کلمات و جملات پرکاربرد زبان انگلیسی در خرید Shopping

اصطلاحات و جملات پرکاربرد انگلیسی هنگام خرید

یکی از مواردی که در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد می باشد و در زندگی روزمره نیز با آن سروکار داریم بحث خرید است. خرید کردن بخشی جدایی‌ ناپذیر از زندگی همه‌ی ما است، چه عاشقش باشیم و چه فقط برای رفع نیاز های روزمره آن را انجام دهیم. از خرید اقلام ضروری مانند غذا و لوازم بهداشتی گرفته تا چیزهایی که دوست داریم از آن ها استفاده کنیم مانند لباس و کتاب. اما اگر در یک کشور انگلیسی زبان باشید، چطور؟ آیا می توانید به راحتی محصولات مورد نیاز خود را پیدا کنید یا سوالات خود را از فروشنده به راحتی بپرسید؟ بنابراین مهم است با پرکاربردترین اصطلاحات و جملات انگلیسی در خرید آشنا باشید.

ما در این مقاله می‌خواهیم صفر تا صد اصطلاحات خرید و همچنین فروش به انگلیسی را که با آنها مواجه می‌شوید را بیان کنیم تا هم از خریدتان لذت ببرید هم بتوانید ارتباط خوبی با فروشنده برقرار کنید.

 

کلمات پرکاربرد انگلیسی در خرید

در این بخش کلمات پرکاربرد زبان انگلیسی را براساس یک دسته بندی مشخص مطرح کرده ایم تا براحتی بتوانید از آن ها استفاده نمایید.

افراد
انگلیسی فارسی
Customer مشتری
Cashier / clerk صندوقدار / فروشنده مغازه
Attendant / Assistant دستیار / فروشنده / معاون فروشگاه
Manager مدیر
خرید کردن
انگلیسی فارسی
Wallet کیف پول مردانه
Purse کیف پول زنانه
Scale ترازو
Till / Counter پیشخوان
Barcode بارکد
Receipt رسید خرید
Aisle راهرو خرید (در فروشگاه های بزرگ بیشتر استفاده می شود.)
Shelf / Shelves قفسه / قفسه ها
Trolley سبد خرید چرخدار
Basket سبد خرید (با دست حمل می شود.)
Lift / Elevator بالابر / آسانسور
Escalator پله برقی
Fitting room / Changing rooms اتاق پرو / اتاق تعویض لباس
 

روش های پرداخت کردن

انگلیسی فارسی
Cheque / Check چک
Cash نقد / نقدی
Notes اسکناس
Coins سکه
Card machine دستگاه کارت خوان
Credit cards / Debit cards کارت پول بانکی

اصطلاحات و جملات پرکاربرد انگلیسی هنگام خرید

مکان های خرید کردن

در اینجا فقط بحث خرید لباس و یا خوراک نمی باشد در مورد همه مکان های خرید کردن صحبت می کنیم.

انگلیسی فارسی
Convenience store مغازه هایی که مواد خوراکی و روزنامه و سایر اجناس دیگر را می فروشند و معمولاً به صورت شبانه روزی هستند
General store مغازه ای که معمولاً در شهرهای کوچک است و بسیاری از اجناس مختلف را می توان از آن تهیه کرد.
newsagent’s / Paper Shop دکه روزنامه فروشی
Department store فروشگاه های بزرگ که دارای قسمت های مختلف برای خریدن کردن اجناس در هر قسمت مشخص هستند.
Shop / Store مغازه (به صورت کلی)
Chemist’s / Pharmacy داروخانه
Toy shop / Toy store مغازه اسباب بازی فروشی
Book Shop کتاب فروشی
Ladies clothing shop / boutique لباس فروشی زنانه
Men’s clothing Shop / Tailor لباس فروشی مردانه / خیاطی
Shoe shop / Cobbler’s کفش فروشی
Jeweler’s / Jewelry store طلا فروشی
Opticians / Optometrists عینک فروشی
Electrical store مغازه الکتریکی
Record shop / Music store فروشگاه موسیقی
Hardware store / Ironmonger’s ابزار فروشی
Charity shop / Second hand shop دست دوم فروشی
Shopping Center مرکز خرید
Shopping mall / mall مرکز خرید
Market بازار
Florist’s گل فروشی
Butcher’s قصابی
Fishmonger’s / Seafood store ماهی فروشی
Grocery store / Supermarket بقالی یا سوپرمارکت یا فروشگاه مواد غذایی یا خواربار
Baker’s / bakery نانوایی ، شیرینی فروشی
Delicatessen اغذیه فروشی
Post office اداره پست

