امور بانکی ذاتا حساس هستند و دقت زیادی نیاز دارند چه برسد به اینکه بخواهی در فرانسه که ممکن است به زبان و اصطلاحات آن مسلط نباشی آن را انجام دهی!
تصور کنید در کشور فرانسه میخواهید حساب باز کنید، وام بگیرید، کارت اعتباری دریافت کنید و یا مبلغی به حساب شخصی واریز کنید.
در این مواقع از چه اصطلاحاتی و عبارت هایی استفاده می کنید؟
در واقع اگر قصد مهاجرت و یا سفر به فرانسه را دارید حتما برایتان پیش می آید که برای انجام امور بانکی به بانک مراجعه کنید. بنابراین اهمیت دانستن انواع لغات فرانسوی در بانک مشخص میشود.
در این مقاله می خواهیم انواع اصطلاحات و لغات مربوط به امور بانکی در زبان فرانسوی را همراه با مثال های فراوان به شما معرفی کنیم و نمونه مکالمه هایی را برای یادگیری و تمرین بهتر شما هم در آخر مقاله معرفی می کنیم.
پس برویم سراغ اصل مطلب!
انواع اصطلاحات عمومی مربوط به بانک در زبان فرانسوی
در ابتدا جدولی برای شما آماده کرده ایم که اصطلاحات عمومی و پایه بانکی به زبان فرانسوی را به همراه مثال در آن معرفی کرده ایم. نگاهی به آن بیاندازید تا در ادامه مفاهیم تخصصی تر را شرح دهیم.
اصطلاح/لغت فرانسوی | ترجمه فارسی | مثال به فرانسوی | معنی مثال |
Banque | بانک |
Je vais à la banque. |
من به بانک میروم. |
Compte bancaire | حساب بانکی |
J’ouvre un compte bancaire. |
من یک حساب بانکی باز میکنم. |
Carte bancaire | کارت بانکی |
Puis-je payer avec ma carte bancaire? |
میتوانم با کارت بانکیام پرداخت کنم؟ |
Dépôt | سپرده |
Je fais un dépôt sur mon compte. |
من به حسابم سپرده میگذارم. |
Retrait | برداشت |
Je voudrais faire un retrait. |
میخواهم برداشت کنم. |
Chèque | چک |
Puis-je encaisser ce chèque? |
میتوانم این چک را نقد کنم؟ |
Crédit | اعتبار |
J’ai besoin d’un crédit pour acheter une maison. |
من برای خرید خانه نیاز به اعتبار دارم. |
Emprunt | وام |
J’ai obtenu un emprunt de la banque. |
من از بانک وام گرفتم. |
Intérêt | بهره |
Le taux d’intérêt est de 3%. |
نرخ بهره 3 درصد است. |
Transfert | انتقال |
Je fais un transfert d’argent. |
من انتقال پول انجام میدهم. |
Solde | موجودی |
Quel est le solde de mon compte? |
موجودی حسابم چقدر است؟ |
Débit | بدهی |
Mon compte a été débité. |
حسابم بدهکار شده است. |
Créditer | بستانکار کردن |
Mon compte a été crédité. |
حسابم بستانکار شده است. |
Relevé de compte | صورت حساب بانکی |
J’ai besoin de mon relevé de compte. |
به صورتحساب بانکیام نیاز دارم. |
Frais bancaires | هزینههای بانکی |
Quels sont les frais bancaires pour ce service? |
هزینههای بانکی این سرویس چقدر است؟ |
Taux de change | نرخ ارز |
Quel est le taux de change actuel? |
نرخ ارز فعلی چقدر است؟ |
Distributeur automatique | دستگاه خودپرداز |
Où est le distributeur automatique le plus proche? |
نزدیکترین دستگاه خودپرداز کجاست؟ |
Virement | واریز |
Je vais faire un virement sur votre compte. |
من به حساب شما واریز خواهم کرد. |
Code PIN | کد پین |
N’oubliez pas votre code PIN. |
کد پین خود را فراموش نکنید. |
Épargne | پسانداز |
J’ai un compte d’épargne. |
من یک حساب پسانداز دارم. |
انواع اصطلاحات مربوط به وام در زبان فرانسوی
شاید شما بخواهید با مسئول باجه بانک درمورد گرفتن وام صحبت کنید بنابر این نیاز است که با اصطلاحات آن آشنایی داشته باشید که شامل موارد زیر است:
