فکر کن رفته باشی اسپانیا و بخوای با یه اسپانیایی زبان صحبت کنی و معرفی خودتو بلد نباشی! موقعیت جالبی نیست… 🥺
مثلاً بگی “سلام، من فلانیام”، ولی همون اولش گیر کنی…
نگران نباش، چون تو این مقاله میخوام یاد بدم چطور راحت و باحال خودتو به اسپانیایی معرفی کنی، جوری که هم طرف خوشت بیاد، هم خودت اعتماد به نفس بگیری…
پس بریم سراغ اصل مطلب!
لغت های کلیدی و مهم برای معرفی خودت به اسپانیایی
اول بیا باهم چندتا لغت کلیدی و خیلی مهم که توی معرفی خودت در اسپانیایی باید یاد بگیری رو مرور کنیم:
واژه اسپانیایی | تلفظ فارسی (تقریبی) | معنی فارسی |
hola | اُلا (h تلفظ نمی شود) | سلام |
adiós | آدیاُس | خداحافظ |
buenos días | بُئِنوس دیاس | صبح بخیر |
buenas tardes | بُئِناس تاردِس | عصر بخیر |
buenas noches | بُئِناس نُچِس | شب بخیر / عصر بخیر |
hasta luego | آستا لوئِگو | بعداً میبینمت / خداحافظ |
hasta mañana | آستا مانیانا | تا فردا / فردا میبینمت |
انواع کلمات و صفات برای توصیف افراد، مکانها یا اشیا
تصور کن می خوای بعضی از ویژگی های شخصیتی خودت مثل خجالتی بودن یا برخی ویژگی ظاهری مثل قد بلند بودن رو بگی. برای توصیف افراد مکانها یا اشیا در زبانها (مثل اسپانیایی یا فارسی)، از صفتها (adjetivos) استفاده میکنیم. توی جدول زیر میتونی نگاهی به اونها بندازی:
نوع صفت | مثال به فارسی | مثال به اسپانیایی |
صفات ظاهری | قد بلند، چشم آبی، تمیز، قدیمی | alto (بلند)، bonito (زیبا)، sucio (کثیف), nuevo (نو) |
صفات شخصیتی | مهربان، خجالتی، مغرور، زرنگ | amable (مهربان), tímido (خجالتی), inteligente (باهوش) |
صفات مکانی | بزرگ، کوچک، دنج، دور | grande (بزرگ), pequeño (کوچک), lejos (دور) |
صفات زمانی | جدید، قدیمی، کوتاهمدت | antiguo (قدیمی), reciente (تازه), breve (کوتاه) |
صفات کمی | زیاد، کم، چندتا | mucho (زیاد), poco (کم), varios (چندتا) |
صفات رنگی | قرمز، آبی، سفید | rojo (قرمز), azul (آبی), blanco (سفید) |
صفات احساسی | خوشحال، ناراحت، عصبی | feliz (خوشحال), triste (غمگین), nervioso (عصبی) |
صفات مربوط به جنس و ماده | چوبی، فلزی، شیشهای | de madera (چوبی), metálico (فلزی), de vidrio (شیشهای) |
صفات مقایسهای و عالی | بلندتر، زیباترین | más alto (بلندتر), el mejor (بهترین) |
همچنین یادتون باشه که صفات در اسپانیایی با جنس (مذکر/مونث) و تعداد (مفرد/جمع) هماهنگ میشن.
مثلاً:
- chico alto (پسر قد بلند)
chica alta (دختر قد بلند) - chicos altos (پسرهای قد بلند)
- chicas altas (دخترهای قد بلند)
انواع سلام و احوالپرسی به اسپانیایی
در زبان اسپانیایی مثل فارسی قبل از هرچیز وقتی میخوای خودتو معرفی کنی باید حتماً اول سلام و احوالپرسی کنی. حتی توی موقعیتهای رسمی یا دوستانه هم سلام کردن خیلی مهمه. وقتی میری تو مغازه یا وارد اتاق میشی، بدون سلام حرف بزنی معمولا زشت میدونن.
