سفر از طریق فرودگاه می تواند هیجان انگیز باشد، اما گاهی وقت ها به خصوص برای افرادی که زبان اولشان انگلیسی نیست می تواند چالش هایی را به همراه داشته باشد.
هنگامی که به فرودگاه می رسید، ممکن است با کلمات و عباراتی روبرو شوید که با آنها آشنا نیستید. بنابراین آشنایی با آن عبارات سفر شما را آسان تر می کند.
چه در حال چک کردن چمدان خود باشید، چه در حال عبور از امنیت، یا در مورد وضعیت پرواز خود سوال داشته باشید، دانستن کلمات انگلیسی فرودگاه می تواند به شما کمک کند.
با دانستن این عبارات، می توانید هر موقعیتی که در فرودگاه برایتان پیش می آید را به خوبی مدیریت کنید. در این مقاله ما، شما را با واژگان ضروری و اصطلاحات انگلیسی در فرودگاه که برای یک تجربه سفر بدون استرس نیاز دارید آشنا می کنیم، همراه ما باشید.
کلمات کاربردی انگلیسی در فرودگاه
استفاده از کلمات در برخی از مواقع به تنهایی بدون کاربرد در جمله نیز می تواند به شما کمک نماید در نتیجه دانستن کلمات خود به تنهایی بسیار مفید و کاربردی است.
۱. Airline (n)
تلفظ: ایرلاین
این کلمه برای بیان نام کمپانی و یا شرکتی که توسط آن شما بلیط تهیه می کنید تا بوسیله خدمات آن شرکت پرواز نمایید می باشد مانند:
Singapore Airlines, British Airways
مثال:
- I need to book a flight to Berlin next week. Which airline do you suggest I fly with?
من هفته آینده باید یک پرواز به برلین رزرو کنم. شما کدام ایرلاین را پیشنهاد میکنید؟
- The cheapest airline that flies to Germany is Lufthansa.
ارزان ترین ایرلاینی که به آلمان پرواز دارد، لوفتهانزا است.
۲. Arrivals (n)
تلفظ: اِرایوُلز
معنی arrival در فرودگاه این کلمه به معنی سالن ورودی یا ورودی می باشد زمانی که به مقصد میرسید خانواده و دوستان شما می توانند در این مکان به دیدار شما بیایند.
- Jane, I’ll meet you in the arrivals lounge.
جین، من در سالن ورودی منتظرت میمانم.
۳. Board (v)
تلفظ: بُورد
این کلمه به معنی سوار شدن به هواپیما است. یعنی مسافران اجازه ورود به هواپیما را دارند.
- All passengers on Belle Air flight 2216 must go to the gate. The plane will begin boarding in 10 minutes.
همه مسافران پرواز 2216 بل ایر باید به گیت بروند. سوار شدن به هواپیما 10 دقیقه دیگر آغاز می شود.
۴. Boarding pass (n)
تلفظ: بُوردینگ پَس
این کلمه به معنی مجوز ورود شما به هواپیما می باشد که بر روی آن مکان سوار شدن و شماره صندلی شما نیز وجود دارد.
- Sir, this is your boarding pass. You will be boarding at gate 22 at 6.35.
آقا، این کارت پرواز شماست. شما باید ساعت ۶:۳۵ از گیت ۲۲ سوار هواپیما شوید.
۵. Boarding time (n)
تلفظ: بُوردینگ تایم
این کلمه به معنی زمان ورود به هواپیما می باشد یا زمان اجازه ورود به هواپیما
- Boarding time was changed due to a technical problem.
زمان سوار شدن به هواپیما به دلیل نقص فنی تغییر کرد.
- We would like to apologize for the delay.
مایلیم بابت تاخیر عذرخواهی کنیم.
۶. Book (a ticket) (v)
تلفظ: بوک (اِ تیکت)
این کلمه به معنی رزرو بلیط می باشد.
- Hi, how can I help you?
I’d like to book a return ticket to Paris, please.
سلام چطور میتونم کمکتون کنم؟
من می خواهم بلیط رفت و برگشت پاریس را رزرو کنم، لطفا.
