هنگام مسافرت یا مهاجرت به خارج از کشور مهمترین چیزی که نیاز دارید، تسلط نسبی به زبان انگلیسی است. قطعا به دلیل ناآشنا بودن با محیط جدید، نیاز دارید که برای پیدا کردن مسیرها از افراد بومی کمک بگیرید. بنابراین برای سوال پرسیدن یا فهمیدن پاسخ های افراد در مورد مسیرها باید حداقل نام اماکن شهری را یاد بگیرید. در این مقاله نام تمام اماکن شهری را به همراه معنی و مثال خواهید آموخت.
اماکن شهری(Urban area) | معنی |
Theatre | تئاتر |
Cinema | سینما |
Garden | بوستان |
Park | پارک |
Post office | پست |
City Hall | شهرداری |
Hospital | بیمارستان |
Amusement park | شهر بازی |
Sports center | مرکز ورزشی |
Museum | موزه |
Swimming pool/
Pool |
استخر |
Police station/
Police department |
ایستگاه پلیس |
Bank | بانک |
Central bank | بانک مرکزی |
Art gallery | گالری هنر |
Airport | فرودگاه |
Train station/
Railway station |
ایستگاه قطار |
Petrol station/
Gas station |
پمپ بنزین |
Hotel | هتل |
Church | کلیسا |
School | مدرسه |
Library | کتابخانه |
Kindergarten/
Nursery |
مهدکودک |
Factory | کارخانه |
Pharmacy/
Drugstore/ Chemist’s |
داروخانه |
Garage | گاراژ |
Market | بازار/مارکت |
Supermarket/
Grocery store |
سوپرمارکت |
Bakery | نانوایی |
Cafe` | کافه |
Restaurant | رستوران |
Clothing store | فروشگاه پوشاک |
Shoe shop | کفش فروشی |
Fire station/
Fire department |
آتش نشانی |
Court | دادگاه |
Club/Nightclub | کاباره/ کلاب |
Gym | باشگاه |
Travel agency | آژانس مسافرتی |
Stadium | استادیوم |
Motel | متل |
Mosque | مسجد |
University | دانشگاه |
Temple | معبد |
Plant | کارگاه/کارخانه |
Prison/
Jail |
زندان |
Exhibition | نمایشگاه |
Inn | مسافرخانه |
synagogue | کنیسه(پرستشگاه یهودی) |
Science museum | موزه علمی |
Circus | سیرک |
Clinic | کلینیک |
Mall | پاساژ |
Dry cleaner’s | خشکشویی |
Toy store | مغازه اسباب بازی فروشی |
Electronic store/shop | مغازه قطعات الکترونیکی |
Bookstore | کتابفروشی |
Newsstand | دکه روزنامه فروشی |
Department store | فروشگاه بزرگ |
Concert hall | سالن کنسرت |
Coffee shop | کافی شاپ |
Shopping center | مرکز خرید |
Bazaar | بازار |
Elementary school | دبستان |
High school | دبیرستان |
Antique shop | مغازه عتیقه فروشی |
Butcher’s | قصابی |
Delicatessen | اغذیه فروشی |
Fishmonger’s | ماهی فروشی |
Florist’s | گل فروشی |
Greengrocer’s | سبزی فروش |
Hairdresser’s/
Barber shop |
آرایشگاه |
Tobacconist’s | تنباکوفروشی |
Boutique | بوتیک |
Jeweler’s/
Jewelry store |
جواهرفروشی |
Gift shop | فروشگاه هدیه |
Ironmonger’s | ابزار فروشی |
Stationer’s | مغازه لوازم التحریر |
Home appliance store | فروشگاه لوازم خانگی |
Souvenir shop | سوغاتی فروشی |
Retail shop | خرده فروشی |
Perfumery | عطرفروشی |
Car wash | کارواش |
Terminal | ترمینال |
Electrical goods showroom | فروشگاه صوتی و تصویری |
Repair shop | تعمیرگاه |
Carpentry | نجاری |
Banqueting hall | تالار پذیرایی |
Wholesale | بنکداری(عمده فروشی) |
Car showroom | نمایشگاه ماشین |
Ice cream parlor | بستنی فروشی |
Cosmetic shop | لوازم آرایشی فروشی |
Dairy shop | لبنیاتی |
Notary public office | دفتر اسناد رسمی |
Office | اداره |
Abattoir/
Slaughterhouse |
کشتارگاه |
Hyper marker | فروشگاه خیلی بزرگ |
Chain store/
Chain |
فروشگاه زنجیره ای |
در جدول زیر مثالهایی از برخی از مکانهای شهری به همراه معنی ذکر کرده ایم.