جملات یا عبارات کاربردی زبان انگلیسی در خرید

در این بخش به بیان جملات کاربردی اصطلاحات خرید به انگلیسی در قالب سؤال و یا جملات اخباری پرداخته شده است که می توانید از آن ها برای برقراری ارتباط بهتر استفاده نمایید. لازم به ذکر است برخی از این اصطلاحات خرید به انگلیسی به صورت یک نمونه بوده و شما می توانید آن ها را براساس موقعیت خود تغییر دهید.

۱. پیدا کردن مغازه یا فروشگاه مورد نیاز

سؤال:

Can you recommend a good toy shop?

میشه یک مغازه اسباب بازی فروشی خوب به من معرفی کنید؟ (می تواند در این سؤال نام هر مکان دیگری را به دلخواه قرار دهید)

Is there a chemist’s in this area?

در این محدوده یا منطقه داروخانه ای وجود دارد؟

Where can I get pet food from?

از کجا می‌توانم غذای حیوان خانگی تهیه کنم؟

Where is the nearest shopping center?

نزدیک ترین مرکز خرید کجا است؟

Could you direct me to the nearest post office please?

میشه لطفاً آدرس نزدیکترین اداره پست را به من بگید؟

Do you know where the nearest hardware store is?

اطلاع دارید نزدیک ترین مغازه ابزارآلاتی کجا است؟

 

جواب:

There is a really good book shop just around the corner.

یک مغازه خوب کتاب فروشی دقیقاً سر چهارراه است.

You can buy that here in the hotel.

شما می توانید وسیله تان را از هتل خریداری کنید.

The nearest one is a few miles away.

نزدیک ترین مغازه چند مایلی اون طرف تر است.

The best toy shop is in the shopping center.

بهترین مغازه اسباب بازی فروشی در مرکز خرید می باشد.

The post office isn’t open on Sundays.

اداره پست در روز یکشنبه بسته می باشد.

The convenience store on the corner might sell that.

مغازه اجناس فروشی ممکن است آن وسیله شما را برای فروش داشته باشد.

۲. ساعت کاری مغازه ها و فروشگاه ها

سؤال:

What time are you open until?

تا چه ساعتی مغازه شما باز می باشد؟

What time do you close today?

چه ساعتی امروز مغازه شما بسته می‌شود؟

Are you open on the weekends?

مغازه شما آخر هفته ها هم باز می باشد؟

Are you open all day?

تمام روز مغازه شما باز است؟

What are your opening hours?

در چه ساعاتی مغازه شما باز می باشد؟

Are you open on Sundays?

روزهای یکشنبه نیز باز هستید؟

Are you open every day during the week?

در طول هفته هر روز باز می‌باشید؟

What time do you open tomorrow?

فردا چه زمانی مغازه تون رو باز می‌کنید؟

 

جواب:

We are open from 9 a.m. to 6 p.m.

ما از ساعت ۹ صبح تا ۶ عصر باز هستیم.

We are open on weekdays only (Monday to Friday)

ما در تمام طول هفته از (دوشنبه تا جمعه) باز می باشیم. (لازم به ذکر است که در انگلیسی هفته کاری از دوشنبه تا جمعه می باشد)

We are open 7 days a week.

ما هر روز هفته باز هستیم حتی آخر هفته.

We are open 24/7.

هر روز هفته به صورت شبانه روزی ما باز هستیم.

We are closed at lunchtime, between 12 p.m. and 2 p.m.

زمان نهار بسته هستیم از ساعت ۱۲ ظهر تا ۲.

We are closed on Bank Holidays (national holidays).

در تعطیلات رسمی بسته می باشیم.

 

۳. انتخاب وسیله در زمان خرید

سؤالاتی که از سمت فروشنده پرسیده می‌شود:

Can / May I help you?

می تونم کمک تون کنم؟ یا چه کمکی از دستم برمیاد؟

Can I help you find something?

می تونم کمک تون کنم تا وسیله مورد نظرتون را پیدا کنید؟

What color do you like?

کدام رنگ را می پسندید؟

What size would you like?

چه سایزی را می خواهید؟

Is there anything else I can help you with?