بعدش میتونی بگی کی هستی، اهل کجایی، چند سالته و …
با دوستا یا همسن و سالها معمولاً میگن:
- ¿Qué tal?
- ¿Cómo estás?
یا حتی فقط میگن: - ¡Ey! یا ¡Hola tío! (که تو محاوره یعنی «هی داداش!»)
اگه با آدم بزرگتر یا توی یه موقعیت رسمی هستی، بهتره از فرم مؤدبانه استفاده کنی:
- ¿Cómo está usted?
(یعنی حال شما چطوره؟ با احترام)
عبارت اسپانیایی | تلفظ فارسی (تقریبی) | معنی فارسی |
¿Qué tal? | کِ تال؟ | حالت چطوره؟ |
¿Cómo estás? | کُمو اِستاس؟ | خوبی؟ (دوستانه) |
¿Cómo está usted? | کُمو اِستا اُستِد؟ | حالتان چطور است؟ (رسمی) |
¿Qué hay? | کِ آی؟ | چه خبر؟ (خیلی دوستانه) |
¿Cómo te va? | کُمو تِ وا؟ | اوضاع چطوره؟ |
Encantado/a | اِنکانتادو / اِنکانتادا | از دیدارت خوشوقتم |
Mucho gusto | موچو گوستو | خوشبختم |
Bien, gracias | بیِن، گراسیاس | خوبم، ممنون |
¿Y tú? | یی تو؟ | و تو؟ |
نکته فرهنگی:
بین دوستای صمیمی یا حتی دو نفر که تازه آشنا میشن، مخصوصاً خانمها یا خانم و آقا، معمولاً دو بار گونه به گونه میزنن (بیصدا، مثل بوسهی دوستانه). تو اسپانیا خیلی این حرکت رایجه و نشوندهندهی گرمی و صمیمیت هست. ولی تو کشورای دیگهی اسپانیاییزبان فرق میکنه.
معرفی ساده خودتون به اسپانیایی (گفتن اسم)
وقتی میخواید به سادگی خودتون رو معرفی کنید می تونید از عبارت های زیر استفاده کنید. مثلا وقتی تو کلاس درس هستید و میخواید یه معرفی ساده از خودتون داشته باشید و اینکه میدونید نیازی به مکالمات بعدی نیست.
Hola, me llamo amir. سلام، اسم من hldv است.
Mucho gusto, yo soy amir. از آشنایی با شما خوشبختم، من جان هستم.
معرفی رسمی
برای موقعیتهای رسمی مثل مصاحبه کاری، مکاتبات اداری، یا صحبت با افراد بزرگتر و ناآشنا از “Me llamo” یعنی «اسم من هست…»، معادل رسمی و رایج استفاده میشه. همچنین در موقعیتهای رسمی از “usted” برای “شما” به کار میره.
Me llamo [نام]. Soy de [کشور / شهر]. Mucho gusto.
اسم من … است. اهل … هستم. از آشنایی با شما خوشوقتم.
مثال کامل:
Buenos días. Me llamo Alejandro Ramírez. Soy de México. Trabajo como ingeniero. Mucho gusto.
بونوس دیاس. مه یامو آلخاندرو رامیرس. سوی ده مخیکو. تراباخو کومو اینخنیهرو. موچو گوستو.
سلام. اسم من آلخاندرو رامیرز است. اهل مکزیک هستم. بهعنوان مهندس کار میکنم. از آشنایی با شما خوشوقتم.
معرفی غیر رسمی و دوستانه
بین دوستا، همکلاسیها، همسنوسالها یا محیطهای غیررسمی میتونی به جای “Me llamo” از “Soy” (من هستم) استفاده کنی. همچنین به جای “usted” از “tú” برای صمیمانه حرف زدن استفاده میشه.
ساختار کلی به این شکل هست:
Hola. Soy [نام]. ¿Y tú?