۷. Business class (n)
تلفظ: بیزینس کِلَس
این کلمه به معنی قسمتی از هواپیما می باشد که سرویس بهتری نسبت به قسمت عادی (اکانمی) به مسافران داده میشود و دارای صندلی های بزرگتر و راحت تر است. قیمت بلیط این بخش از بخش معمولی گران تر است.
- We’d like to invite all our passengers flying in business class to start boarding.
ما می خواهیم از همه مسافران خود که در بیزینس کلس پرواز می کنند دعوت می کنیم تا سوار شدن به هواپیما را آغاز کنند.
۸. Carry on (luggage) (n)
تلفظ: کَری آن (لاگیج)
این کلمه به معنی ساک ها و چمدان های کوچک و دستی است که شما می توانید همراه خود به داخل هواپیما ببرید. معمولاً وزن این وسایل باید کمتر از ۸ کیلو باشد که البته هر ایرلاین استانداردهای خود را دارد.
- I’m sorry, but your carry on is too heavy. You will have to check it.
متاسفم، اما بار دستی شما خیلی سنگین است. باید آن را تحویل بار بدهید.
۹. Check in (v/n)
تلفظ: چک این
check in به معنی انجام اقدامات برای گرفتن مجوز پرواز است و بلیط و وسایل باری شما را در این بخش چک می کنند و همچنین قسمتی که این کارها صورت می گیرد نیز check-in desk می گویند. بنابر این با استفاده از مثال های زیر میتوانید معنی check in در فرودگاه را بهتر درک کنید.
- How many passengers are checking in with you?
چند نفر همراه شما برای پرواز چک-این میکنند؟
۱۰. Conveyor belt / carousel / baggage claim (n)
تلفظ: کُنوِیِر بِلت / کَرِسِل / بَگیج کِلِیم
زمانی که به مقصد میرسید به قسمتی که برای دریافت وسایل خود میروید conveyor belt می گویند که به صورت یک تسمه گردان می باشد و شما ساک و کیف و سایر وسایل خود را از روی آن برمی دارید همچنین به این قسمت carousel و baggage claim نیز می گویند؛ که baggage claim از همه رایج تر است.
- All passengers arriving from New York can pick up their luggage from carousel 4.
همه مسافرانی که از نیویورک میآیند میتوانند چمدانهای خود را از دستگاه چمدان 4 تحویل بگیرند.
۱۱. Customs (n)
تلفظ: کاستِمز
قبل از ورود به یک کشور باید از بخش customs عبور کنید جایی که وسایل شما را مورد بررسی قرار می دهند و بازدید می کنند تا وسیله غیرمجاز نداشته باشید؛ و همچنین از شما سؤال می شود:
Do you have anything to declare?
یعنی وسیله غیرقانونی همراه خود دارید؟ و شما جواب منفی می دهید.
- You have to go through customs and passport control.
باید از گمرک و کنترل پاسپورت عبور کنید.
۱۲. Delayed (adj)
تلفظ: دیلِید
این کلمه برای بیان این است که پرواز شما تاخیر دارد به دلایلی چون بدی آب و هوا یا ترافیک هوایی و یا نقص فنی
- Ladies and gentlemen, this is an announcement that flight NZ245 has been delayed. Your new departure time is 2.25.
خانم ها و آقایان، این اعلامیه ای است مبنی بر اینکه پرواز NZ245 به تاخیر افتاده است. ساعت حرکت جدید شما 2.25 است.
۱۳. Departure (n)
تلفظ: دیپارچِر
Departure به معنای ترک کردن است. قسمتی که برای رفتن به هواپیما برای خروج از فرودگاه میروید یا همان سالن خروج نیز departure است.
- All passengers flying to Istanbul are kindly requested to go to the departures lounge.
از کلیه مسافرانی که به استانبول پرواز می کنند خواهشمند است به سالن خروجی مراجعه کنند.
۱۴. Economy class (n)
تلفظ: اِکانِمی کلس
قسمتی از هواپیما که قیمت پایین تری نسبت به بخش های دیگر را دارد economy class می باشد و بیشتر افراد از این قسمت برای پرواز استفاده می کنند.
- I’d like to look an economy class ticket to Rome next Friday.
میخواهم بلیط اکانمی کلس برای پرواز به رم جمعه آینده بگیرم.
