استایل و مدل های مختلف مو برای افراد همواره نقش مهمی در شکل دهی هویت فرهنگی و روند آن داشته است. اما به شخصه هر بار می خواهم عکس مدل موهای جدید و ترند را پیدا کنم، وقتی به فارسی سرچ میکنم چیزهای جالبی نمی کنم بنابراین به فکر سرچ کردن مدل مو مورد علاقه ام به انگلیسی افتادم.
اگر شما هم مشکل من را دارید یا می خواهید بدانید که هر مدل مو به انگلیسی چه نام دارد، در این مقاله قصد دارم شما را با صفر تا صد مدل های موی مردانه و زنانه و هر آنچه که مربوط به آنهاست آشنا کنم، پس برویم سراغ اصل مطلب!
مدل های مختلف مو در انگلیسی
شناخت مدل های مختلف مو میتواند به شما کمک کند تا هنگام مراجعه به آرایشگاه یا صحبت درباره مدلهای مو، بهتر منظور خود را بیان کنید.
انگلیسی | فارسی |
long hair | مو بلند
(این مدل مو معمولا باید از شانه های فرد پایین تر باشد) |
short hair | مو کوتاه
(در این مدل مو معمولا پشت گردن افراد دیده خواهد شد) |
thick hair | مو ضخیم |
medium-length hair | مو با طول متوسط
(این مدل مو معمولا تا سر شانه ها می باشد) |
thinning hair | مو کم پشت |
unmanageable hair , unruly hair | مو های بهم ریخته یا نامرتب |
black / dark hair | مو مشکی |
brown hair brunette | رنگ مو قهوه ای |
blonde / light hair | مو بلوند یا رنگ روشن نزدیک به طلایی |
grey / white hair | مو سفید یا جوگندمی |
red hair / ginger | مو قرمز |
beehive | یک مدل موی زنانه که مو در بالای سر به صورت دایره ای شکل قرار می گیرد که در دوران دهه ۶۰ بسیار مد بوده است |
bobbed | این مدل نیز همانند مدل bob است |
bunches | مدل مو زنانه که در دو طرف سر بسته می شود |
close | مدل مو تراشیده شده و بسیار کوتاه |
coiffure | مدل مو، یا مدل مو خاص ( این کلمه رسمی برای بیان مدل مو استفاده می شود ) |
crop | مدل مو کوتاه |
cut | مدل کلی مو اشخاص که کوتاه شده است |
dreadlocks | مو بافته شده بلند که بیشتر توسط افراد سیاه پوست مورد استفاده است |
flattop | مدل مویی که بسیار کوتاه است و در بالای سر به صورت صاف می باشد |
Mohican | مدل مویی که از دو طرف کاملا تراشیده شده و فقط یک خط از مو وسط سر وجود دارد |
mullet | مدل مویی که از پشت سر بلند بوده و قسمت های جلویی و کناری آن کوتاه است |
number one | مدل موی مردانه که با نمره شماره یک ماشین زده شده |
number two | مدل موی مردانه که با شماره دو ماشین زده شده است |
pageboy | یک مدل موی تقریبا کوتاه زنانه که از پشت سر به داخل جمع شده است |
pigtail | مدل مو بافته شده بوسیله سه لایه مو که می تواند در پشت سر و یا در کنار سر قرار گیرد |
pudding basin | به مدل مویی اطلاق می شود که انگار فردی برای کوتاه کردن موی خود یک کاسه را بر روی سرش گذاشته و آن را زده است |
topknot | مدل موی زنانه که از دو طرف سر به صورت دایره شکل جمع شده و بسته شده است |
bald | فردی که مو ندارد |
مدل مو انگلیسی زنانه
نام مدل مو | توضیح | مثال | معنی مثال |
Pixie Cut | مدل موی بسیار کوتاه با کنارهها و پشت کوتاه، اغلب با لایههای بالایی بلندتر. | Emma decided to go for a pixie cut to change her style completely. | اما تصمیم گرفت مدل موی پیکسی بزند تا کاملاً استایل خود را تغییر دهد. |
Lob (Long Bob) | نسخه بلندتر از مدل باب، معمولاً تا شانه بریده میشود. | A lob suits her face shape perfectly. | مدل موی لوب کاملاً به شکل صورت او میآید. |
Layered Cut | مدل مویی با طولهای مختلف برای اضافه کردن حجم و بافت. | The layered cut added so much volume to her thin hair. | مدل موی لایهای حجم زیادی به موهای نازک او اضافه کرد. |
Shag Cut | مدل موی لایهای با انتهای نامرتب و خرد، اغلب با ظاهری بهمریخته و بافتدار. | She loves the shag cut because it gives her hair a lot of movement. | او مدل موی شگ را دوست دارد چون به موهایش حرکت زیادی میدهد. |
