اصطلاحات دندانپزشکی به فرانسه با مثال و ترجمه در جدول

اصطلاحات دندانپزشکی به فرانسه

اگر می خواهید به فرانسه سفر و یا مهاجرت کنید ممکن است مشکلات مختلف برای دندانتان پیش بیایید.

تصور کنید روی صندلی دندانپزشکی دراز کشیده اید و دندانپزشک از شما می پرسد:

Quel est le problème avec ma dent?

مشکل دندانت چیست؟

در این مواقع اگر اصطلاحات آن را بلد نباشید استرس زیادی را به جان می خرید!

شاید هم دندانپزشکی هستید که می خواهید برای کار به کشور فرانسه مهاجرت کنید و نیاز دارید با اصطلاحات تخصصی این حوزه آشنا شوید.

فرقی نمی کند، چون در این مقاله بخش هایی را برای شما آماده کرده ایم که با مطالعه آن با تمامی اصطلاحات دندانپزشکی در زبان فرانسوی آشنا می شوید.

پس برویم سراغ اصل مطلب!

بخش اول: اصطلاحات عمومی مربوط به آناتومی دهان و دندان

اصطلاح فرانسوی معادل فارسی مثال
Les dents دندان ها Je dois me brosser les dents.

(باید دندان هایم را مسواک بزنم.)

Les gencives لثه ها

Mes gencives saignent quand je me brosse les dents.

(لثه هایم هنگام مسواک زدن خونریزی می کند.)

La langue زبان

Je me suis mordu la langue.

(زبانم را گاز گرفتم.)

Le palais کام

Le toit de sa bouche est très haut.

(کام دهان او خیلی بلند است.)

La luette پرده کام نرم

La luette empêche la nourriture de passer dans le nez.

(پرده کام نرم از ورود غذا به بینی جلوگیری می کند.)

Les amygdales لوزه ها

Mes amygdales sont enflées.

(لوزه هایم متورم شده است.)

L’os de la mâchoire استخوان فک

Il s’est cassé la mâchoire en tombant.

(او در اثر سقوط فک خود را شکست.)

L’émail des dents مینای دندان

L’émail des dents est la substance la plus dure du corps humain.

(مینای دندان سخت ترین ماده در بدن انسان است.)

La dentine عاج

La dentine est située sous l’émail des dents.

(عاج زیر مینای دندان قرار دارد.)

La pulpe dentaire پالپ دندان

La pulpe dentaire est le tissu mou situé au centre de la dent.

(پالپ دندان بافت نرمی است که در مرکز دندان قرار دارد.)

La racine des dents ریشه دندان

La racine des dents est la partie de la dent qui se trouve sous la gencive.

(ریشه دندان بخشی از دندان است که زیر لثه قرار دارد.)

اصطلاحات عمومی مربوط به آناتومی دهان و دندان

بخش دوم: اصطلاحات مربوط به معاینه و تشخیص دندانپزشکی

1. اصطلاحات مربوط به معاینه دهان و دندان

اصطلاح فرانسوی معادل فارسی توضیحات مثال
L’examen dentaire معاینه دهان و دندان بررسی وضعیت دندان ها، لثه ها و سایر بافت های دهان توسط دندانپزشک

Je dois aller chez le dentiste pour un examen dentaire.

(باید برای معاینه دهان و دندان به دندانپزشک بروم.)

L’inspection visuelle معاینه بصری بررسی دهان و دندان با استفاده از نور و آینه

Le dentiste a examiné ma bouche par inspection visuelle.

(دندانپزشک دهانم را با معاینه بصری بررسی کرد.)

Le sondage سوند زدن استفاده از یک ابزار نازک و نوک تیز برای بررسی عمق حفره ها و پاکت های پریودنتال

Le dentiste a sondé mes dents pour vérifier la présence de caries.

(دندانپزشک دندان هایم را برای بررسی وجود حفره ها سوند زد.)

La radiographie رادیوگرافی گرفتن عکس اشعه ایکس از دندان ها و لثه ها

Le dentiste a pris une radiographie de mes dents.