سلام. من … هستم. و تو؟
مثال کامل:
¡Hola! Soy Laura. Tengo 23 años y estudio medicina. ¿Y tú?
اولا! سوی لائورا. تِنگو بئنتهیترس آنیوس یی استودیئو مدیسینا. یی تو؟
سلام! من لائورا هستم. ۲۳ سالمه و پزشکی میخونم. تو چی؟
معرفی خود به اسپانیایی همراه با جزئیات
تو این قسمت کمی جزئی تر میشیم و مواردی مثل صحبت درمورد شغل و تحصیلات و علاقه مندی هاتون رو بیان میکنیم.
چگونه درمورد شغلتون به اسپانیایی صحبت کنید
وقتی میخواید بگید “شغل من چیه؟” یا “من چی کار میکنم؟” چند تا جمله ساده و کاربردی هست که میتونید استفاده کنید:
“Soy [شغلتون].” (سُوی)
مثال: Soy médico. (سُوی مِدیکو)
یعنی “من دکتر هستم.”
Soy estudiante. (سُوی اِستودیانتِ)
یعنی “من دانشجو هستم.”
همچنین عبارت “Trabajo como [شغل].” (تْراباخو کومو) هم استفاده میشه.
یعنی “من به عنوان …. کار میکنم.”
مثال:
Trabajo como ingeniero. (تْراباخو کومو اینخِنیِرو)
“من به عنوان مهندس کار میکنم.”
نکته مهم: اگه شغلتون مذکر و مؤنث داره (مثل Profesor/a)، اگه آقا هستید از حالت مذکر (مثلاً Profesor) و اگه خانم هستید از حالت مؤنث (مثلاً Profesora) استفاده کنید. بعضی شغلها هم مثل Estudiante یا Artista برای هر دو جنسیت یکسان هستن.
انواع مشاغل به اسپانیایی رو میتونید تو جدول زیر ببینید:
شغل (فارسی) | تلفظ (عامیانه فارسی) | شغل (اسپانیایی) |
دانشجو | اِستودیانتِ | Estudiante |
معلم/استاد | پْرُفِسُر/اَ | Profesor/a |
دکتر | مِدیکو/اَ | Médico/a |
پرستار | اِنفِرمِرو/اَ | Enfermero/a |
مهندس | اینخِنیِرو/اَ | Ingeniero/a |
برنامهنویس | پْرُگرامادور/اَ | Programador/a |
کارمند | اِمپلِآدو/اَ | Empleado/a |
فروشنده | بِندِدُر/اَ | Vendedor/a |
آشپز | کوسینِرو/اَ | Cocinero/a |
راننده | کُندوکْتور/اَ | Conductor/a |
پلیس | پُلیسیا | Policía |
آتشنشان | بومبِرو/اَ | Bombero/a |
هنرمند | آرتیستا | Artista |
نویسنده | اِسْکریتور/اَ | Escritor/a |
موسیقیدان | موسیکو/اَ | Músico/a |
معمار | آرکیتِکْتُ/اَ | Arquitecto/a |
وکیل | آبوگادو/اَ | Abogado/a |
حسابدار | کُنتادور/اَ | Contador/a |
مدیر | خِرِنتِ | Gerente |
کارگر | اُبْرِرو/اَ | Obrero/a |
خانهدار | آما دِ کاسا | Ama de casa |
بازنشسته | خوبیلادو/اَ | Jubilado/a |
چگونه درمورد تحصیلاتتون به اسپانیایی صحبت کنید
برای اینکه بگید “من کجا درس خوندم” یا “چه رشتهای خوندم”، میتونید از این جملات استفاده کنید:
“Estudié [رشته تحصیلی].” (اِستودیِه [رشته تحصیلی].)
- یعنی “من [رشته تحصیلی] خوندم.”
- مثال: Estudié Ingeniería. (اِستودیِه اینخِنیِریا) یعنی “من مهندسی خوندم.”
- مثال: Estudié Literatura. (اِستودیِه لیتِراتورا) یعنی “من ادبیات خوندم.”