اصطلاح فرانسوی | معادل فارسی | مثال |
prêt | وام | Je voudrais demander un prêt pour acheter une voiture. (میخواهم برای خرید ماشین وام بگیرم.) |
prêteur | وام دهنده | La banque est le prêteur dans ce cas. (در این مورد، بانک وام دهنده است.) |
emprunteur | وام گیرنده | L’emprunteur doit rembourser le prêt avec intérêts. (وام گیرنده باید وام را با بهره بازپرداخت کند.) |
montant du prêt | مبلغ وام | Le montant du prêt est de 10 000 euros. (مبلغ وام 10000 یورو است.) |
taux d’intérêt | نرخ بهره | Le taux d’intérêt de ce prêt est de 5%. (نرخ بهره این وام 5% است.) |
durée de remboursement | دوره بازپرداخت | La durée de remboursement de ce prêt est de 5 ans. (دوره بازپرداخت این وام 5 سال است.) |
mensualité | قسط | La mensualité de ce prêt est de 200 euros. (قسط این وام 200 یورو است.) |
garantie | وثیقه | J’ai mis ma maison en garantie pour obtenir le prêt. (خانه ام را به عنوان وثیقه برای دریافت وام گذاشتم.) |
caution | ضامن | Mon père est caution pour mon prêt étudiant. (پدرم ضامن وام دانشجویی من است.) |
contrat de prêt | قرارداد وام | Lisez attentivement le contrat de prêt avant de le signer. (قبل از امضای قرارداد وام، آن را با دقت مطالعه کنید.) |
retard de paiement | تأخیر در پرداخت | J’ai eu un retard de paiement sur mon prêt immobilier. (در پرداخت وام مسکنم تأخیر داشتم.) |
pénalité de retard | جریمه تأخیر | J’ai dû payer une pénalité de retard pour mon retard de paiement. (به دلیل تأخیر در پرداخت، مجبور به پرداخت جریمه تأخیر شدم.) |
remboursement | تسویه حساب | J’ai enfin remboursé mon prêt étudiant! (بالاخره وام دانشجویی ام را تسویه کردم!) |
همچنین اصطلاحات تخصصی تر درباره وام بانکی در زبان فرانسوی شامل موارد زیر است:
اصطلاح فرانسوی | معادل فارسی | توضیحات | مثال |
prêt à taux fixe | وام با نرخ ثابت | وامی که نرخ بهره آن در طول دوره بازپرداخت ثابت است. | Je préfère un prêt à taux fixe pour éviter les surprises. (من ترجیح میدهم وام با نرخ ثابت بگیرم تا از غافلگیری جلوگیری کنم.) |
prêt à taux variable | وام با نرخ متغیر | وامی که نرخ بهره آن در طول دوره بازپرداخت میتواند تغییر کند. | Le taux d’intérêt d’un prêt à taux variable peut fluctuer en fonction des conditions économiques. (نرخ بهره وام با نرخ متغیر میتواند با توجه به شرایط اقتصادی نوسان داشته باشد.) |
prêt court terme | وام کوتاه مدت | وامی که دوره بازپرداخت آن کمتر از یک سال است. | J’ai pris un prêt court terme pour financer mes vacances. (برای تامین مالی تعطیلاتم وام کوتاه مدت گرفتم.) |
prêt long terme | وام بلند مدت | وامی که دوره بازپرداخت آن بیش از یک سال است. | J’ai obtenu un prêt long terme pour acheter ma maison. (برای خرید خانه ام وام بلند مدت گرفتم.) |
prêt sans intérêt | وام قرض الحسنه | وامی که بدون بهره پرداخت میشود. | Ce prêt est accordé aux étudiants en difficulté financière. (این وام به دانشجویانی که مشکلات مالی دارند تعلق میگیرد.) |
prêt immobilier | وام رهنی | وامی که برای خرید مسکن با وثیقه گذاشتن آن به عنوان ضمانت پرداخت میشود. | Le taux d’intérêt des prêts immobiliers est généralement bas. (نرخ بهره وامهای رهنی به طور کلی پایین است.) |
