اگر میخوای به آلمان مهاجرت کنی اولین چیزی که قراره همه ازت بپرسن اینه:
اسمت چیه؟ از کجا اومدی؟ چی کارهای؟
برای همین باید بلد باشی چطوری خیلی شیک و مجلسی خودتو به آلمانی معرفی کنی. ولی معرفی خودت توی موقعیت های مختلف فرق میکنه. مثلا وقتی میخوای یه دوست جدید پیدا کنی با اینکه وارد شغل جدیدی شدی و میخوای خودتو به همکار ها معرفی کنی فرق داره!
ولی نگران نباش چون بعد از خوندن این مقاله میتونی خودتو همه جوره به آلمانی معرفی کنی! 🙂
شروع مکالمه، سلام کردن
اولین قدمی که باید برای معرفی خودت تو آلمانی برداری سلام و احوالپرسیه. اینکه چه زمانی از روز هست و چه رابطه و ارتباطی با فرد مورد نظر داری مشخص میکنه که چطور باید سلام و احوالپرسی داشته باشی.
موقعیت | عبارت آلمانی | تلفظ فارسی | معنی فارسی |
رسمی – صبح | Guten Morgen! | گوتِن مورگِن | صبح بخیر! |
رسمی – ظهر | Guten Tag! | گوتِن تاک | روز بخیر! |
رسمی – عصر | Guten Abend! | گوتِن آبِند | عصر بخیر! |
غیررسمی – همهروزه | Hallo! | هالو | سلام! |
خیلی خودمانی | Hi! | های | سلام! (دوستانه) |
خداحافظی رسمی | Auf Wiedersehen! | آوف ویدِرزِهِن | خداحافظ! |
خداحافظی غیررسمی | Tschüss! | چوس | خداحافظ! (دوستانه) |
خداحافظی دوستانه | Bis bald! | بیس بَلد | بهزودی میبینمت! |
معرفی حال خود و طرف مقابل
بعد از سلام باید احوالپرسی مناسبی داشته باشید. برای بیان حال خود و پرسیدن حال طرف مقابل این عبارات استفاده میشه:
آلمانی | تلفظ فارسی (تقریبی) | معنی |
Wie geht’s? | وی گِیتس؟ | حالت چطوره؟ |
Wie geht es Ihnen? | وی گِت اِس ایـنـِن؟ | حال شما چطور است؟ (رسمی) |
Wie geht es dir? | وی گِت اِس دیر؟ | حال تو چطوره؟ (صمیمی) |
Alles klar? | آلِس کلا؟ | همه چی روبهراهه؟ |
Na, wie geht’s? | نا، وی گِیتس؟ | خب، چطوری؟ |
Mir geht’s gut. | میر گِیتس گوت. | حالم خوبه. |
Es geht mir gut. | اِس گِت میر گوت. | حالم خوبه. (رسمیتر) |
Nicht schlecht. | نیشت شلِخت. | بد نیستم. |
So lala. | زو لالا. | یه جورایی! (هم خوبم هم خوب نیستم!) |
Mir geht’s nicht so gut. | میر گِیتس نیشت زو گوت. | حالم زیاد خوب نیست. |
Und dir? | اونت دیر؟ | و تو؟ |
Und Ihnen? | اونت ایـنـِن؟ | و شما؟ (رسمی) |
معرفی خودت به آلمانی، اسم و فامیل
حالا نوبت قسمت اصلیه: اسم و فامیلت. چند تا راه برای گفتنش هست:
Ich heiße
این رایجترین و عمومیترین راه برای معرفی اسمه. خیلی سرراست و شفافه.
- Ich heiße [اسم] (ایش هایْسِ [اسم]) – من [اسم] هستم. (معنی تحتاللفظی: من [اسم] نامیده میشوم.)
مثال:
Ich heiße Ali. — اسم من علی است (من علی نامیده میشوم).
تلفظ: ایش هایسه علی.
Mein Name ist
اینم یه راه دیگهست که کمی رسمیتر از “Ich heiße” هست ولی باز هم خیلی استفاده میشه.