برای بیان مقطع تحصیلی:
“Tengo un título en [رشته تحصیلی].” (تِنگو اون تیتولو اِن [رشته تحصیلی].)
یعنی “من مدرک [رشته تحصیلی] دارم.”
مثال: Tengo un título en Administración de Empresas. (تِنگو اون تیتولو اِن آدْمینیسْتْراسیون دِه اِمپْرِسَس) یعنی “من مدرک مدیریت بازرگانی دارم.”
جدول انواع تحصیلات به اسپانیایی
چگونه در مورد تحصیلاتتون به اسپانیایی صحبت کنید | تلفظ فارسی (تقریبی) | معنی فارسی |
جدول انواع تحصیلات به اسپانیایی | کِ تال؟ | حالت چطوره؟ |
کُمو اِستاس؟ | خوبی؟ (دوستانه) | |
¿Cómo está usted? | کُمو اِستا اُستِد؟ | حالتان چطور است؟ (رسمی) |
¿Qué hay? | کِ آی؟ | چه خبر؟ (خیلی دوستانه) |
¿Cómo te va? | کُمو تِ وا؟ | اوضاع چطوره؟ |
Encantado/a | اِنکانتادو / اِنکانتادا | از دیدارت خوشوقتم |
Mucho gusto | موچو گوستو | خوشبختم |
Bien, gracias | بیِن، گراسیاس | خوبم، ممنون |
¿Y tú? | یی تو؟ | و تو؟ |
چند مثال برای بیان بهتر مقطع تحصیلی
Soy estudiante de Bachillerato. (سُوی اِستودیانتِ دِه باچیلِراتو)
یعنی “من دانشآموز دبیرستان هستم.”
Tengo un Máster en Economía. (تِنگو اون ماسْتِر اِن اِکونومیا)
“من فوق لیسانس اقتصاد دارم.”
Me gradué de la Universidad de Barcelona con un Grado en Derecho. (مِه گْرادوئِه دِه لا اونیوِرْسیداد دِه بارسِلونا کُن اون گْرادو اِن دِرِچو)
یعنی “من از دانشگاه بارسلونا با مدرک لیسانس حقوق فارغالتحصیل شدم.”
صحبت درمورد علاقه مندی ها و تفریحاتتون در اسپانیایی
وقتی میخواید بگید “من به چی علاقه دارم؟” یا “وقت آزادم چی کار میکنم؟”، این جملات به دردتون میخورن:
Me gusta مِه گوسْتا
یعنی “من … و دوست دارم.”
مثال با فعل: Me gusta leer. (مِه گوسْتا لِئِر) یعنی “من کتاب خوندن رو دوست دارم.”
مثال با اسم: Me gusta el fútbol. (مِه گوسْتا اِل فوتْبُل) یعنی “من فوتبال رو دوست دارم.”
Mi pasatiempo favorito es la jardinería. (می پاساتیِمپو فابوریتو اِس لا خاردینِریا) 🧑🌾 یعنی “سرگرمی مورد علاقه من باغبانی است.”
“Me encanta [فعل/اسم].” (مِه اِنْکانْتا [فعل/اسم].)
این پر احساس تر از “Me gusta” هست و یعنی “من عاشق [فعل/اسم] هستم.” یا “من [فعل/اسم] رو خیلی دوست دارم.”
مثال: Me encanta viajar. (مِه اِنْکانْتا بیاخار) یعنی “من عاشق سفر کردنم.”
“En mi tiempo libre, me gusta [فعل].” (اِن می تیِمپو لیبْرِه، مِه گوسْتا [فعل].)
یعنی “در وقت آزادم، دوست دارم [فعل] انجام بدم.”
مثال: En mi tiempo libre, me gusta escuchar música. (اِن می تیِمپو لیبْرِه، مِه گوسْتا اِسْکوچار موسیکا) یعنی “در وقت آزادم، دوست دارم موسیقی گوش بدم.”