Bangs (Fringe) | موی جلویی که روی پیشانی میافتد. | She cut bangs for a fresh, new look this summer. | او برای ظاهری تازه در تابستان امسال، چتری زد. |
Updo | مدل مویی که در آن موها به بالا سنجاق شده و از صورت دور هستند، اغلب برای مراسم رسمی. | For the wedding, she chose a classic updo that highlighted her neck and shoulders. | برای مراسم عروسی، او یک مدل موی بالا را انتخاب کرد که گردن و شانههایش را برجسته کند. |
Ponytail | مدل مویی که در آن موها به عقب کشیده شده و در پشت سر بسته میشوند. | She tied her hair back in a sleek ponytail for the workout. | او موهایش را برای تمرین در یک دم اسبی ساده بست. |
Braids | موها به قسمتهای مختلف تقسیم شده و بافته میشوند تا سبکهای مختلف بافته ایجاد شود. | She wore her hair in braids to keep it out of her face on the windy day. | او موهایش را برای اینکه در روز بادی جلوی صورتش نیاید، بافته بود. |
Bun | موها پیچیده یا تابیده شده و در بالای سر یا پشت سر محکم میشوند. | She quickly put her hair in a bun before leaving the house. | او سریعاً قبل از ترک خانه موهایش را پشت سرش گوجه ای بست. |
Half-Up Half-Down | مدل مویی که در آن نیمه بالایی موها به عقب کشیده و محکم میشود، در حالی که بقیه موها باز هستند. | She went for a half-up half-down style for a casual day out. | او برای یک روز معمولی، موهایش را مدل نیمهباز و نیمهبسته درست کرد. |
Beach Waves | مدلی از مو که به صورت طبیعی موجدار است، شبیه به حالتی که موها پس از قرار گرفتن در هوای مرطوب ساحل میگیرند. | Her hair naturally forms beach waves after a swim in the ocean. | موهای او بهطور طبیعی بعد از شنا در دریا به شکل موجهای ساحلی درمیآیند. |
Bob | مدل موی کوتاه تا متوسط، معمولاً به صورت صاف و تا چانه قرار می گیرد. | She just got a bob haircut, and it looks amazing on her. | او تازه موهایش را مدل مو باب کوتاه کرده و خیلی به او می آید. |
Chignon | یک نوع گره یا شینیون کم ارتفاع که معمولاً در ناحیه پشت گردن بسته میشود، اغلب برای مناسبتهای رسمی. | She chose a chignon for a classic, elegant look at the gala. | او برای یک ظاهر کلاسیک و شیک در مراسم گالا، شینیون را انتخاب کرد. |
French Twist | موها به سمت بالا پیچیده شده و در پشت سر محکم میشوند.، | She did a French twist for the evening event, and it looked very sophisticated. | او برای مراسم عصر مدل موی فرانسوی زد و بسیار شیک به نظر میرسید. |
مدل مو انگلیسی مردانه
مدل مو های متداولی برای مردان وجود دارد که به انگلیسی هر کدام با یک اسم خاص شناخته می شوند. به عنوان مثال در جدول زیر انواع آنها را بیان کردیم:
نام مدل مو | مثال | معنی مثال به فارسی |
Buzz Cut | He decided to get a buzz cut for the summer heat. | او تصمیم گرفت برای گرمای تابستان، مدل موی خیلی کوتاه بزند. |
Crew Cut | A crew cut is easy to maintain and looks neat. | مدل موی کروکات به راحتی قابل نگهداری است و مرتب به نظر میرسد. |
Fade | He went to the barber for a fresh fade before his job interview. | او قبل از مصاحبه شغلی برای یک مدل فید تازه به آرایشگاه رفت. |
Undercut | The undercut style has been very popular among young men lately. | مدل موی آندرکات اخیراً بین جوانان بسیار محبوب شده است. |
Pompadour | He styled his hair in a pompadour for the party. | او موهایش را برای مهمانی به شکل پامپادور درست کرد. |
Quiff | A quiff gives a cool and fashionable look. | مدل موی کویف ظاهری خنک و مد روز میدهد. |
Side Part | He likes the classic side part for a professional look. | او مدل موی کلاسیک فرق از کنار را برای یک ظاهر حرفهای دوست دارد. |
Mohawk | He got a mohawk to stand out at the concert. | او برای جلب توجه در کنسرت، مدل موی موهاوک زد. |