آیا موردی هست که بتونم کمک تون کنم؟

Would you like to try it on?

دوست دارید این را امتحان کنید و بپوشید؟

Is that any good?

به نظرتون خوب میاد؟

What can I do for you?

چه کاری می تونم برای تان انجام دهم؟

How does it fit?

اندازه ش چطور است؟

How about this one?

این یکی چطور است؟

Anything else?

چیز دیگه ای نمی‌خواهید؟

Would you like anything else?

چیزی دیگه ای لازم ندارید؟

سوالاتی که مشتری می‌پرسد:

Excuse me, do you work here?

ببخشید، شما اینجا کار می‌کنید؟

Could you help me please?

میشه لطفاً من را راهنمایی یا کمک کنید؟

I’m looking for a ….

من به دنبال …. می گردم.

I’m trying to find a ….

دارم سعی می کنم …. پیدا کنم.

Could you tell me where the … is, please?

میشه اطفا بهم بگید …. کجاست؟

How much is this?

قیمت این چقدر است؟

How much are these?

قیمت این ها چقدر است؟

How much does this cost?

قیمت این چقدر می‌شود؟

How much is that …, in the window?

قیمت …. که در ویترین است چقدر است؟

Where can I find the …?

کجا می تونم …. پیدا کنم؟

Do you sell …?

شما …. را می فروشید؟

Do you have any …?

آیا ….. را دارید؟

Would you have this in another color?

رنگ دیگه این را دارید؟

Have you got anything cheaper?

چیز ارزان تری دارید؟

Do you have something less pricey (expensive)?

چیزی دارید که خیلی گرون نباشد؟

Do you have this item in stock?

آیا این وسیله را در انبار موجود دارید؟

Do you have a smaller/bigger/larger size?

سایزی کوچک تر یا بزرگ تر دارید؟

Do you know where else I could try it on?

می دونید کجا می تونم این را امتحان کنم یا بپوشم؟

Does it come with a guarantee/warranty?

آیا دارای خدمات پس از فروش یا ضمانت نامه است؟

Where is the changing/fitting room?

اتاق تعویض لباس یا پرو کجاست؟

Where can I weigh my groceries?

کجا می تونم خریدهام رو وزن کنم؟

Do/Can you deliver?

می تونید برام ارسال کنید؟

Do you have a refund policy?

آیا جنس فروخته را پس می گیرید؟

Is this in the sale?

آیا این برای خرید فروش می باشد؟

جواب فروشنده:

I’m afraid that’s the only color we have.

متاسفانه فقط همین رنگ را داریم.

Sorry, we don’t have any more in stock.

متاسفانه در انبار دیگه موجودی نداریم.

Sorry, we don’t sell those / them here.

ما از این ها اینجا نمی فروشیم.

I’m afraid we don’t have any more left.

متاسفانه دیگه از این برامون چیزی نمونده.

I have exactly what you are looking for.

دقیقاً وسیله ای را که دنبالش هستید را داریم.

This one is on sale right now.

این وسیله الان دارای تخفیف است.

It comes with a manufacturer’s warranty.

این وسیله دارای ضمانت کارخانه می باشد.

It comes with a 1-year guarantee.

دارای یک سال گارانتی می باشد.

The changing/fitting rooms are that way.

اتاق پرو آن سمت می باشد.

The scales are by the counter over there. That’s where you can weigh your groceries.

ترازوها آن طرف در پیشخوان می باشند. آنجا شما می توانید وسایلتون رو وزن کنید.

That one is…(price).

اون آن قیمتش …. است.

They are …. (price) each.

این ها هر کدام قیمتشان …. است.

You can get a refund if you keep the receipt safe, and bring it back within 2 weeks.

وسیله ای که خرید کرده اید را در صورتی که رسیدش خرید را داشته باشید و نیز اگر ظرف دو هفته برگردانید پس گرفته می‌شود و پول شما پرداخت می‌شود. تا دو هفته می توانید جنس خریداری شده را پس بدهید.

 

جواب مشتری:

I don’t need any help. I’m just browsing, thanks.

نیاز به کمک ندارم فقط در حال گردش کردن هستم.

No, I’m just looking, thanks.

نه ممنون، فقط در حال تماشا کردن هستم.

Wow, that’s cheap.

چقدر ارزان است.

That’s good value.

قیمت مناسبی دارد.