۱۵. First class
تلفظ: فِرست کلس
گران ترین بخش هواپیما برای مسافرت قسمت first class می باشد که امکانات بسیاری را شامل می شود؛ از صندلی های بسیار راحت و با فاصله گرفته تا خدمات ویژه مهمانداری.
- Next time I want to fly first class.
Why? It’s so expensive.
I’m just too tall. I have no leg room in economy.
دفعه بعد می خواهم با فرست کلس پرواز کنم.
چرا؟ خیلی گرونه
من فقط خیلی قد بلندم تو اکانمی جای پا ندارم.
۱۶. Fragile (adj)
تلفظ: فِرَجُل
در برخی از مواقع برخی از وسایل ما ممکن است کمی شکننده باشند که باید بر روی آن ها برچسب fragile زده شود به معنی شکستنی تا با احتیاط بیشتری حمل شود.
۱۷. Gate (n)
تلفظ: گِیت
در سالن خروجی یک سری در یا همان gate وجود دارد که مسافران از آنها به پرواز خود میرسند.
- Can you tell me where flight AZ672 to New York departs from, please?
Yes, it leaves from gate A27.
آیا میتوانید بگویید پرواز AZ672 به نیویورک از کدام گیت حرکت میکند؟
بله، این پرواز از گیت A27 حرکت میکند.
۱۸. Identification (n)
تلفظ: ایدنتی فیکیشن
مدرکی که هویت شما را مشخص میکند Identification نام دارد مانند کارت ملی یا شناسنامه و برای پروازهای خارجی این مدرک passport (گذرنامه) می باشد و در حالت اختصار به آن ID نیز می گویند.
- I’d like to book a flight to New Jersey for tomorrow.
Certainly, can I see your ID please?
من می خواهم برای فردا یک پرواز به نیوجرسی رزرو کنم.
حتما، می توانم شناسنامه شما را ببینم؟
۱۹. Liquids (n)
تلفظ: لیکویدز
هر چیزی که به صورت گاز یا جامد نباشد liquids نام دارد یا همان مایع مثل بطری آب یا عطر. در تمامی فرودگاه ها به مسافران اجازه نمی دهند با بیش از ۱۰۰ میلی لیتر مایع سفر نمایند.
- Are you traveling with any liquids?
Yes, I have deodorant.
آیا با خودتان مایعاتی حمل می کنید؟
بله، دئودورانت دارم.
۲۰. Long-haul flight (n)
تلفظ: لانگ هال فلایت
این کلمه به معنی یک پرواز طولانی آن هم به صورت مستقیم می باشد مثلاً از ایران به نیویورک.
- I really don’t like long-haul flights and wished we had a stopover somewhere, but we really to get back on that day and we don’t have time.
من واقعاً پروازهای طولانی مدت را دوست ندارم و آرزو می کردم که در جایی توقفی داشته باشیم، اما واقعاً باید همان روز برگردیم و وقت نداریم.
۲۱. On time (adj)
تلفظ: آن تایم
این کلمه به معنی پرواز سر وقت در زمان مشخص شده است در نتیجه پروازی که on time باشد تاخیر ندارد.
۲۲. Departures board (n)
تلفظ: دیپارچرز بُورد
برای دانستن معنی departures در فرودگاه باید بدانید زمانی که می خواهید از وضعیت پرواز خود مطلع شوید که سر وقت است یا تاخیر دارد و یا حتی کنسل شده می توانید از departures board که به معنی تابلو اعلانات پرواز است استفاده نمایید.
۲۳. One way (ticket) (n)
تلفظ: وان وِی تیکت
زمانی که به یک مقصدی سفر می کنید و قصد برگشت ندارید یا زمان برگشت تان معلوم نیست بلیط یک طرفه one way (ticket) تهیه می نمایید.
متضاد این کلمه: return ticket و یا round-trip ticket است.
- Hi, I’d like to book a one-way ticket to Hong Kong.
What’s your purpose (reason) for traveling?
We’re emigrating (moving for a new life) there.
سلام، میخواهم یک بلیط یکطرفه به هنگکنگ رزرو کنم.
هدف شما از سفر چیست؟
ما داریم به آنجا مهاجرت میکنیم (برای شروع یک زندگی جدید).