prêt étudiant | وام دانشجویی | وامی که برای پرداخت هزینههای تحصیل به دانشجویان پرداخت میشود. | Le gouvernement propose des prêts étudiants à taux subventionnés. (دولت وامهای دانشجویی با نرخ یارانهای ارائه میدهد.) |
prêt auto | وام خودرو | وامی که برای خرید خودرو با وثیقه گذاشتن آن به عنوان ضمانت پرداخت میشود. | Il est important de comparer les offres de prêt auto avant de faire son choix. (قبل از انتخاب، مهم است که پیشنهادات وام خودرو را با هم مقایسه کنید.) |
انواع اصطلاحات مربوط به حساب بانکی در زبان فرانسوی
شیاد شما نیاز داشته باشید که افتتاح حساب در بانک انجام دهید، برداشت کنید یا مبلغی برای کسی واریز کنید به همین دلیل به اصطلاحات مربوط به این بخش نیاز دارید که در جدول زیر به همراه مثال مشخص کرده ایم:
اصطلاح فرانسوی | معادل فارسی | مثال |
compte bancaire | حساب بانکی | Je vais ouvrir un compte bancaire pour gérer mon argent. (برای مدیریت پولم می خواهم حساب بانکی باز کنم.) |
compte courant | حساب جاری | Je dépose mon salaire sur mon compte courant tous les mois. (هر ماه حقوقم را به حساب جاری ام واریز می کنم.) |
compte épargne | حساب پس انداز | J’épargne pour mon futur voyage en mettant de l’argent sur mon compte épargne. (برای سفر future ام پول را در حساب پس اندازم ذخیره می کنم.) |
livret A | حساب پس انداز دولتی | J’ai ouvert un livret A pour mon enfant pour son avenir. (برای آینده فرزندم حساب پس انداز دولتی باز کردم.) |
carte bancaire | کارت بانکی | J’ai payé mes achats avec ma carte bancaire aujourd’hui. (امروز خریدهایم را با کارت بانکی ام پرداخت کردم.) |
RIB/IBAN | کد بین المللی حساب بانکی | Vous devez me fournir votre RIB pour que je puisse vous transférer de l’argent. (برای اینکه بتوانم پول را به شما منتقل کنم، باید RIB خود را به من بدهید.) |
dépôt | واریز | Je vais faire un dépôt d’argent sur mon compte avant de partir en vacances. (قبل از رفتن به تعطیلات می خواهم پول را به حسابم واریز کنم.) |
retrait | برداشت | J’ai fait un retrait d’argent au distributeur automatique pour payer mon café. (برای پرداخت قهوه ام از دستگاه خودپرداز پول برداشت کردم.) |
virement | انتقال وجه | Je vais faire un virement à mon ami pour qu’il me rembourse sa part du loyer. (می خواهم به دوستم پول منتقل کنم تا سهم خود را از اجاره بها به من بازگرداند.) |
chèques | چک | Je préfère utiliser ma carte bancaire que de payer par chèque. (ترجیح می دهم به جای چک با کارت بانکی پرداخت کنم.) |
solde | موجودی حساب | Je peux vérifier mon solde en ligne. (می توانم موجودی حسابی ام را به صورت آنلاین بررسی کنم.) |
relevé bancaire | صورتحساب بانکی | J’ai reçu mon relevé bancaire ce mois-ci. (این ماه صورتحساب بانکی ام را دریافت کردم.) |
انواع اصطلاحات مربوط به کارت های اعتباری در زبان فرانسوی
همانطور که می دانید در ایران معمولا از کارت های مختلف بانکی استفاده می کنیم که اگر پول نقد در آن وجود نداشته باشد امکان خرید برای ما وجود ندارد. اما در کشور های اروپایی مثل فرانسه با توجه به تراکنش های مالی، هر ماه اعتباری برای شما در نظر گرفته می شود که شما میتوانید بدون داشتن مبلغی در حسابتان خرید کرده و آخر ماه پرداخت کنید. در جدول زیر انواع عبارت های بانکی مربوط به کارت اعتباری را برایتان مشخص کرده ایم.