- Mein Name ist [اسم] (ماین نامِه ایست [اسم]) – اسم من [اسم] است.
مثال: “Mein Name ist Sara.” (ماین نامِه ایست سارا.) – اسم من سارا است.
Ich bin
ایش بین خودمونیترین و سادهترین راهه. اگه با دوستات یا همسن و سالهات حرف میزنی، میتونی از این استفاده کنی.
- Ich bin [اسم] (ایش بین [اسم]) – من [اسم] هستم.
مثال: “Hallo, ich bin Max.” (هالو، ایش بین ماکس.) – سلام، من مکس هستم.
بیان اینکه از کجا اومدی؟
معمولاً بعد از اسم، دوست دارن بدونن اهل کجایی.
Ich komme aus
این رایجترین و بهترین راه برای گفتن ملیت یا شهرتونه.
مثال: “Ich komme aus Iran.” (ایش کومِه آوس ایران.) – من اهل ایران هستم.
مثال: “Ich komme aus Teheran.” (ایش کومِه آوس تهران.) – من اهل تهران هستم.
Ich bin
این هم برای بیان اینکه از کجا اومدی استفاده میشه. مثلا میتونی مستقیماً ملیتتو بگی.
مثال: “Ich bin Iraner/Iranerin.” (ایش بین ایرانه/ایرانِرین.) – من ایرانی هستم (مرد/زن).
Ich wohne
- Ich wohne in Berlin. — من در برلین زندگی میکنم.
تلفظ: ایش وُنه این برلین.
بیان شغل و حرفه
بعضی وقتا هم لازمه یا دوست داری شغلتو بگی. برای گفتن شغلت میتونی از عبارت های زیر استفاده کنی:
Ich bin
سادهترین راه برای معرفی شغل استفاده از Ich bin هست.
مثال: “Ich bin Student/Studentin.” (ایش بین اشْتودِنت/اشْتودِنتین.) – من دانشجو هستم (مرد/زن).
مثال: “Ich bin Ingenieur.” (ایش بین اینژِنیاوغ.) – من مهندس هستم.
مثال: “Ich bin Lehrerin.” (ایش بین لِرِرین.) – من معلم هستم (زن).
مثال: Ich arbeite als Programmierer. (ایش آربایتِ آلس پروگرامیرا.) من به عنوان برنامهنویس کار میکنم.
بیان سن
اگر دوست داشتی میتونی سنت رو هم بگی ولی خیلی اجباری نیست. برای گفتن سن میتونی از عبارت زیر استفاده کنی که تنها راه برای گفتن سنه:
Ich bin [سن] Jahre alt. (ایش بین [سن] یاره آلت.) – من [سن] سال دارم.
- مثال: “Ich bin 25 Jahre alt.” (ایش بین ۲۵ یاره آلت.) – من ۲۵ سال دارم.
Ich bin verheiratet. — من متأهلم.
تلفظ: ایش بین فِرهایراتِت.
Ich habe einen Sohn. — من یک پسر دارم.
تلفظ: ایش هابه آینن زون.
سوال از طرف مقابل و برقراری ارتباط
بعد از اینکه خودتو معرفی کردی، خیلی مهمه که یه سوال از طرف مقابل بپرسی تا مکالمه ادامه پیدا کنه. این نشونه ادب و علاقهمندیه.
اگه با یه غریبه یا کسی که رسمیتری، این سوال رو بپرس.