۲۴. Oversized baggage / Overweight baggage (n)
تلفظ: اُور سایزد بَگیج / اُور ویت بَگیج
overweight baggage به معنی اضافه بار می باشد. همانطور که می دانید هر مسافر اجازه دارد نسبت به قوانین هر ایرلاین حدود حداکثر ۲۰ کیلو گرم وسیله به همراه داشته باشد و اگر بیشتر از این مقدار باشد باید پول بیشتری برای آن پرداخت نمایید. همچنین اندازه بار هم مقداری تعیین شده است و اگر وسیله ها بزرگ تر از آن استاندارد مشخص ایرلاین باشد باید با اعلام مسافر به قسمت بار تحویل شود.
- I’m sorry madam, but your bag is overweight.
By how many kilos?
Two.
One minute, let me just take a few things out.
ببخشید خانم، اما چمدان شما اضافه وزن دارد.
چند کیلو اضافه است؟
دو کیلو.
یک لحظه، اجازه دهید چند تا از وسایلم رو دربیارم.
۲۵. Stopover (n)
تلفظ: اِستاپ اُور
توقف بین راهی معنی کلمه stopover است. در برخی از پروازهای طولانی مجبور به توقف در یک مکان بین راهی می باشیم. مترداف این کلمه می توان به layover اشاره کرد.
- If you’re traveling from Europe to Australia, it’s recommended that you have a stopover either in Los Angeles or Dubai because the flight is very long otherwise.
اگر از اروپا به استرالیا سفر میکنید، توصیه میشود که در طول مسیر توقفی در لس آنجلس یا دبی داشته باشید، زیرا در غیر این صورت پرواز بسیار طولانی خواهد بود.
۲۶. Travel agent (n)
تلفظ: تِراول ایجنت
برای برنامه ریزی پرواز و گرفتن بلیط و کارهای سفر از travel agent استفاده می شود و از طریق او مسائل پرواز را هماهنگ می کنیم. این افراد در travel agency کار می کنند.
- I tried looking for a flight online, but I couldn’t book it with my credit card.
من سعی کردم به دنبال پرواز آنلاین باشم، اما نتوانستم آن را با کارت اعتباری خود رزرو کنم.
- You should visit the travel agent in the mall, she is very good and they have great offers.
شما باید به آژانس مسافرتی در مرکز خرید مراجعه کنید، او بسیار خوب است و آنها پیشنهادات عالی دارند.
۲۷. Visa (n)
تلفظ: ویزا
نشان میدهد شما اجازه ورود به یک کشور خارجی را دارید.
- Could you tell me if a person from Albania needs a visa to travel to Italy?
How long are you going for?
3 weeks.
No, you don’t require (need) a visa. Albania citizens can travel up to 3 months without a visa to any EU country.
آیا می توانید به من بگویید که آیا فردی از آلبانی برای سفر به ایتالیا نیاز به ویزا دارد؟
تا کی میری؟
3 هفته.
نه، شما نیازی به ویزا ندارید. شهروندان آلبانی می توانند تا 3 ماه بدون ویزا به هر کشور اتحادیه اروپا سفر کنند.
۲۸. Trolley (n)
تلفظ: تِرولی
برای حمل ساک و چمدان نیاز به یک وسیله دارید که به آن trolley می گویند همچنین در زمان خرید در فروشگاه های بزرگ از trolley استفاده می شود.
- I need a trolley to move my luggage.
برای جابجایی چمدانم به یک ترولی نیاز دارم.
۲۹. Window seat (n)
تلفظ: ویندو سیت
این کلمه به معنی صندلی کنار پنجره است و دیگر صندلی ها که در کنار راهرو قرار دارند را aisle seat می گویند.
۳۰. Departed (n)
تلفظ: دیپارتد
زمانی که در تابلو اعلانات پرواز، مقابل یک پرواز این کلمه را مشاهده می کنید یعنی این پرواز فرودگاه را ترک کرده است.
۳۱. Board the plane
تلفظ: بورد دِ پلِین
عبارت “board the plane” به معنی سوار هواپیما شدن است. این عبارت به طور کلی به فرآیند ورود به هواپیما و مستقر شدن در صندلی خود قبل از پرواز اشاره دارد.