جدول انواع علاقه مندی ها به اسپانیایی
علاقهمندی/تفریح (فارسی) | اسپانیایی | تلفظ (عامیانه فارسی) |
خواندن کتاب | Leer | لِئِر |
گوش دادن به موسیقی | Escuchar música | اِسْکوچار موسیکا |
دیدن فیلم/سریال | Ver películas/series | بِر پِلیکولاس/سِریِس |
ورزش کردن | Hacer deporte | آسِر دِپورتِه |
فوتبال | Fútbol | فوتْبُل |
بسکتبال | Baloncesto | بالونْسِسْتو |
شنا | Nadar | نادار |
پیادهروی/کوهنوردی | Senderismo | سِنْدِریسْمو |
سفر کردن | Viajar | بیاخار |
آشپزی | Cocinar | کوسینار |
رقصیدن | Bailar | باییار |
نقاشی کردن | Pintar | پینتار |
عکس گرفتن | Sacar fotos / Hacer fotografías | ساکار فوتوس / آسِر فوتوگْرافیاس |
بازیهای ویدیویی | Videojuegos | بیدِاوْخوئِگوس |
باغبانی | Jardinería | خاردینِریا |
گذراندن وقت با دوستان/خانواده | Pasar tiempo con amigos/familia | پاسار تیِمپو کُن آمیگوس/فامیلیا |
یادگیری زبانهای جدید | Aprender idiomas nuevos | آپْرِنْدِر ایدیوماس نْوِوُس |
نوشتن | Escribir | اِسْکْری بیر |
گشت و گذار در طبیعت | Explorar la naturaleza | اِکْسْپلورار لا ناتورالِسا |
خرید کردن | Ir de compras | ایر دِه کُمپْراس |
صحبت درمورد انواع هنر هایی که دارید یا علاقه مند هستید
برای اینکه بگید “من به چه هنرهایی علاقه دارم” یا “چه هنری بلدم”، از این جملات استفاده کنید:
“Me interesa mucho [نوع هنر].” (مِه اینتِرِسا موچو [نوع هنر].)
“من خیلی به [نوع هنر] علاقه دارم.”
Me interesa mucho la pintura. (مِه اینتِرِسا موچو لا پینتورا) “من خیلی به نقاشی علاقه دارم.”
برای بیان توانایی یا انجام دادن یک هنر:
“Sé [فعل هنر].” (سِه [فعل هنر].)
یعنی “من [فعل هنر] بلدم.” (برای بیان توانایی)
مثال: Sé tocar la guitarra. (سِه توکار لا گیتارّا) یعنی “من گیتار زدن بلدم.”
هنر (فارسی) | تلفظ (عامیانه فارسی) | اسپانیایی |
نقاشی | پینتورا | Pintura |
موسیقی | موسیکا | Música |
تئاتر | تِئاتْرو | Teatro |
سینما | سینِه | Cine |
عکاسی | فوتوگْرافیا | Fotografía |
رقص | دانْسا / باییلِه | Danza / Baile |
مجسمهسازی | اِسْکولْتورا | Escultura |
ادبیات | لیتِراتورا | Literatura |
معماری | آرکیتِکْتورا | Arquitectura |
طراحی | دیسِنیو | Diseño |
صحبت در مورد غذاهای مورد علاقتون
اگر موقعیت کمی صمیمی تر شد و خواستید درمورد غذاهای مورد علاقتون صحبت کنید میتونید این عبارت هارو به کار ببرید:
“Mi comida favorita es [غذا].” (می کومیدا فابوریتا اِس [نوع غذا].)
یعنی “غذای مورد علاقه من … است.”
مثال: Mi comida favorita es la pasta. (می کومیدا فابوریتا اِس لا پاسْتا) یعنی “غذای مورد علاقه من پاستا است.”
“Me gusta mucho [غذا].” (مِه گوسْتا موچو [غذا].)
یعنی “من [غذا] رو خیلی دوست دارم.”
مثال: Me gusta mucho el sushi. (مِه گوسْتا موچو اِل سوشی) 🍣 یعنی “من سوشی رو خیلی دوست دارم.”