Oh, that’s expensive.

اوه، خیلی گرون می باشد.

That’s quite reasonable.

قیمت منطقی یا منصفانه ای دارد.

That’s a little over my budget.

کمی بالاتر از بودجه من است.

That’s not exactly what I’m looking for.

دقیقاً چیزی نیست که دنبالش می گشتم.

I’ll take this.

من این را انتخاب می کنم.

It’s too long / too short.

خیلی بلند یا خیلی کوتاه است.

It’s too tight / too loose.

سایزش خیلی گشاد یا خیلی تنگ است.

 

۴. پرداخت هزینه

سوالات فروشنده:

Are you in the queue?

شما در صف هستید؟

Are you being served?

به شما خدمات داده می‌شود؟

Who’s next?

نفر بعدی کیه؟

Next, please!

نفر بعدی، لطفاً!

How would you like to pay?

چگونه مایل به پرداخت هستید؟

Will that be cash or credit?

با کارت بانکی پرداخت می‌کنید یا پول نقد؟

Do you have a loyalty card?

آیا کارت اعتباری عضویت دارید؟

Would you like a bag?

نیاز به کیسه دارید؟

Can I help you with anything else?

می تونم کمک تون کنم کمک دیگه ای از من بر می آید؟

Will that be all?

همه خریدهاتون همین است؟

Would you like me to gift wrap it for you?

Would you like that gift wrapped?

می خواهید براتون کادوش کنم؟

Enter your PIN, please.

لطفاً رمز کارت تون رو وارد کنید.

 

سوالات مشتریان:

Do you take credit cards?

آیا کارت بانکی قبول می‌کنید؟

Can I pay by cheque, please?

می‌توانم با چک پرداخت کنم لطفاً؟

Could I have a receipt, please?

می‌توانم رسید رو داشته باشم لطفاً؟

Could you gift wrap that for me please?

میشه لطفاً برام کادو نمایید؟

Does it have a warranty / guarantee?

آیا گارانتی یا ضمانت نیز دارد؟

جواب فروشنده:

We take / accept all major credit cards.

ما تمامی کارت های بانکی را قبول می کنیم.

Sorry, we don’t accept cheques.

متاسفانه، چک قبول نمی کنیم.

I’m afraid we take cash only.

فقط با پول نقد می توانید پرداخت کنید.

جواب مشتری:

I’ll pay in cash.

با پول نقد پرداخت خواهم کرد.

I’ll pay by card.

با کارت بانکی پرداخت می کنم.

Here’s …. (money), keep the change!

این هم … (پول)، بقیه اش هم نگه دارید.

That’s all, thanks.

همش همین بود. ممنون.

Thank you, have good day.

ممنون، روز خوبی داشته باشید.

 

۵. شکایات و برگرداندن اجناس

سؤالات:

Who can I speak to about making a complaint?

با چه کسی می‌توانم در مورد شکایتم صحبت کنم در مورد شکایتم؟

Could I have a refund please?

میشه پولم را پس بگیرم؟

Can I speak to the manager please?

میشه با مدیریت صحبت کنم؟

I’d like to return this please.

میشه این وسیله را پس بدهم.

I’d like to make a complaint.

شکایتم را به چه کسی می تونم بگم می‌خواهم شکایت کنم.

I’d like to change this for a different size please.

مایلم این را با یک سایز دیگر عوض کنم لطفاً.

Do you have the original receipt?

رسید اصلی را در اختیار دارید؟

Did you buy it from one of our other stores?

آیا این جنس را از یکی از شعبه های دیگر ما خرید کرده اید؟

Can I ask why you are returning it please?

می تونم بپرسم چرا می خواهید خریدتون رو پس دهید؟

Can I ask why you have changed your mind please?

می تونم بپرسم چرا نظرتون رو عوض کردید؟

 

پاسخ ها:

It doesn’t work.

این وسیله خراب است.

It doesn’t fit.

سایزش مناسب نیست.

It was a gift, but I don’t like it.

هدیه بوده ولی دوستش ندارم.

It was a gift, but the person I bought it for doesn’t like it.

هدیه بوده ولی کسی که هدیه را براش گرفتم از هدیه خوشش نمیاد.