Wie heißen Sie? (وی هایْسِن زی؟) – اسم شما چیست؟ (رسمی)
اگه با یه دوست یا همسن و سال حرف میزنی:
Wie heißt du? (وی هایْسْت دو؟) – اسم تو چیست؟ (غیررسمی)
Woher kommen Sie? (ووهر کومِن زی؟) – شما اهل کجایید؟ (رسمی)
Woher kommst du? (ووهر کومْسْت دو؟) – تو اهل کجایی؟ (غیررسمی)
چطور به آلمانی تشکر کنیم؟
خیلی اوقات تو معرفی خود به آلمانی میخواید به آلمانی تشکر کنید. میتونید از عبارت های زیر تو موقعیت های مختلف استفاده کنید:
آلمانی | تلفظ فارسی | معنی فارسی | نکات |
Danke! | دانکه | ممنون! | غیررسمی و رایج |
Danke schön! | دانکهشون | خیلی ممنون! | مودبانهتر از Danke |
Vielen Dank! | فیلن دانک | بسیار سپاسگزارم | رسمیتر |
Herzlichen Dank! | هرتسلیشن دانک | از صمیم قلب ممنونم | رسمی و صمیمی |
Ich danke dir. | ایخ دانکه دیر | ازت تشکر میکنم | صمیمی، برای “تو” |
Ich danke Ihnen. | ایخ دانکه ایینن | از شما تشکر میکنم | رسمی، برای “شما” |
Danke dir vielmals. | دانکه دیر فیلمالس | خیلی خیلی ممنونم (غیررسمی) | محبتآمیز |
Tausend Dank! | تاوزند دانک | هزار بار ممنون! | غیررسمی، اغراقآمیز |
انواع نمونه معرفی ها به آلمانی
برای اینکه بهتر معرفی خودتون رو یاد بگیرید و ببینید تو هر موقعیتی چطور باید معرفی کنید، در این قسمت انواع نمونه معرفی ها به آلمانی رو بیان کردیم:
معرفی یک دانشآموز به آلمانی
Hallo! Ich heiße Sara. Ich bin 16 Jahre alt und komme aus Deutschland. Ich lerne Deutsch und Englisch in der Schule.
هالو! ایش هایسه سارا. ایش بین زکشتس یاره آلت اونت کومه آوس دویچلند. ایش لِرنِ دویچ اونت انگلیش این دِر شولِه.
سلام! من سارا هستم. ۱۶ سالم است و اهل آلمانم. در مدرسه آلمانی و انگلیسی میخوانم.
معرفی کارمند به آلمانی
Guten Tag! Mein Name ist Markus. Ich bin 35 Jahre alt und arbeite als Ingenieur in Berlin. Ich komme ursprünglich aus Österreich.
گوتِن تاگ! ماین نامه ایست مارکوس. ایش بین فیروند دریسیش یاره آلت اونت آربایتِ آلس اینژنیور این برلین. ایش کومه اورشپرونگلیک آوس استرایش.
روز بخیر! نام من مارکوس است. ۳۵ سال دارم و به عنوان مهندس در برلین کار میکنم. اصالتاً اهل اتریشم.
معرفی یک مهاجر تازهوارد
Hallo! Ich heiße Amir. Ich bin 28 Jahre alt. Ich komme aus dem Iran und wohne jetzt in München. Ich lerne Deutsch, weil ich hier arbeiten möchte.
هالو! ایش هایسه امیر. ایش بین آختوند زیبن یاره آلت. ایش کومه آوس دِم ایران اونت وُنه یتز این مونیخ. ایش لِرنِ دویچ، وایِل ایش هیر آربایتِن مئخته.
سلام! من امیر هستم. ۲۸ سالم است. اهل ایرانم و الان در مونیخ زندگی میکنم. دارم آلمانی یاد میگیرم چون میخواهم اینجا کار کنم.
معرفی یک خانم خانهدار
Guten Abend! Mein Name ist Fatemeh. Ich bin 40 Jahre alt, verheiratet und habe zwei Kinder. Wir wohnen in Hamburg. Ich interessiere mich für Kunst und Musik.
گوتِن آبند! ماین نامه ایست فاطمه. ایش بین فیرفت یاره آلت، فِرهایراتِت اونت هابه دوی کیندر. ویر وونِن این هامبورگ. ایش اینترِسیریه میش فور کُنس اونت موزیک.
عصر بخیر! نام من فاطمه است. ۴۰ ساله، متأهل و دارای دو فرزند هستم. ما در هامبورگ زندگی میکنیم. به هنر و موسیقی علاقهمندم.
معرفی در جمع جدید
مثلا وقتی تو یه جمع جدیدی هستی و میخوای خودتو کاملتر معرفی کنی:
Hallo zusammen! Ich bin Mehran. Ich komme aus Isfahan und arbeite als Lehrer. Es freut mich, hier zu sein.