(دندانپزشک از دندان هایم رادیوگرافی گرفت.)

Le test de percussion تست ضربه ای ضربه زدن ملایم به دندان ها با یک چکش کوچک برای بررسی حساسیت

Le dentiste a effectué un test de percussion sur mes dents.

(دندانپزشک تست ضربه ای روی دندان هایم انجام داد.)

Le test de vitalité pulpaire تست حیاتی پالپ بررسی زنده بودن یا مردن عصب دندان

Le dentiste a effectué un test de vitalité pulpaire pour vérifier si ma dent était vivante ou non.

(دندانپزشک تست حیاتی پالپ را برای بررسی زنده بودن یا مردن دندانم انجام داد.)

2. اصطلاحات مربوط به تشخیص بیماری‌های دهان و دندان

اصطلاح فرانسوی معادل فارسی مثال
Le diagnostic تشخیص

Le dentiste a diagnostiqué une carie sur ma dent.

(دندانپزشک پوسیدگی روی دندانم را تشخیص داد.)

La carie dentaire پوسیدگی دندان

J’ai une carie sur ma dent n° 5.

(من روی دندان شماره 5 پوسیدگی دارم.)

La maladie parodontale بیماری پریودنتال

Je souffre d’une maladie parodontale.

(من به بیماری پریودنتال مبتلا هستم.)

L’abcès dentaire آبسه دندان

J’ai un abcès dentaire qui me cause beaucoup de douleur.

(من یک آبسه دندان دارم که باعث درد زیادی برای من می شود.)

La fracture dentaire شکستگی دندان

Je me suis cassé une dent en mordant dans un aliment dur.

(من با گاز گرفتن یک غذای سفت دندانی را شکستم.)

L’usure dentaire سایش دندان

Mes dents sont usées à cause du bruxisme.

(دندان های من به دلیل دندان قروچه ساییده شده است.)

La sensibilité dentaire حساسیت دندان

J’ai une sensibilité dentaire au froid.

(من به سرما در دندان هایم حساسیت دارم.)

La mauvaise haleine بوی بد دهان

Je souffre de mauvaise haleine depuis quelques jours.

(من چند روز است که بوی بد دهان دارم.)

Les dents déchaussées لثه های تحلیل رفته

Mes gencives sont déchaussées et mes dents sont sensibles.

(لثه های من تحلیل رفته و دندان هایم حساس هستند.)

Les dents mal alignées دندان های نامرتب

J’ai les dents mal alignées et je porte un appareil orthodontique.

(من دندان های نامرتبی دارم و از بریس ارتودنسی استفاده می کنم.)

Les dents incluses دندان های نهفته

J’ai une dent incluse qui me cause des problèmes.

(من یک دندان نهفته دارم که برایم مشکل ایجاد می کند.)

بخش سوم: اصطلاحات مربوط به اقدامات درمانی دندانپزشکی

1. اصطلاحات مربوط به پر کردن دندان

اصطلاح فرانسوی معادل فارسی توضیحات مثال
Le plombage پر کردن ترمیم حفره در دندان با استفاده از مواد مختلف مانند آمالگام، کامپوزیت رزین یا سرامیک

Le dentiste a fait un plombage sur ma dent cariée.

(دندانپزشک حفره دندان پوسیده من را پر کرد.)

L’obturation پر کردن (عمومی) به طور کلی به فرآیند پر کردن حفره در دندان اشاره دارد.

L’obturation est une procédure courante pour traiter les caries dentaires.

(پر کردن یک روش رایج برای درمان پوسیدگی دندان است.)

L’amalgame آمالگام آلیاژی از فلزات مختلف که در گذشته برای پر کردن دندان ها استفاده می شد.

Les amalgames dentaires sont de moins en moins utilisés de nos jours.

(امروزه از آمالگام های دندانی کمتر استفاده می شود.)

La résine composite کامپوزیت رزین ماده ای پلاستیکی همرنگ دندان که برای پر کردن دندان ها استفاده می شود.

Les obturations en résine composite sont plus esthétiques que les amalgames.