 

علائمی که ممکن است شما در مغازه ها و فروشگاه ها ببینید

انگلیسی فارسی
Open باز
Closed بسته
Open 24HRS a day 24 ساعته باز است
Special Offer پیشنهاد ویژه
Sale حراج
Clearance sale حراج کلی
Closing down sale فروش به مناسبت تعطیلی (حراج برای تعطیل کردن فروشگاه)
Liquidation sale نقد کردن دارایی (زمانی که شرکت ها اموال خود را به حراج می گذارند)
Great value products محصولات با ارزش
Bargains تخفیف های ویژه (فرصت های خرید ارزان)

اصطلاحات و جملات پرکاربرد انگلیسی هنگام خرید

تخفیف ها و اصطلاحات رایج در خرید

انگلیسی فارسی
Buy 1 Get 1 Free یکی بخر دو تا ببر!
Buy one get one half price یکی بخر یکی رو نصف قیمت ببر
Half price sale حراج نصف قیمت
70% off everything همه چیز با 70 درصد تخفیف
Out for lunch تعطیل برای نهار
Back in 15 minutes 15 دقیقه دیگر باز می‌کنیم
Shoplifters will be prosecuted دزدهای مغازه تحت پیگیرد قانونی قرار می گیرند
CCTV in operation این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است

طریقه بیان قیمت ها

$12.75 = twelve dollars and seventy five cents بیان کامل

$12.75 = twelve seventy five بیان کوتاه

 

نمونه مکالمه در موقع خرید کردن

مکالمه بین فروشنده (A)، مشتری (B)، و صندوقدار

A: Hi there, can I help you with anything?

B: Yes please, I’m looking for a T-shirt.

A: What size are you?

B: I’m a medium

A: What color would you like?

B: Maybe a blue or green one.

A: Here you are. How about these?

B: Thank you. Can I try them on anywhere?

A: Certainly, the changing room is over there.

B: Thank you.

A: How do they fit?

B: They are both fantastic. I really like them.

A: Yes, the blue looks nice on you, it really brings out your eye color.

B: Thank you. I’ll buy both of them!

A: Great! Please go to the tills, and pay over there.

B: Alright, thank you for your help.

C: Who’s next please!

B: Hi there, I’d like to buy these please.

C: Ok, How would you like to pay?

B: Do you take credit cards?

C: Yes, we do.

B: Okay, here’s my credit card.

C: Enter your PIN number into the machine please.

B: Okay, done.

C: Thank you. Shall I put your receipt in the bag?

B: Yes please.

C: Here you go. Have a nice day!

B: Thank you, goodbye.

 

من خرید می‌کنم به انگلیسی

جمله “من خرید می‌کنم” به انگلیسی به صورت زیر است:

I am shopping.

حالت های مختلف این جمله به این صورت بیان می‌شود:

برای بیان فعالیتی که در لحظه حال انجام می‌شود، از زمان حال استمراری استفاده می‌شود.

  • I am shopping. (من در حال خرید هستم.)

برای بیان فعالیتی که به طور منظم یا به عنوان یک عادت انجام می‌شود، از زمان حال ساده استفاده می‌شود.

  • I shop. (من خرید می‌کنم.)

چند نمونه از مثال های کاربردی را می‌توانید درباره حالت های مختلف من خرید می‌کنم به انگلیسی در پایین مشاهده کنید:

I’m going shopping. 

رایج ترین عبارت در انگلیسی آمریکایی

I’m doing some shopping. 

رایج ترین عبارت در انگلیسی بریتانیایی

I’m off shopping. 

انگلیسی بریتانیایی

I’m buying groceries. 

برای مواد غذایی خرید می‌کنم

I’m buying a new car. 

ماشین جدید می‌خرم

I’m going shopping for clothes. 

برای لباس خرید می‌کنم

I’m shopping for a new computer. 

به دنبال کامپیوتر جدید هستم

I’m window shopping. 

فقط نگاه می‌کنم و نمی‌خرم

I’m shopping online. 

آنلاین خرید می‌کنم

 

سبد خرید چرخدار به انگلیسی

برای بیان سبد خرید چرخدار به انگلیسی از دو حالت زیر استفاده می‌شود:

Shopping cart: این عبارت رایج ترین ترجمه برای سبد خرید چرخدار در فروشگاه ها است.

Trolley: این عبارت بیشتر در انگلیسی بریتانیایی استفاده می‌شود و به سبد خرید چرخدار بزرگتر که معمولاً در فروشگاه های مواد غذایی استفاده می‌شود، اشاره دارد.