عبارت های مرتبط با معنی board the plane هم شامل موارد زیر هستند:
- Embark on the plane: سوار هواپیما شدن
- Enter the plane: وارد هواپیما شدن
- Get on the plane: سوار هواپیما شدن
- Step on the plane: قدم به داخل هواپیما گذاشتن
۳۲. aisle seat
تلفظ: آیسِل سیت
عبارت “aisle seat” به معنی صندلی کنار راهرو است. این صندلی ها در کنار راهروی هواپیما قرار دارند و به مسافران دسترسی آسان به فضای راهرو را برای ایستادن، دراز کردن پا، رفتن به دستشویی یا پیاده شدن از هواپیما قبل از سایر مسافران می دهند.
- I always prefer an aisle seat so I can get up and stretch my legs whenever I want.
من همیشه صندلی کنار راهرو را ترجیح می دهم تا هر وقت که بخواهم بتوانم بلند شوم و پاهایم را دراز کنم.
- The aisle seat is the best seat on the plane because you have more legroom and you can easily get up and use the restroom.
صندلی کنار راهرو بهترین صندلی در هواپیما است زیرا فضای پای بیشتری دارید و می توانید به راحتی بلند شوید و از دستشویی استفاده کنید.
- I asked for an aisle seat when I booked my flight, but they were all sold out.
من هنگام رزرو پرواز درخواست صندلی کنار راهرو کردم، اما همه آنها فروخته شده بود.
۳۳. fly on a plane
“Fly on a plane” به معنای سفر با هواپیما است. وقتی شما یا هر کسی برای سفر از هواپیما استفاده میکند، به عبارت “fly on a plane” میانجامد. این عبارت به سادگی به معنای انجام سفر با استفاده از هواپیما است. در جدول زیر میتوانید انواع جمله با fly on a plane را مشاهده کنید:
انگلیسی | فارسی |
I’m flying on a plane to Paris tomorrow. | من فردا با هواپیما به پاریس پرواز می کنم. |
We flew on a plane from New York to Los Angeles. | ما با هواپیما از نیویورک به لس آنجلس پرواز کردیم. |
She has never flown on a plane before. | او قبلاً هرگز با هواپیما پرواز نکرده است. |
I love to fly on a plane and look out at the clouds. | من عاشق پرواز با هواپیما و تماشای ابرها هستم. |
Flying on a plane is the fastest way to travel long distances. | پرواز با هواپیما سریع ترین راه برای سفر به مسافت های طولانی است. |
I’m afraid of flying on a plane, but I try to control my fear. | من از پرواز با هواپیما می ترسم، اما سعی می کنم ترس خود را کنترل کنم. |
Do you prefer to fly on a plane or take a train? | ترجیح می دهید با هواپیما پرواز کنید یا با قطار سفر کنید؟ |
Flying on a plane can be expensive, but it’s often worth it for the time you save. | پرواز با هواپیما می تواند گران باشد، اما اغلب به دلیل صرفه جویی در زمان ارزشش را دارد. |
I’m looking forward to flying on a plane to my new home in Australia. | من مشتاقانه منتظر پرواز با هواپیما به خانه جدیدم در استرالیا هستم. |
Have you ever flown on a private plane? | تا به حال با هواپیمای شخصی پرواز کرده اید؟ |
۳۴. Airport Information Board
تلفظ: اِیرپورت اینفورمِیشن بُورد
این لغت به معنی تابلوی اطلاعات فرودگاه است که معمولا جزئیات مهمی را برای کمک به مسافران در مسیریابی فرودگاه و رسیدن به موقع پرواز هایشان نمایش می دهد. این تابلوها حاوی انواع مختلفی از اطلاعات، از جمله وضعیت پرواز، تخصیص دروازه و هرگونه تغییر در پروازها هستند.
اصطلاحات مربوط به بلند شدن هواپیما به انگلیسی
به بلند شدن هواپیما Takeoff گفته میشود. مثال هایی از جملات مربوط به بلند شدن هواپیما:
- The plane taxied down the runway and prepared for takeoff.
هواپیما روی باند فرودگاه حرکت کرد و برای بلند شدن آماده شد.
- The engines roared to life as the plane accelerated towards takeoff speed.