(پر کردن های کامپوزیت رزین از آمالگام ها زیباتر هستند.)

La céramique سرامیک ماده ای قوی و همرنگ دندان که برای پر کردن دندان ها استفاده می شود.

Les obturations en céramique sont les plus durables et les plus esthétiques.

(پر کردن های سرامیکی بادوام ترین و زیباترین نوع پر کردن هستند.)

Le composite renforcé de fibres کامپوزیت تقویت شده با الیاف نوعی کامپوزیت رزین که حاوی الیاف برای افزایش استحکام آن است.

Le composite renforcé de fibres est souvent utilisé pour les obturations des dents postérieures.

(کامپوزیت تقویت شده با الیاف اغلب برای پر کردن دندان های عقبی استفاده می شود.)

L’insertion قرار دادن فرآیند قرار دادن مواد پر کننده در حفره دندان

Le dentiste a inséré le composite résine dans la cavité.

(دندانپزشک کامپوزیت رزین را در حفره قرار داد.)

La polymérisation پلیمریزاسیون فرآیند سخت شدن مواد پر کننده La résine composite durcit par polymérisation.

(کامپوزیت رزین با پلیمریزاسیون سخت می شود.)

La finition پرداخت صاف و صیقلی کردن سطح پرکردن Le dentiste a poli l’obturation pour lui donner une finition lisse.

(دندانپزشک پرکردن را برای ایجاد صافی و صیقلی، پرداخت کرد.)

2. اصطلاحات مربوط به عصب‌کشی دندان

اصطلاح فرانسوی معادل فارسی توضیحات مثال
Le dévitalisation عصب‌کشی فرآیند برداشتن عصب و ریشه دندان عفونی

J’ai besoin d’une dévitalisation sur ma dent n° 7.

(من به عصب‌کشی روی دندان شماره 7 نیاز دارم.)

Le traitement endodontique درمان اندودنتیک نام دیگر عصب‌کشی دندان

Le dentiste a effectué un traitement endodontique sur ma dent.

(دندانپزشک عصب‌کشی روی دندانم انجام داد.)

La pulpectomie پالپکتومی برداشتن عصب دندان (پالپ)

La pulpectomie est la première étape du traitement endodontique.

(پالپکتومی اولین مرحله عصب‌کشی دندان است.)

La gutta-percha گوتا-پرکا ماده ای لاستیکی که برای پر کردن کانال های ریشه دندان استفاده می شود.

Les canaux radiculaires de ma dent ont été obturés avec de la gutta-percha.

(کانال های ریشه دندان من با گوتا-پرکا پر شده است.)

La couronne روکش کلاهکی که روی دندان عصب‌کشی شده قرار داده می شود تا از آن محافظت کند

Le dentiste m’a posé une couronne sur ma dent dévitalisée.

(دندانپزشک روکش روی دندان عصب‌کشی شده من قرار داد.)

3. اصطلاحات مربوط به جراحی دندان

اصطلاح فرانسوی معادل فارسی توضیحات مثال
L’extraction dentaire کشیدن دندان برداشتن دندان از دهان

J’ai dû faire extraire ma dent de sagesse.

(من مجبور شدم دندان عقل خود را بکشم.)

La chirurgie buccale جراحی دهان هر نوع جراحی که در دهان، فک یا صورت انجام شود

J’ai subi une chirurgie buccale pour enlever une tumeur.

(من برای برداشتن تومور تحت عمل جراحی دهان قرار گرفتم.)

L’implant dentaire ایمپلنت دندان پین فلزی که در استخوان فک قرار داده می شود تا جایگزین ریشه دندان از دست رفته شود J’ai un implant dentaire pour remplacer ma dent manquante.

(من برای جایگزینی دندان از دست رفته ام ایمپلنت دندان دارم.)

La greffe osseuse پیوند استخوان فرآیندی که در آن از استخوان قسمت دیگری از بدن یا از یک اهدا کننده برای پر کردن ناحیه ای از استخوان فک که از دست رفته است استفاده می شود

J’ai eu une greffe osseuse avant de recevoir un implant dentaire.