تلفظ: هالو تسوزامِن! ایش بین مِهران. ایش کومه آوس اصفهان اوند آربایته آلس لِرِر. اِس فرویت میش، هیر تْسو زااین.
معنی: سلام به همه! من مهران هستم. من اهل اصفهان هستم و به عنوان معلم کار میکنم. از اینکه اینجا هستم خوشحالم.
معرفی خود به آلمانی در سطح b1 با معرفی خود به آلمانی در سطح a1 چه فرقی داره؟
وقتی شما میخواید تو سطح a1 خودتون رو معرفی کنید خیلی ابتدایی تر و ساده تر معرفی میکنید. ولی در سطح b1 با جزئیات بیشتر و همچنین مکث کمتر و روان تر خودتون رو معرفی میکنید.
معرفی خود به آلمانی در سطح a1
مثلا تو سطح a1 هدف اصلی اینه که بتونید یه معرفی خیلی ابتدایی و ضروری رو انجام بدید تا طرف بفهمه با کی طرفه. کلمات و گرامری که استفاده میکنید، خیلی پایه و سادهست و معمولاً جمله هاتون کوتاهن.
مثال معرفی در سطح A1:
“Hallo! Ich heiße Reza. Ich komme aus dem Iran und wohne in Teheran. Ich bin 28 Jahre alt.” (هالو! ایش هایْسِ رضا. ایش کومِه آوس دِم ایران اوند وُونِه این تهران. ایش بین ۲۸ یاره آلت.) معنی: سلام! من رضا هستم. من اهل ایران هستم و در تهران زندگی میکنم. من ۲۸ سال دارم.
معرفی خود به آلمانی در سطح b1
توی سطح B1، شما دیگه از اون حالت رباتیک A1 دراومدید و میتونید با اعتماد به نفس بیشتری حرف بزنید و اطلاعات بیشتری رو در مورد خودتون، با جزئیات و توضیحات بیشتر، منتقل کنید. اینجا دیگه فقط اسم و محل زندگی نیست، میتونید از تجربیات، علایق، دلایل یادگیری زبان و برنامههای آیندهتون هم صحبت کنید. گرامر و دایره لغاتتون هم پیشرفتهتر شده.
“Guten Morgen! Mein Name ist Anna. Ich komme aus dem Iran, aber ich wohne seit zwei Jahren in Berlin. Ich bin 25 Jahre alt und studiere Psychologie an der Humboldt-Universität. In meiner Freizeit mache ich gern Sport, besonders Schwimmen, und treffe mich mit Freunden. Ich lerne Deutsch, weil ich hier leben und arbeiten möchte. Es freut mich, Sie kennenzulernen!”
(گوتن مورگِن! ماین نامِه ایست آنا. ایش کومِه آوس دِم ایران، آبِر ایش وُونِه زایت تسْوای یارِن این برلین. ایش بین ۲۵ یاره آلت اوند اِشتودیرِه پسیخولُگیه آن دِر هومبولت-اونیوِرزیْتَت. این ماینِر فرایْتْسایت ماخِه ایش گِرن اشپُرت، بِزوندِرْس شویمِن، اوند تْرِفِه میش میت فروینْدِن. ایش لِرنِه دویچ، وایْل ایش هیر لِبِن اوند آربایْتِن مُشتِه. اِس فرویت میش، زی کِنِنلِرْنِن!)
معنی: صبح بخیر! اسم من آنا است. من اهل ایران هستم، اما دو ساله که در برلین زندگی میکنم. من ۲۵ سال دارم و در دانشگاه هومبولت روانشناسی میخوانم. تو اوقات فراغتم دوست دارم ورزش کنم، مخصوصاً شنا، و با دوستانم ملاقات میکنم. من آلمانی یاد میگیرم چون میخواهم اینجا زندگی و کار کنم. از آشنایی با شما خوشبختم!
فرهنگ معرفی و مکالمه بین دونفر تو آلمانی چطوریه؟
به طور خلاصه این نکات مهم رو یادت باشه:
- مستقیم برو سر اصل مطلب و اگه سوالی داری یا موضوعی رو میخوای مطرح کنی، مستقیم و واضح بگو. خیلی طولانی حرف زدن و حاشیه رفتن ممکنه باعث گیج شدنشون بشه.
