برای توصیف افراد در زبان آلمانی دانست چند فعل و یک سری صفات مناسب می تواند بسیار مفید و کاربردی باشد. دو فعل مهم وجود دارد که می توانید برای توصیف افراد استفاده کنید: haben (داشتن) و sein (بودن). به یاد داشته باشید که این فعل را بسته به اینکه خودتان (ich) یا شخص دیگری (er/sie) را توصیف میکنید، صرف کنید. صرف کردن به معنای تغییر انتهای یک فعل برای مطابقت با فردی است که آن عمل را انجام می دهد.
در جدول زیر می توانید صرف فعل های haben و sein را بیابید.
sein | haben |
ich bin | ich habe |
du bist | du hast |
er/sie/es ist | er/sie/es hat |
Ich من، du تو، er او (مذکر)، sie او (مونث)، es ضمیر برای اشیا و حیوانات.
توصیف قد در زبان آلمانی
برای توصیف قد یک نفر، از sein استفاده کنید:
Ich bin groß
من قد بلند هستم.
Sie ist klein
او قد کوتاه هست.
همچنین میتوانید برای افزودن جزئیات بیشتر از قیدهای تقویت کننده استفاده کنید مانند:
Sehr خیلی، ziemlich تقریبا یا کمی
Ich bin sehr groß
من خیلی قد بلندم
Meine Freundin ist ziemlich klein
دوست من کمی قدش کوتاه است.
توصیف مو سر در زبان آلمانی
برای توصیف موهای کسی، از haben استفاده کنید:
Ich habe blonde Haare
من موی بلوند دارم
Meine Freundin hat schwarze Haare
دوست من موهای مشکی دارد
Mein Opa hat kurze, graue Haare
پدربزرگ من موهای خاکستری کوتاهی دارد
Sally hat lange, lockige, braune Haare
سالی موهای بلند، مجعد و قهوه ای دارد
موی بلوند | blonde Haare |
موی قهوه ای | braune Haare |
موی سیاه | schwarze Haare |
موی خاکستری | graue Haare |
موی قرمز | rote Haare |
موی بلند | lange Haare |
موی کوتاه | kurze Haare |
مو فرفری | lockige Haare |
موی صاف | glatte Haare |
توصیف چشم در زبان آلمانی
برای توصیف چشم های کسی، از haben استفاده کنید:
Ich habe blaue Augen
من رنگ چشمام آبی است.
Mein Cousin hat braune Augen
دخترخاله من چشمان قهوه ای دارد
چشم آبی | blaue Augen |
چشمان قهوه ای | braune Augen |
چشم های سبز | grüne Augen |
چشمان خاکستری | graue Augen |
توصیف دیگر ویژگی های افراد در زبان آلمانی
ممکن است بخواهید ویژگی های دیگری را نیز توضیح دهید، مانند اینکه فردی ریش دارد یا عینک می زند.
می توانید از haben استفاده کنید:
Mein Opa hat einen Bart
پدربزرگ من ریش دارد
Mein Onkel hat einen Schnurrbart
دایی من سبیل دارد
Meine Halbschwester hat Sommersprossen
خواهر ناتنی من کک و مک دارد
Mein Stiefvater hat eine Glatze
ناپدری من کچل است
ریش | der Bart |
سبیل | der Schnurrbart |
سر کچل | die Glatze |
کک و مک | die Sommersprossen |
همچنین می توانید از tragen که به معنای پوشیدن است استفاده کنید. این فعل یک فعل بی قاعده است زمانی که با er، sie و es همراه می شود. در این حالت حرف a به این شکل نوشته می شود ä و فعل به این شکل خواهد شد trägt.
er trägt
Ich trage eine Brille
من عینک میزنم
Sie trägt einen Hijab
او با حجاب است
برخی کلمات آلمانی برای توصیف ظاهر
gut aussehend | خوش تیپ، خوش قیافه |
hübsch | قشنگ |
schön | زیبا |
hässlich | زشت |
süß, niedlich | جذاب، بامزه |
jung | جوان |
schlank | لاغر (اما جذاب) |
dünn | لاغر |
groß | بلند |
riesig | غول پیکر، عظیم |
klein | کوچک، کوتاه |
dick | چاق |
stark | قوی |
schwach | ضعیف |
braun | برنزه |
بیایید نگاهی به مثال های طولانی تر که ظاهر فیزیکی را توصیف می کنند بیندازیم
مثال ۱:
Der Mann ist groß und hat kurze, blonde Haare. Er hat eine runde Brille. Der Mann trägt einen blauen Anzug mit weißem Hemd und roter Krawatte. Dazu trägt er braune Schuhe. In seiner rechten Hand hält er einen alten Aktenkoffer. Er sieht jung aus.
آن مرد قد بلندی دارد و موهای بلوند کوتاهی دارد. او عینک گرد میزند. کت و شلوار آبی با پیراهن سفید و کراوات قرمز پوشیده است. کفش های قهوه ای هم می پوشد. در دست راستش یک کیف قدیمی نگه داشته است. او جوان به نظر می رسد
مثال ۲:
Das Mädchen hat lange, dunkle Haare, welche zu einem Zopf geflochten sind. Sie hat kleine, runde Ohrringe. Ihre Augen sind blau. Sie trägt ein blau-grün gestreiften Pullover und einen weißen Rock. Dieser geht bis zu den Knien. Sie trägt keine Schuhe, sie ist barfuß.
آن دختر موهای بلند و تیره ای دارد که به صورت دم اسبی بافته شده است. او گوشواره های گرد و کوچکی دارد. چشمانش آبی است. او یک ژاکت راه راه آبی و سبز و یک دامن سفید پوشیده است. این یکی تا زانو می باشد. کفش نپوشیده، پابرهنه است.
مثال ۳:
Der Mann sieht sehr alt aus. In einer Hand hält er einen Gehstock. Er hat nur noch wenige, graue Haare. Trotz seiner vielen Falten sieht er sehr sympatisch aus. Er trägt ein kariertes Hemd mit rotem Muster und dazu eine braune Hose.
آن مرد بسیار پیر به نظر می رسد. در یک دست او یک عصا نگه داشته است. او فقط چند تا موی خاکستری دارد. با وجود چین و چروک های زیاد، او بسیار دوست داشتنی به نظر می رسد. او یک پیراهن چهارخانه با طرح قرمز و شلوار قهوه ای پوشیده است.
بیشتر بخوانید:
اصطلاحات تشکر و قدردانی به زبان آلمانی
اصطلاحات آلمانی درمورد آرایش و آرایشگاه