(من قبل از دریافت ایمپلنت دندان، پیوند استخوان انجام دادم.)

La parodontoplastie جراحی پریودنتال نوعی جراحی برای درمان بیماری های پریودنتال J’ai subi une parodontoplastie pour traiter ma maladie parodontale.

(من برای درمان بیماری پریودنتال خود تحت عمل جراحی پریودنتال قرار گرفتم.)

L’apicectomie آپیکتومی برداشتن نوک ریشه دندان Le dentiste a pratiqué une apicectomie pour retirer l’infection de ma dent.

(دندانپزشک برای از بین بردن عفونت دندان من از آپیکتومی استفاده کرد.)

La frénectomie فرنکتومی برداشتن یک تکه کوچک از بافت که زبان یا لب را به لثه یا گونه ها متصل می کند J’ai eu une frénectomie pour corriger mon frein lingual.

(من برای اصلاح frenulum زبانی خود فرنکتومی انجام دادم.)

4. اصطلاحات مربوط به ارتودنسی

اصطلاح فرانسوی معادل فارسی توضیحات مثال
L’orthodontie ارتودنسی شاخه ای از دندانپزشکی که به اصلاح موقعیت دندان ها و فک می پردازد J’ai suivi un traitement orthodontique pour redresser mes dents.

(من برای صاف کردن دندان هایم تحت درمان ارتودنسی قرار گرفتم)

L’appareil orthodontique بریس وسیله ای که برای اعمال فشار به دندان ها و جابجا کردن آنها در موقعیت صحیح استفاده می شود Je porte un appareil orthodontique depuis un an.

(من یک سال است که بریس می پوشم.)

Les bagues براکت قطعات کوچکی که به سطح دندان ها چسبانده می شوند و سیم ارتودنسی را نگه می دارند Mes bagues sont bleues et vertes.

(براکت های من آبی و سبز هستند.)

L’arc سیم ارتودنسی سیمی که از طریق براکت ها عبور می کند و به جابجا کردن دندان ها کمک می کند Mon orthodontiste a changé mon arc la semaine dernière.

(هفته گذشته ارتودنتیست من سیم ارتودنسی من را عوض کرد.)

Les élastiques کش ارتودنسی نوارهای لاستیکی که برای اعمال فشار اضافی به دندان ها و جابجا کردن آنها در موقعیت صحیح استفاده می شوند Je dois porter des élastiques pendant 24 heures sur 24.

(من باید 24 ساعت شبانه روز کش ارتودنسی بپوشم.)

Les gouttières پلاک وسیله ای شفاف و قابل جابجایی که برای اصلاح جزئی موقعیت دندان ها استفاده می شود Je porte des gouttières la nuit.

(من شب ها پلاک می پوشم.)

La radiographie رادیوگرافی تصویری از دندان ها و فک که برای تشخیص مشکلات ارتودنسی استفاده می شود Mon orthodontiste a pris une radiographie de mes dents avant de commencer le traitement.

(ارتودنتیست من قبل از شروع درمان از دندان های من رادیوگرافی گرفت.)

Le moulage قالب کپی از دندان ها و فک که برای ساخت بریس و سایر وسایل ارتودنسی استفاده می شود Mon orthodontiste a fait un moulage de mes dents.

(ارتودنتیست من از دندان های من قالب گرفت.)

بخش پنجم: اصطلاحات مربوط به مطب دندانپزشکی

اصطلاح فرانسوی معادل فارسی مثال
Le cabinet dentaire مطب دندانپزشکی Je vais chez le dentiste une fois par an pour un contrôle et un nettoyage.

(من سالی یک بار برای معاینه و تمیز کردن به دندانپزشک مراجعه می کنم.)

La salle d’attente صبر کن La salle d’attente était pleine de patients.

(صبر کن پر از بیمار بود.)

Le fauteuil de dentiste صندلی دندانپزشکی Le dentiste m’a demandé de m’asseoir sur le fauteuil de dentiste.

(دندانپزشک از من خواست که روی صندلی دندانپزشکی بنشینم.)

La lampe à rayons X چراغ اشعه ایکس Le dentiste a pris une radiographie de mes dents.