موتورها غرش می کردند در حالی که هواپیما به سرعت لازم برای بلند شدن شتاب میگرفت.
- The pilot gently lifted the nose of the plane as it soared into the sky.
خلبان با ملایمت دماغه هواپیما را بالا برد و به آسمان پرواز کرد.
- The plane retracted its landing gear and began its ascent to cruising altitude.
هواپیما چرخ های فرود خود را جمع کرد و صعود خود را به ارتفاع کروز آغاز کرد.
- I felt a sense of relief as the plane lifted off the ground.
با بلند شدن هواپیما از زمین احساس آرامش کردم.
اصطلاحات مربوط به حالت پرواز به انگلیسی
حالت پرواز به انگلیسی با لغت Airplane Mode نشان داده میشود. مثال:
- Please turn on your airplane mode before takeoff.
لطفاً قبل از پرواز حالت پرواز خود را روشن کنید.
- I put my phone in airplane mode to save battery life.
برای صرفه جویی در مصرف باتری گوشی ام را در حالت پرواز قرار دادم.
- We won’t be able to use Wi-Fi during the flight, so make sure you have everything you need downloaded before we take off.
ما در طول پرواز نمی توانیم از Wi-Fi استفاده کنیم، بنابراین مطمئن شوید که قبل از پرواز همه چیزهایی را که نیاز دارید دانلود کرده اید.
- The tablet has a standalone mode that allows you to use it without an internet connection.
این تبلت دارای حالت مستقلی است که به شما امکان می دهد بدون اتصال به اینترنت از آن استفاده کنید.
تفاوت بین کلمات luggage/baggage و suitcase/bag
یک اشتباه رایج بین افرادی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند تفاوت بین luggage و bag است. باید بدانید که کلمه bag قابل شمارش است که می توان به این صورت آن را بیان کرد:
Three bags
در صورتی که luggage غیرقابل شمارش است که می تواند به معنی یک چمدان و یا بیشتر باشد. برای شمارش این کلمه باید از pieces of… استفاده کرد.
- How many pieces of luggage do you want to check in today sir?
2 pieces.
Okay, that’s fine
چند چمدان امروز میخواهید تحویل بدهید آقا؟
۲ عدد.
باشه، اشکالی ندارد.
جملات و اصطلاحات مهم و کاربردی انگلیسی در فرودگاه
در این بخش با عبارات و جملات پرکاربرد انگلیسی در فرودگاه آشنا خواهید شد. در صورت دانستن این جملات شما بهراحتی از پس هر موقعیتی در فرودگاه برخواهید آمد.
What is the purpose of your trip?
قصد شما از این سفر چیست؟
Did you pack this bag yourself?
خودتان این چمدان را بسته اید؟
Please do not leave any bags unattended
لطفا هیچ کیفی را بدون مراقب رها نکنید.
Do you have anything to declare?
چه چیزی برای اعلام دارید؟ (این سؤال بیشتر در قسمت customs در هنگام چک کردن وسایل پرسیده می شود.)
Flight BC767 is now boarding.
مسافران پرواز BC767 در حال سوار شدن هستند.
Flight IA443 has been canceled.
پرواز IA443 کنسل شده است.
Flight DAN119 has been delayed.
پرواز DAN119 تأخیر دارد.
Would passenger Jamie Smith please come to…
لطفا مسافر جیمی اسمیت تشریف بیاورند به…
This is the final call for flight TM121 to…
این آخرین اعلام برای پرواز TM121 است برای….
… Please make your way to Gate 20.
… لطفا به سمت گیت ۲۰ حرکت نمایید.
جملاتی که در قسمت check-in بکار گرفته می شود
May I have your passport, please?
می تونم پاسپورت تون را ببینم، لطفا؟
Do you have any bags to check?
چمدان یا کیفی برای بررسی دارید؟
Would you like a window seat or an aisle/corridor seat?
صندلی کنار پنجره می خواهید یا صندلی در راهرو؟
Here’s your boarding pass.
بفرمایید این هم کارت پرواز شما.
Your flight leaves from gate 20.
پرواز شما از گیت ۲۰ بلند می شود.
Your seat number is 18C.
شماره صندلی شما 18C می باشد.