در اینجا چند نمونه از نحوه استفاده از این عبارات در جمله را آورده ایم:

Please put your groceries in the shopping cart. 

لطفاً مواد غذایی خود را در سبد خرید بگذارید.

Where can I find the trolleys? 

سبد خریدها را از کجا می‌توانم پیدا کنم؟

I need a shopping cart because I have a lot of groceries. 

من به یک سبد خرید چرخدار نیاز دارم چون مواد غذایی زیادی دارم.

Can you help me push the trolley? 

می‌توانی کمک کنی سبد خرید را هل بدهم؟

 

چه کمکی از دستم برمیاد به انگلیسی

اگر می‌خواهید به کسی برای خرید کمک کنید می‌توانید از عبارات و حالت های مختلفی استفاده کنید که شامل موارد زیر هستند:

  • Is there anything I can help you with?
  • Can I help you with anything?
  • How can I help?
  • What can I do to help?
  • Would you like some help?

می‌توانید از این عبارات به صورت کلی استفاده کنید یا آنها را خاص تر کنید. به عنوان مثال، می توانید بگویید:

Can I help you bag your groceries? 

می‌توانم کیسه‌های خریدتان را جمع کنم؟

Can I help you find something? 

می‌توانم به شما در پیدا کردن چیزی کمک کنم؟

Can I help you carry your groceries to your car? 

می‌توانم کیسه‌های خریدتان را به ماشینتان ببرم؟

همچنین می‌توانید از زبان غیررسمی تری استفاده کنید، مانند:

What’s up? Need a hand?

Hey there. Anything I can do?

 

خرید حضوری به انگلیسی

برای ترجمه “خرید حضوری” به انگلیسی، می‌توانید از عبارت های زیر استفاده کنید:

In-store shopping

این عبارت رایج ترین ترجمه برای “خرید حضوری” است و به طور کلی برای اشاره به خرید در یک فروشگاه فیزیکی به جای خرید آنلاین استفاده می‌شود.

مثال:

I prefer in-store shopping because I like to see and touch the products before I buy them. 

من خرید حضوری را ترجیح می دهم چون دوست دارم قبل از خرید محصولات را ببینم و لمس کنم.

 

Shopping in person

مثال:

I enjoy shopping in person as it gives me a chance to interact with sales staff. 

من از خرید حضوری لذت می‌برم زیرا این فرصت را به من می‌دهد که با کارکنان فروش تعامل داشته باشم.

 

Shopping in person can be more convenient when you need something immediately.

خرید حضوری می‌تواند زمانی که به چیزی فوری نیاز دارید، راحت‌تر باشد.

او به خرید می‌رود به انگلیسی

برای بیان جمله او به خرید می‌رود به انگلیسی می‌توانیم از دو عبارت زیر استفاده کنیم:

She goes shopping.

He goes shopping.

مثال:

She goes shopping every weekend. 

او هر آخر هفته به خرید می‌رود.

He goes shopping after work.

او بعد از کار به خرید می‌رود.

 

من به خرید رفتم به انگلیسی

برای بیان جمله من به خرید رفتم به انگلیسی از اصطلاح زیر استفاده می‌شود:

I went shopping.

مثال‌ها:

Yesterday, I went shopping at the mall.

I went shopping and bought some new clothes.

من کتاب خریدم به انگلیسی

برای بیان جمله من کتاب خریدم به انگلیسی از اصطلاح زیر استفاده می‌کنیم.

I bought a book.

مثال‌ها:

Yesterday, I bought a book at the bookstore.

I bought a book online last week.

 

اصطلاحات فروش به انگلیسی

در آخر ممکن است که شما نیاز داشته باشید تا برخی از اصطلاحات فروش را نیز بدانید. به همین دلیل به طور خلاصه در یک جدول آنها را برای شما آماده کرده ایم. 

اصطلاح معنی مثال معنی جمله مثال
Close the deal بستن معامله

We need to close the deal before the end of the month.

ما باید معامله را قبل از پایان ماه ببندیم.
Push the product تبلیغ و فروش محصول

The team is working hard to push the product to new customers.

تیم سخت تلاش می‌کند تا محصول را به مشتریان جدید بفروشد.
Seal the deal نهایی کردن معامله

After a long negotiation, they finally sealed the deal.