(دندانپزشک از دندان های من رادیوگرافی گرفت.)

Le crachoir آبسردکن Le crachoir était plein d’eau sale.

(آبسردکن پر از آب کثیف بود.)

Les instruments dentaires ابزار دندانپزشکی Le dentiste a utilisé plusieurs instruments dentaires pour me soigner.

(دندانپزشک برای معالجه من از چندین ابزار دندانپزشکی استفاده کرد.)

L’assistante dentaire دستیار دندانپزشک L’assistante dentaire a préparé le matériel pour le traitement.

(دستیار دندانپزشک وسایل را برای درمان آماده کرد.)

Le secrétariat پذیرش Je me suis présenté à la secrétaire pour prendre un rendez-vous.

(برای تعیین وقت به پذیرش مراجعه کردم.)

La salle de stérilisation اتاق استریل La salle de stérilisation est située à l’arrière du cabinet.

(اتاق استریل در پشت مطب قرار دارد.)

بخش ششم: اصطلاحات و مکالمات مربوط به مکالمه با دندانپزشک

اصطلاح به فارسی اصطلاح به فرانسوی
من درد دارم

J’ai mal

دندانم درد می‌کند

J’ai mal aux dents

می‌توانم وقت بگیرم؟

Puis-je prendre un rendez-vous ?

کی وقت دارید؟

Quand êtes-vous disponible ?

دندانم شکسته است

J’ai une dent cassée

لثه‌هایم خونریزی می‌کند

Mes gencives saignent

آیا نیاز به پر کردن دندان دارم؟

Ai-je besoin d’un plombage ?

آیا نیاز به عصب کشی دارم؟

Ai-je besoin d’un traitement de canal ?

چه مدت طول می‌کشد؟

Combien de temps cela prendra-t-il ?

هزینه این درمان چقدر است؟

Combien cela coûte-t-il ?

آیا بیمه من این را پوشش می‌دهد؟

Est-ce que mon assurance couvre cela ?

لطفاً دهانتان را باز کنید

Veuillez ouvrir la bouche, s’il vous plaît

آیا نیاز به عکس‌برداری داریم؟

Avons-nous besoin d’une radiographie ?

لطفاً به آرامی گاز بگیرید

Veuillez mordre doucement, s’il vous plaît

آیا بعد از درمان درد خواهم داشت؟

Aurai-je des douleurs après le traitement ?

چه چیزهایی باید رعایت کنم؟

Quelles sont les précautions à prendre ?

چند بار در روز مسواک بزنم؟

Combien de fois par jour dois-je me brosser les dents ?

آیا نیاز به استفاده از نخ دندان دارم؟

Dois-je utiliser du fil dentaire ?

چه نوع خمیردندانی باید استفاده کنم؟

Quel type de dentifrice dois-je utiliser ?

آیا نیاز به جرم‌گیری دارم؟

Ai-je besoin d’un détartrage ?

وقت بعدی من کی است؟

Quand est mon prochain rendez-vous ?

در صورت داشتن مشکل چکار کنم؟

Que dois-je faire en cas de problème ?

آیا دندانم نیاز به کشیدن دارد؟

Est-ce que ma dent doit être extraite ?

می‌توانم به زودی چیزی بخورم؟

Puis-je manger bientôt ?

جمع بندی و نتیجه گیری

در این مقاله به معرفی انواع اصطلاحات و لغات فرانسوی که در دندانپزشکی استفاده می شوند پرداختیم. پیشنهاد می کنیم برای یادگیری این زبان از کلاس زبان فرانسوی موسسه زبان دهخدا که یکی از معتبر ترین موسسه ها در سطح کشور است استفاده نمایید.

مقاله پیشنهادی:

آموزش الفبای زبان فرانسه + تلفظ صحیح

بهترین اپلیکیشن یادگیری زبان فرانسه

1/5 - (2 امتیاز)

آخـــرین مقالات

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود | ثبت نام

Welcome to Dehkhoda Language Institue

به جمع خانواده دهخدا در اینستاگرام بپیوندید!