اصطلاح فرانسوی | معادل فارسی | توضیحات | مثال |
carte de crédit | کارت اعتباری | نوعی کارت پلاستیکی که به دارنده اجازه می دهد تا بدون نیاز به حمل پول نقد یا در حساب، خرید کند و هزینه ها را بعداً پرداخت کند. | J’ai utilisé ma carte de crédit pour acheter une nouvelle paire de chaussures. (من از کارت اعتباری ام برای خرید یک جفت کفش جدید استفاده کردم.) |
numéro de carte | شماره کارت | شماره منحصر به فردی که به هر کارت اعتباری اختصاص داده می شود. | Assurez-vous de saisir correctement le numéro de votre carte lors d’un paiement en ligne. (هنگام پرداخت آنلاین، مطمئن شوید که شماره کارت خود را به درستی وارد کرده اید.) |
date d’expiration | تاریخ انقضا | تاریخ پس از آن کارت اعتباری دیگر قابل استفاده نخواهد بود. | Ma carte de crédit expire en décembre 2024. (کارت اعتباری من در دسامبر 2024 منقضی می شود.) |
code de sécurité | کد امنیتی | کد کوتاهی که برای افزایش امنیت تراکنش های کارت اعتباری استفاده می شود. | Le code de sécurité se trouve généralement au dos de la carte. (کد امنیتی معمولاً در پشت کارت قرار دارد.) |
plafond de dépenses | حد مجاز | مبلغ حداکثری که می توان در یک دوره زمانی خاص با کارت اعتباری خرج کرد. | J’ai dépassé mon plafond de dépenses ce mois-ci. (این ماه از حد مجاز کارت اعتباری ام بیشتر خرج کردم.) |
facture | صورتحساب | سندی که جزئیات تراکنش های انجام شده با کارت اعتباری را در یک دوره زمانی مشخص نشان می دهد. | Je dois payer ma facture de carte de crédit avant la fin du mois. (باید قبل از پایان ماه صورتحساب کارت اعتباری ام را پرداخت کنم.) |
paiement minimum | حداقل پرداخت | مبلغ حداقل که باید هر ماه برای پرداخت بدهی کارت اعتباری پرداخت شود. | Le paiement minimum est indiqué sur votre facture de carte de crédit. (حداقل پرداخت در صورتحساب کارت اعتباری شما ذکر شده است.) |
intérêts | بهره | هزینه ای که برای استفاده از اعتبار کارت اعتباری دریافت می شود. | Les intérêts sur les dettes de carte de crédit peuvent être élevés. (بهره بدهی های کارت اعتباری می تواند بالا باشد.) |
retard de paiement | تأخیر در پرداخت | عدم پرداخت حداقل پرداخت به موقع. | Un retard de paiement peut entraîner des frais et nuire à votre crédit. (تأخیر در پرداخت می تواند منجر به جریمه و آسیب به اعتبار شما شود.) |
انواع مکالمه های متداول در بانک
در این قسمت نمونه های مختلفی از مکالمه های مختلف در بانک را برای یادگیری بهتر شما عزیزان قرارداده ایم.
مکالمه 1: افتتاح حساب بانکی
مشتری:
Bonjour, je voudrais ouvrir un compte bancaire.
(سلام، می خواهم یک حساب بانکی باز کنم.)
کارمند بانک:
Bonjour, avec plaisir. Quel type de compte souhaitez-vous ouvrir?
(سلام، با کمال میل. چه نوع حسابی می خواهید باز کنید؟)
مشتری:
Je voudrais un compte courant.
(من یک حساب جاری می خواهم.)
کارمند بانک:
D’accord. Pourriez-vous me présenter votre pièce d’identité et un justificatif de domicile, s’il vous plaît?
(باشه. میشه لطفاً کارت شناسایی و مدرک سکونت خود را به من نشان دهید؟)
مشتری:
Oui, bien sûr.
(بله، البته.)
کارمند بانک:
Merci. Je vais maintenant créer votre compte. Avez-vous un dépôt initial que vous souhaitez faire?
(ممنون. الان حسابتون رو ایجاد می کنم. آیا واریز اولیه ای دارید که می خواهید انجام دهید؟)
مشتری:
Oui, je voudrais déposer 100 euros.
(بله، می خواهم 100 یورو واریز کنم.)
کارمند بانک:
Parfait. Votre compte est maintenant ouvert. Voici votre carte bancaire et votre RIB.
(عالیه. حسابتون الان باز شده. این هم کارت بانکی و RIB شما.)
مشتری:
Merci beaucoup.
(خیلی ممنون.)
مکالمه 2: واریز پول به حساب
مشتری:
Bonjour, je voudrais déposer de l’argent sur mon compte.
(سلام، می خواهم به حسابم پول واریز کنم.)
کارمند بانک:
Bonjour, combien d’argent souhaitez-vous déposer?
(سلام، چقدر پول می خواهید واریز کنید؟)
مشتری:
Je voudrais déposer 200 euros.