Man Bun | The man bun is a great style for guys with long hair. | مدل موی گوجهای مردانه برای مردان با موهای بلند عالی است. |
Caesar Cut | The Caesar cut is a short style with a small fringe in the front. | مدل موی سزار یک مدل کوتاه با چتری کوچک در جلو است. |
French Crop | He opted for a French crop for its simplicity and style. | او به دلیل سادگی و استایل، مدل موی فرنچ کراپ را انتخاب کرد. |
Spiky Hair | He used gel to create a spiky hair look for a fun night out. | او از ژل استفاده کرد تا مدل موی سیخسیخی برای یک شب تفریحی درست کند. |
Taper | The taper cut gradually gets shorter towards the neck. | مدل موی تیپر بهتدریج به سمت گردن کوتاهتر میشود. |
Ivy League | An Ivy League cut looks smart and is ideal for formal settings. | مدل موی “Ivy League” ظاهری شیک و مرتب دارد و برای محیطهای رسمی ایدهآل است. |
انواع اصطلاحات مرتبط با موی فر به انگلیسی
در ابتدا باید بدانید که مو فرفری به انگلیسی می شود Curly hair. انواع اصطلاحات دیگر را نیز در جدول زیر بیان کرده ایم:
اصطلاح | معنی فارسی | مثال | معنی مثال به فارسی |
Curly hair | موی فر | She has beautiful curly hair that bounces when she walks. | او موهای فر زیبایی دارد که هنگام راه رفتن تکان میخورد. |
Wavy hair | موی موجدار | His wavy hair looks great in the morning sunlight. | موهای موجدار او در نور صبحگاهی بسیار زیبا به نظر میرسد. |
Kinky hair | موی فر بسیار شدید | Kinky hair needs a lot of moisture to stay healthy and shiny. | موی بسیار فر به رطوبت زیادی نیاز دارد تا سالم و براق بماند. |
Ringlets | حلقههای فر | Her hair is full of soft, shiny ringlets that cascade down her back. | موهای او پر از حلقههای نرم و براقی است که تا پشتش میریزد. |
Frizzy hair | موی وز | Humidity often makes her curly hair look frizzy. | رطوبت اغلب باعث میشود که موهای فر او وز به نظر برسد. |
Coily hair | موی پیچپیچ | People with coily hair often use special products to keep their curls defined. | افراد با موهای پیچپیچ اغلب از محصولات خاصی برای حفظ حالت فرهایشان استفاده میکنند. |
Afro hair | موی آفرو (حجیم و فر) | He loves his natural Afro hair and wears it proudly. | او موی طبیعی آفروی خود را دوست دارد و با افتخار آن را نگه میدارد. |
Textured hair | موی بافتدار | Textured hair can refer to curly, wavy, or coily hair types. | موی بافتدار میتواند به انواع موهای فر، موجدار یا پیچپیچ اشاره داشته باشد. |
Permed hair | موی فر شده با مواد شیمیایی | She decided to get her hair permed for a new look. | او تصمیم گرفت برای یک ظاهر جدید، موهایش را فر دائمی کند. |
Loose curls | فر شل و نرم | She prefers loose curls over tight ones for a more relaxed style. | او برای داشتن ظاهری راحتتر فرهای شل و نرم را به فرهای محکم ترجیح میدهد |
Tight curls | فر محکم و تنگ | His tight curls require extra care and conditioning. | فرهای محکم و تنگ او نیاز به مراقبت و نرمکنندهی اضافی دارد. |
Curl pattern | الگوی فر | Each person has a unique curl pattern, ranging from loose waves to tight coils. | هر فرد دارای یک الگوی فر منحصر به فرد است که از موجهای شل تا پیچهای تنگ متغیر است. |
دیگر اصطلاحات مربوط به مو
اصطلاح فارسی | اصطلاح انگلیسی | توضیحات |
مدل موی انگلیسی کلاسیک | Classic English Hairstyle | به مدل موهایی گفته میشود که ریشه در سبکهای کلاسیک انگلیسی دارند و اغلب ظاهری مرتب و رسمی دارند. |
مدل مو چتری به انگلیسی | Fringe or Bangs | به بخش جلویی مو گفته میشود که روی پیشانی قرار میگیرد. |
موی صاف به انگلیسی | Straight Hair | به موهایی گفته میشود که هیچ فر یا موجی ندارند. |
مدل موی فید انگلیسی | Fade Haircut | به نوعی کوتاهی گفته میشود که در آن طول مو به تدریج از بالا به پایین کوتاه میشود و ظاهری لایه لایه ایجاد میکند. |