دستورالعمل هایی که مهمانداران (Flight Attendant) می دهند
Please put your seat in the upright position.
لطفا صندلی خود را به حالت صاف قرار دهید.
Please fasten your seat belt.
لطفا کمربند ایمنی خود را ببندید.
There is no smoking on this plane.
در هواپیما سیگار کشیدن ممنوع است.
Please turn off electronic devices.
لطفا دستگاه های الکترونیکی خود را خاموش نمایید.
Place your luggage in the overhead compartments.
لطفا وسایل خود را در محفظه بالای سر خود قرار دهید.
پیدا کردن مکان های مختلف در فرودگاه
Excuse me, where is baggage claim?
ببخشید، قسمت تحویل بار کجاست؟
Could you tell me where customs are?
میتوانید به بنده بگویید بخش بررسی وسایل کجاست؟
Do you know where Terminal B is?
شما میدانید خروجی یا پایانه B کجاست؟
How do you get to Gate E?
چطور میتونم به گیت E بروم؟
انواع مکالمات برای استفاده در فرودگاه
مکالمه اول: At the check-in desk
موقعیت: Dan در حال سفر از نیویورک به لس آنجلس است. وقتی به فرودگاه می رسد به قسمت میز بررسی مدارک می رود. لطفا به مکالمه او با مامور بخش توجه نمایید:
Agent: Good afternoon! Where are you flying to today?
Dan: Los Angeles.
A: May I have your passport, please?
D: Here you go.
A: Are you checking any bags?
D: Just this one.
A: Ok, please place your bag on the scale.
D: I have a stopover in Chicago – do I need to pick up my luggage there?
A: No, it’ll go straight through to Los Angeles. Here are your boarding passes – your flight leaves from gate 15A and it’ll begin boarding at 3:20. Your seat number is 26E.
D: Thanks.
مکالمه دوم: Going through security
موقعیت: Dan در حال گذر از قسمت امنیتی است
Agent: Please lay your bags flat on the conveyor belt, and use the bins for small objects.
Dan: Do I need to take my laptop out of the bag?
A: Yes, you do. Take off your hat and your shoes, too.
(he walks through metal detector)
(BEEP BEEP BEEP)
A: Please step back. Do you have anything in your pockets – keys, cell phone, loose change.
D: I don’t think so. Let me try taking off my belt.
A: Okay, come on through.
(he goes through the metal detector again)
A: You’re all set! Have a nice flight.
مکالمه سوم: On the plane
موقعیت: Dan در زمان سرو شام با یکی از مهمانداران مکالمه ای را برقرار میکند
Flight attendant: Chicken or pasta?
Dan: Sorry?
FA: Would you like chicken or pasta?
D: I’ll have the chicken.
FA: Anything to drink?
D: What kind of soda do you have?
FA: coke, Diet Coke, Sprite, Orange, and Dr. Pepper.
D: A Diet Coke, no ice, please.
FA: Here you go.
D: thanks.
برای درخواست وسیله ای از مهماندار می توانید از Could I have… استفاده کنید:
Could I have a pillow?
Could I have a blanket?
مکالمه انگلیسی در فرودگاه pdf
درنهایت در این قسمت برای شما انواع جملات کاربردی انگلیسی در فرودگاه pdf را قرار داده ایم که با دانلود آن می توانید در هر زمان و مکانی به یادگیری ادامه دهید:
جمع بندی و نتیجه گیری
در این مقاله به بررسی صفر تا صد جملات و عبارات کاربردی در فرودگاه به زبان انگلیسی پرداختیم و سعی کردیم با انواع مثال های مختلف شما را در یادگیری بهتر آنها یاری کنیم. پیشنهاد میکنیم این اصطلاحات را قبل از سفر تمرین کنید تا هنگامی که در فرودگاه قصد پرواز دارید استرس کمتری داشته باشید و سفر فوق العاده ای را تجربه کنید!
شرکت در کلاس زبان انگلیسی بزرگسالان
بیشتر بخوانید:
اصطلاحات مکالمه زبان انگلیسی در هتل
مکالمات روزمره و پرکاربرد انگلیسی در سفر
2 در مورد “لیست جملات و کلمات کاربردی انگلیسی در فرودگاه”
مرسی از کمک شما
مرسی عالی بود