بعد از یک مذاکره طولانی، آنها در نهایت معامله را نهایی کردند.
Make a killing سود زیادی کردن

He made a killing selling those limited edition sneakers.

او با فروش آن کفش‌های نسخه محدود سود زیادی کرد.
Sweeten the deal بهتر کردن پیشنهاد

We can sweeten the deal by offering free shipping.

می‌توانیم با ارائه ارسال رایگان پیشنهاد را بهتر کنیم.
Blowout sale فروش فوق‌العاده

They’re having a blowout sale this weekend with up to 70% off.

آنها این آخر هفته فروش فوق‌العاده‌ای با تخفیف تا ۷۰٪ دارند.
Go the extra mile تلاش بیشتر برای موفقیت

Our sales team always goes the extra mile for our clients.

تیم فروش ما همیشه برای مشتریانمان تلاش بیشتری می‌کند.
Get the ball rolling شروع کردن

Let’s get the ball rolling on the new marketing campaign.

بیایید کمپین بازاریابی جدید را شروع کنیم.
Give the hard sell فروش اجباری

I don’t like it when salespeople give the hard sell.

من دوست ندارم وقتی فروشندگان فروش اجباری می‌کنند.
Lowball پیشنهاد خیلی پایین دادن

They tried to lowball us with their initial offer.

آنها سعی کردند با پیشنهاد اولیه خود ما را تحت فشار قرار دهند.
On the fence دودل بودن

He’s still on the fence about buying the new car.

او هنوز در مورد خرید ماشین جدید دودل است.
Play hardball سخت‌گیری کردن

Sometimes you have to play hardball to close a big sale.

گاهی اوقات باید برای بستن یک فروش بزرگ سخت‌گیری کنید.
Cold hard cash پول نقد

They offered to pay cold hard cash for the car.

آنها پیشنهاد دادند که پول نقد برای ماشین بپردازند.
Take it or leave it قبول یا رد کردن بدون تغییر شرایط

It’s a take it or leave it offer, no negotiations.

این یک پیشنهاد “قبول کن یا رد کن” است، بدون مذاکره.
Under the table معامله غیررسمی

They made an under the table deal for the rare coins.

آنها معامله‌ای غیررسمی برای سکه‌های نادر انجام دادند.
Red hot بسیار محبوب و پرطرفدار

Those new gadgets are red hot right now.

آن گجت‌های جدید الان بسیار محبوب و پرطرفدار هستند.
Slam dunk موفقیت حتمی

Closing that contract was a slam dunk for the team.

بستن آن قرارداد برای تیم یک موفقیت حتمی بود.
Cut a deal معامله کردن

Let’s cut a deal and find a solution that works for both of us.

بیایید معامله‌ای کنیم و راه حلی پیدا کنیم که برای هر دو طرف مناسب باشد.

 

جمع بندی و نتیجه گیری

در این مقاله به بررسی کلمات، جملات و اصطلاحاتی که در زبان انگلیسی در خرید کاربردی هستند پرداختیم. سعی کردیم در موقعیت های مختلف با مثال های متعدد شما را برای داشتن یک خرید خوب و عالی راهنمایی کنیم. پیشنهاد می‌کنیم در صورتی که می‌خواهید به صورت پیشرفته زبان انگلیسی را یاد بگیرید از دوره های زبان آموزشگاه دهخدا که یکی از معتبر ترین آموزشگاه ها در سطح کشور است و به صورت آنلاین یا حضوری برگزار می‌شود استفاده کنید.

کلاس زبان ترمیک بزرگسالان

مطالب مرتبط پیشنهادی:

اصطلاحات تشکر و قدردانی در انگلیسی

مکالمات روزمره و پرکاربرد انگلیسی در سفر

4.5/5 - (25 امتیاز)

آخـــرین مقالات

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید

5 در مورد “کلمات و جملات پرکاربرد زبان انگلیسی در خرید Shopping”

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Ahmad
2024/11/06
ممنون از شما واقعا عالی بود
سان
2023/07/16
مگه از این بهتر هم داریم. ممنونم
مینو
2022/12/18
بسیار بسیار عالی، کاربردی و اصولی
هستی
2022/11/10
ممنونم عالی بود
زیبا
2022/08/27
خداقوت خیلی عالی بود موفق باشین

ورود | ثبت نام

Welcome to Dehkhoda Language Institue

به جمع خانواده دهخدا در اینستاگرام بپیوندید!