تو جملات فرعی (با کنژونکشن‌هایی مثل dass یا weil):
    پیشوند به فعل می‌چسبه و کل فعل جداشدنی می‌ره آخر جمله فرعی.
    مثال:

    • Ich weiß, dass er früh aufsteht. (می‌دونم که اون صبح زود بیدار می‌شه.)
      اینجا aufsteht به‌صورت کامل اومده.
  4. تو حالت امری (Imperative):
    پیشوند بازم جدا می‌شه و می‌ره آخر جمله.
    مثال:

    • Steh auf! (بیدار شو!)
      steh اول جمله + auf آخر جمله.

چند مثال واقعی برای یادگیری بهتر!

بیا چندتا جمله بسازیم که بهتر جا بیفته:

  1. aufstehen (بیدار شدن):
    • Ich stehe um 7 Uhr auf. (من ساعت ۷ بیدار می‌شم.)
    • Gestern bin ich spät aufgestanden. (دیروز دیر بیدار شدم.)
  2. ausgehen (بیرون رفتن):
    • Wir gehen heute Abend aus. (ما امشب می‌ریم بیرون.)
    • Willst du mit uns ausgehen? (می‌خوای با ما بیای بیرون؟)
  3. anrufen (تماس گرفتن):
    • Ich rufe dich später an. (بعداً بهت زنگ می‌زنم.)
    • Er hat mich gestern angerufen. (اون دیروز به من زنگ زد.)

این تمرین ها رو برای یادگیری بهتر افعال جداشدنی انجام بدید!

هدف این تمرین یادگیری جایگاه پیشوند جداشدنی در جمله هست. جملات ناقص زیر رو با قرار دادن پیشوند در جای درست کامل کنید.

مثال:

Ich ___ immer um 7 Uhr ___ aufstehen

پاسخ: Ich stehe immer um 7 Uhr auf

جملات برای تمرین:

Wir ___ morgen ins Kino ___ (ausgehen).

Sie ___ jeden Tag im Supermarkt ___ (einkaufen).

Er ___ das Buch morgen ___ (zurückgeben).

Ich ___ dich später ___ (anrufen).

یادتون باشه که در جملات خبری، پیشوند جداشدنی معمولاً در انتهای جمله قرار می‌گیره.

چطور افعال جداشدنی و گرامر آلمانی رو اصولی یاد بگیریم؟

اگر می خواید گرامر زبان آلمانی رو به صورت اصولی یاد بگیرید، کافیه توی کلاس های آلمانی موسسه زبان دهخدا شرکت کنید. هم به صورت آنلاین و هم حضوری می تونید دوره ببینید و استاد های کاربلد و با تجربه شما رو به سطح بالایی از زبان آلمانی می رسونن.

صفحه زیر رو ببینید یا برای اطلاعات بیشتر یا مشاوره می تونید با شماره 02191006191​ تماس بگیرید:

دوره تخصصی آموزش زبان آلمانی از مبتدی تا پیشرفته

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد می کنیم :

لیست افعال بی قاعده در زبان آلمانی PDF

لیست افعال با قاعده در زبان آلمانی PDF

آخـــرین مقالات

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

icon
×
5 +

ورود | ثبت نام

Welcome to Dehkhoda Language Institue

به جمع خانواده دهخدا در اینستاگرام بپیوندید!

ورود | ثبت نام