موی لخت به انگلیسی | Straight Hair | این اصطلاح نیز به موهای صاف اشاره دارد و مترادف با موی صاف است. |
کوتاهی مو به انگلیسی | Haircut | به عمل کوتاه کردن مو گفته میشود. |
هیرکات به انگلیسی | Haircut | این اصطلاح نیز به معنای کوتاهی مو است و مترادف با کوتاهی مو است. |
شینیون به انگلیسی | Updo | به هر مدل مویی گفته میشود که موها به سمت بالا جمع شده و به صورت پیچیده یا بافتنی آرایش شوند. |
واژگان انگلیسی مربوط به قسمتهای مختلف مو
انگلیسی | فارسی | مثال انگلیسی | معنی فارسی مثال |
Hairline | خط رویش مو | “His hairline started to recede as he got older.” | “خط رویش موی او با افزایش سن شروع به عقبنشینی کرد.” |
Scalp | پوست سر | “She massaged her scalp with essential oils.” | “او پوست سرش را با روغنهای گیاهی ماساژ داد.” |
Crown | تاج سر | “He combed his hair back to cover the bald spot on his crown.” | “او موهایش را به عقب شانه کرد تا نقطه طاس روی تاج سرش را بپوشاند.” |
Roots | ریشههای مو | “She decided to dye her roots to match the rest of her hair.” | “او تصمیم گرفت ریشههای موهایش را رنگ کند تا با بقیه موهایش همخوانی داشته باشد.” |
Follicle | فولیکول مو | “Hair follicle health is essential for hair growth.” | “سلامت فولیکول مو برای رشد مو ضروری است.” |
Strands | تارهای مو | “She found a few gray strands among her black hair.” | “او چند تار موی خاکستری در میان موهای سیاهش پیدا کرد.” |
Ends | نوک مو | “Regular trimming helps prevent split ends.” | “کوتاه کردن منظم به جلوگیری از موخوره کمک میکند.” |
Part | فرق سر (محل باز شدن مو) | “She changed her part from the middle to the side.” | “او فرق سرش را از وسط به سمت کنار تغییر داد.” |
Bangs (Fringe) | چتری (موی جلو) | “She cut her bangs to give herself a new look.” | “او چتریهایش را کوتاه کرد تا ظاهر جدیدی به خود بدهد.” |
Sideburns | خط ریش | “He decided to trim his sideburns for a cleaner look.” | “او تصمیم گرفت خط ریشهایش را برای ظاهری مرتبتر کوتاه کند.” |
Nape | پشت گردن | “She tied her hair up, revealing the nape of her neck.” | “او موهایش را بالا بست و پشت گردنش پیدا شد.” |
Temple | شقیقه | “He felt pain near his temples after a stressful day.” | “او بعد از یک روز پر استرس در نزدیکی شقیقههایش احساس درد کرد.” |
Hair Shaft | ساقه مو | “The hair shaft is made of keratin.” | “ساقه مو از کراتین ساخته شده است.” |
Cuticle | کوتیکول (لایه خارجی مو) | “Damaged cuticles can make hair look frizzy.” | “کوتیکولهای آسیبدیده میتوانند موها را مجعد نشان دهند.” |
Cortex | قشر (لایه میانی مو) | “The cortex determines the color and strength of the hair.” | “قشر مو رنگ و استحکام مو را تعیین میکند.” |
Medulla | مغز (هسته مرکزی مو) | “The medulla is not always present in every hair strand.” | “مغز مو همیشه در هر تار مو حضور ندارد.” |
جمع بندی
همانطور که بیان کردیم مدلهای مختلف مو در زبان انگلیسی شامل طیف گستردهای از سبکها و فرمها است که هرکدام با توجه به طول، بافت و حالت مو متفاوت است. آشنایی با این اصطلاحات میتواند به شما در انتخاب و توصیف مدل موی مناسب کمک کند.
کلاس های خصوصی و عمومی آموزش زبان انگلیسی
حتما بخوانید:
مکالمه انگلیسی در آرایشگاه و اصطلاحات پرکاربرد با معنی
مکالمات روزمره و پرکاربرد انگلیسی در سفر
آشنایی با جملات و مکالمه محاوره ای انگلیسی
5 در مورد “لیست کامل انواع مدل های مو به انگلیسی Hairstyle in English”
کامل نبود ولی بد نبود
خیلی جالب و جامع بود
ممنونم🙏🙏🙏
مدل موی مردانه که وسط سر کچل اما دور سر مو داره چیه؟ ک توی ایران هم زیاده😁
کامل تراشیده شده باشه بهترین مدل مو این میتونه باشه
خیلیدعالی هست ممنون از زحماتتون.