(می خواهم 200 یورو واریز کنم.)
کارمند بانک:
En billets ou par chèque?
(به صورت اسکناس یا چک؟)
مشتری:
En billets, s’il vous plaît.
(به صورت اسکناس، لطفاً.)
کارمند بانک:
D’accord. Veuillez compter l’argent et me le remettre.
(باشه. لطفاً پول را بشمارید و به من بدهید.)
مشتری:
(پول را می شمارد و به کارمند بانک می دهد.)
Voilà.
(اینجا.)
کارمند بانک:
Merci. Votre compte a été crédité de 200 euros. Voici votre reçu.
(ممنون. حسابتان با 200 یورو شارژ شد. این هم رسید شما.)
مشتری:
Merci beaucoup.
(خیلی ممنون.)
مکالمه 3: برداشت پول از حساب
مشتری:
Bonjour, je voudrais retirer de l’argent sur mon compte.
(سلام، می خواهم از حسابی پول برداشت کنم.)
کارمند بانک:
Bonjour, veuillez insérer votre carte bancaire dans le distributeur et saisir votre code secret.
(سلام، لطفاً کارت بانکی خود را در دستگاه خودپرداز وارد کرده و رمز عبورتان را وارد کنید.)
مشتری:
(این کار را انجام می دهد.)
کارمند بانک:
Combien d’argent souhaitez-vous retirer?
(چقدر پول می خواهید برداشت کنید؟)
مشتری:
Je voudrais retirer 50 euros.
(می خواهم 50 یورو برداشت کنم.)
کارمند بانک:
Confirmez-vous le retrait de 50 euros?
(برداشت 50 یورو را تأیید می کنید؟)
مشتری:
Oui.
(بله.)
کارمند بانک:
Votre retrait a été effectué. Veuillez prendre votre billet.
(برداشت شما انجام شد. لطفاً اسکناستان را بردارید.)
مشتری:
Merci beaucoup.
(خیلی ممنون.)
مکالمه 4: بستن حساب بانکی
مشتری:
Bonjour, je voudrais clôturer mon compte bancaire.
(سلام، می خواهم حساب بانکی ام را ببندم.)
کارمند بانک:
Bonjour, je suis désolé d’apprendre que vous souhaitez clôturer votre compte. Pouvez-vous me dire pourquoi vous souhaitez le faire?
(سلام، متاسفم که می شنوم می خواهید حسابتان را ببندید. میشه بگید چرا می خواهید این کار را انجام دهید؟)
مشتری:
Je ne suis plus satisfait des services de votre banque.
(از خدمات بانک شما راضی نیستم.)
کارمند بانک:
Je suis désolé de l’entendre. Y a-t-il quelque chose que nous puissions faire pour vous retenir en tant que client?
(متاسفم که این را می شنوم. کاری هست که بتوانیم برای اینکه شما را به عنوان مشتری نگه داریم انجام دهیم؟)
مشتری:
Non, j’ai déjà pris ma décision.
(نه، من قبلاً تصمیمم را گرفته ام.)
کارمند بانک:
D’accord. Pour clôturer votre compte, vous devez avoir un solde nul et nous restituer votre carte bancaire et votre chéquier.
(باشه. برای بستن حسابتان، باید موجودی حسابتان صفر باشد و کارت بانکی و دسته چک خود را به ما برگردانید.)
جمع بندی و نتیجه گیری
در این مقاله انواع اصطلاحات و عبارت های رایج به فرانسوی در بانک را که به صورت کاربردی هستند برای شما بیان کردیم. پیشنهاد می کنیم در صورتی که قصد یادگیری این عبارت ها را دارید، بعد از مطالعه هر بخش، با کلماتی که یاد گرفته اید جمله هایی به زبان فرانسوی بسازید. برای این منظور می توانید از مکالمات که در انتهای مقاله به شما معرفی شده نیز به عنوان الگو استفاده نمایید.
در نهایت پیشنهاد می کنیم اگر قصد یادگیری زبان فرانسوی به صورت اصولی را دارید، از دوره های زبان فرانسوی موسسه دهخدا که یکی از قوی ترین مجموعه های تدریس آنلاین و حضوری زبان فرانسوی است استفاده نمایید.
مقاله های پیشنهادی:
آموزش الفبای زبان فرانسه + تلفظ صحیح
بهترین اپلیکیشن یادگیری زبان فرانسه