مثال | معنی |
I’m really interested in an open-air theatre | من واقعا به تئاتر در فضای باز علاقمند هستم. |
It’s on at the local cinema | این(فیلم)در سینمای محلی پخش می شود. |
The gardens are open from 10:30am until 5pm | بوستان از ساعت ده و نیم صبح تا پنج بعدازظهر باز است. |
Let’s go for a walk in the park | بیا بریم تو پارک قدم بزنیم. |
?Is there a post office near here | آیا در نزدیکی اینجا اداراه پست هست؟ |
The recycling program simply hasn’t been a high priority at City Hall | برنامه ی بازیافت به همین راحتی ارجحیت بالایی در شهرداری نداشته است. |
They are building a new hospital | آنها در حال ساختن یک بیمارستان جدید هستند. |
The famous amusement park built in the heart of Copenhagen | شهربازی معروفی در قلب کپنهاگ ساخته شده است. |
There are plans to build a magnificent sports center, which will cover 350 acres | برنامه هایی برای ساخت یک مرکز ورزشی باشکوه وجود دارد که ۳۵۰ هکتار را پوشش می دهد. |
The museum has an extensive collection of early photographs | این موزه دارای مجموعه ی گسترده ای از عکس های قدیمیاست. |
They have a nice pool in their backyard | آنها یک استخر خوب در حیاط پشتی خود دارند. |
You’ll have to go to the police station to reclaim your wallet | شما باید برای پس گرفتن کیف پول خود به ایستگاه پلیس بروید. |
We have very little money in the bank | ما پول خیلی کمی در بانک داریم. |
Independence of the central bank would restore its power | استقلال بانک مرکزی قدرت آن را باز می گرداند. |
A new art gallery will give a boost to this ailing industrial city | یک گالری هنر جدید به این شهر صنعتی بیمار رونق می بخشد. |
Her family went to see her off at the airport | خانواده اش برای بدرقه او به فرودگاه رفتند. |
I’ll meet you outside the main railway station | بیرون از ایستگاه اصلی راه آهن با شما ملاقات خواهم کرد. |
The house is on the right of the petrol station | خانه در سمت راست پمپ بنزین است. |
We’ll be at the Hotel Ibis | ما در هتل ایبیس خواهیم بود. |
My parents go to the church every Sunday | والدین من هر یکشنبه به کلیسا می روند. |
His mother always picks him up from school | مادرش همیشه او را از مدرسه برمی دارد(دنبالش می رود). |
The library is open every day | کتابخانه هر روز باز است. |
There is a kindergarten behind my house | پشت خانه من یک مهدکودک است. |
Their factory had to close down for good | کارخانه ی آنها مجبور شد برای همیشه تعطیل شود. |
She works at a pharmacy | او در داروخانه کار می کند. |
I’ll just go and put the car in the garage | من میرم و ماشین را در گاراژ میگذارم. |
There is a good antiques market here on Sundays | یکشنبه ها یک بازار عتیقه فروشی خوب اینجا هست. |
The whole supermarket was ruined in a great fire | کل سوپرمارکت در یک آتش سوزی بزرگ ویران شد. |
The bakery opens early | نانوایی زود باز می شود. |
She was sitting outside a cafe in bright sunshine | او بیرون از کافه زیر نور آفتاب نشسته بود. |
We went to a little Italian restaurant near Leicester Square | ما به یک رستوران ایتالیایی کوچک نزدیک میدان لیسستر رفتیم. |
?Can you show me the clothing store which is the nearest | ممکنه نزدیکترین فروشگاه لباس را به من نشان دهید؟ |
The shoe shop is having a sale this week | فروشگاه کفش این هفته حراج دارد. |
The new fire station is big | ایستگاه آتش نشانی جدید بزرگ است. |
It could not be proved in a court of law | در دادگاه قابل اثبات نبود. |
?Do you want to go out to a club afterwards | آیا میخواهید بعدا به کاباره بروید؟ |
I go to the gym as often as I can | تا جاییکه بتونم به باشگاه می روم. |
I’m now working as a tour guide in a travel agency | من الان به عنوان تورلیدر در یک آژانس مسافرتی کار می کنم. |
They are building the new Olympic Stadium | آنها در حال ساختن استادیوم جدید المپیک هستند. |
We are looking for an economical motel | ما دنبال یک هتل کوچک(متل) اقتصادی (کم هزینه) هستیم. |
The baby was found abandoned outside a local mosque | نوزاد رها شده در بیرون از یک مسجد محلی پیدا شد. |
She’s at Cambridge university | او در دانشگاه کمبریج است. |
The temple was built about 206B.C | این معبد ۲۰۶ سال قبل از میلاد مسیح ساخته شده است. |
There is a huge chemical plant in this factory | یک کارگاه بزرگ شیمیایی در این کارخانه وجود دارد. |
He visits his dad in prison every week | او پدرش را هر هفته در زندان ملاقات می کند. |
The museum is staging on exhibition of Picasso’s work | در این موزه، نمایشگاهی از آثار پیکاسو برگزار می شود. |
We’re staying at the Holiday inn | ما در مسافرخانه هالیدی اقامت داریم. |
بیشتر بخوانید:
جملات کاربردی زبان انگلیسی در تاکسی
بخش های مختلف ساختمان به انگلیسی
3.3/5 - (3 امتیاز)