- آلمانیها صداقت رو خیلی دوست دارن. اگه چیزی رو نمیدونی یا نمیفهمی، رک بگو. لازم نیست وانمود کنی که همه چیز رو بلدی.
- مثل خیلی از فرهنگها، صحبتهای کوتاه درباره آب و هوا میتونه شروع کننده مکالمه باشه، اما نباید خیلی طولانی بشه.
- توی مکالمه با آلمانیها، معمولاً فاصله فیزیکی رو رعایت میکنن. خیلی نزدیک شدن یا لمس کردن (مگر اینکه خیلی صمیمی باشید) ممکنه حس خوبی بهشون نده.
- گاهی اوقات توی مکالمه ممکنه سکوتهای کوتاهی پیش بیاد. این لزوماً به این معنی نیست که حوصلهشون سر رفته یا ناراحتن. ممکنه دارن فکر میکنن چی بگن یا نیازی به پر کردن سکوت نمیبینن.
- قول الکی نده و اگه چیزی رو قول میدی، حتماً انجامش بده. بدقولی خیلی برای آلمانیها ناراحت کننده هست.
تو آلمان باید اول خودمو معرفی کنم یا صبر کنم اونا بپرسن؟
معمولاً تو آلمان رسمه که توی یه موقعیت جدید (مخصوصاً اگه قراره بیشتر از یه سلام و خداحافظی ساده باشه، مثل یه دورهمی دوستانه یا اولین روز کلاس)، خودتون پیشقدم بشید و خودتونو معرفی کنید. این نشونه ادب و اعتماد به نفسه.
البته اگه تو یه موقعیت رسمیتر یا یه جلسه باشی، ممکنه رسم باشه که اول طرف مقابل خودش رو معرفی کنه یا شخص سومی شما رو به هم معرفی کنه. ولی اگه شک داری، خودت شروع کن!
اگه ازم سوالی پرسیدن و نفهمیدم چی میگن، چیکار کنم؟
اول از همه اینکه استرس نگیر و نگران نباش چون این مورد طبیعیه و برای همه پیش میاد! مؤدبانه بپرس که تکرار کنن عبارت های زیر رو:
“Können Sie das bitte wiederholen?” (کونِن زی داس بیتِه ویدرْهُولِن؟) – “میشه لطفاً تکرار کنید؟” (رسمی)
“Kannst du das bitte wiederholen?” (کانْسْت دو داس بیتِه ویدرْهُولِن؟) – “میشه لطفاً تکرار کنی؟” (خودمونی)
بگو متوجه نشدی:
“Das habe ich nicht verstanden.” (داس هابِه ایش نیشت فِراشْتاندِن.) – “متوجه نشدم.”
بگو آرامتر حرف بزنن:
“Könnten Sie bitte etwas langsamer sprechen?” (کونتِن زی بیتِه اِتواس لانْگْزَمِر اِشْپرِشِن؟) – “میتونید لطفاً کمی آهستهتر صحبت کنید؟” (رسمی)
چطور آلمانی رو اصولی و سریع یاد بگیرم؟
به صورت خلاصه اگر قصد دارید زبان آلمانی رو به صورت اصولی یاد بگیرید، میتونید از دوره های موسسه زبان دهخدا استفاده کنید. به شخصه چون شهرستان بودم و دسترسی به کلاس های حضوری برام سخت بود، از کلاس های آنلاینشون استفاده کردم و کیفیت آموزشی که داشت واقعا در سطح کلاس های حضوری در تهران بود. به همین دلیل آموزشگاه دهخدا رو به هرکسی که میخواد آلمانی یاد بگیره توصیه میکنم.
برای یادگیری زبان آلمانی می توانید به صورت آنلاین و حضوری در دوره های آموزش زبان آلمانی مبتدی تا پیشرفته موسسه دهخدا شرکت کنید
مطالب مرتبط:
سلام و احوالپرسی به آلمانی (لیست عبارات رایج)