“Me encanta [غذا].” (مِه اِنْکانْتا [غذا].)
یعنی “من عاشق [غذا] هستم.”
مثال: Me encanta la pizza. (مِه اِنْکانْتا لا پیتْسا) 🍕 یعنی “من عاشق پیتزا هستم.”
“Me gusta probar comidas nuevas.” (مِه گوسْتا پْرُبار کومیداس نْوِواس.)
یعنی “من دوست دارم غذاهای جدید امتحان کنم.”
علاقه مندی به حیوانات
برای اینکه بگید “من حیوانات رو دوست دارم” یا “حیوان خانگی دارم” از این واژه ها استفاده کنید:
“Me gustan los animales.” (مِه گوسْتان لوس آنیمالِس.)
یعنی “من حیوانات رو دوست دارم.” (این رایجترین و سادهترین راهه.)
“Me encantan los animales.” (مِه اِنْکانْتان لوس آنیمالِس.)
یعنی “من عاشق حیوانات هستم.”
“Soy amante de los animales.” (سُوی آمانْتِه دِه لوس آنیمالِس.)
یعنی “من دوستدار حیوانات هستم.” (کمی رسمیتر)
“Tengo una mascota.” (تِنگو اونا ماسْکُتا.)
یعنی “من یک حیوان خانگی دارم.”
“Tengo un perro/gato.” (تِنگو اون پِرّو/گاتو.)
یعنی “من یک سگ/گربه دارم.”
صحبت درمورد اهداف و آرزوهاتون
برای صحبت در مورد اهداف و آرزوها، از این جملات استفاده کنید:
برای اهداف (کوتاه مدت یا بلند مدت):
“Mi objetivo es [فعل در حالت مصدر].” (می اُبْخِتیبو اِس [فعل در حالت مصدر].)
یعنی “هدف من [انجام کاری] است.”
مثال: Mi objetivo es aprender español fluidamente. (می اُبْخِتیبو اِس آپْرِنْدِر اِسْپانیول فْلویدامِنتِه) 🗣️ یعنی “هدف من این است که اسپانیایی را روان یاد بگیرم.”
“Quiero [فعل در حالت مصدر].” (کیِرو [فعل در حالت مصدر].)
یعنی “من میخواهم [انجام کاری] انجام دهم.” (ساده و کاربردی)
برای آرزوها و رویاها:
“Mi sueño es [فعل در حالت مصدر].” (می سوئِنیو اِس [فعل در حالت مصدر].)
یعنی “رویای من [انجام کاری] است.”
مثال: Mi sueño es vivir en España. (می سوئِنیو اِس بیبیر اِن اِسْپانیا) 🇪🇸 یعنی “رویای من زندگی در اسپانیا است.”
مثال: Quiero viajar por el mundo. (کیِرو بیاخار پُر اِل مونْدو) 🌍 یعنی “من میخواهم دور دنیا سفر کنم.”
چگونه شهر یا کشورتان یا اصالتتون رو به اسپانیایی بگید؟
برای گفتن شهر، کشور یا اصالت خود به زبان اسپانیایی، معمولاً از عبارتهایی مثل “Soy de…” یا “Vengo de…” استفاده میشود. در ادامه با مثالها و توضیحات کامل یاد میگیرید:
Soy de + شهر/کشور
معنی: من اهل … هستم.
تلفظ فارسی: سوئی ده …
مثالها:
Soy de Irán.
من اهل ایران هستم.
(تلفظ: سوئی ده ایران)
Soy de Teherán.
من اهل تهران هستم.
(تلفظ: سوئی ده تهِران)
گفتن اینکه از کجا آمدهاید (رسمیتر یا برای سفر)
Vengo de + شهر/کشور
معنی: من از … آمدهام.
تلفظ فارسی: وِنگو ده …
مثالها:
Vengo de Irán.
من از ایران آمدهام.
(تلفظ: وِنگو ده ایران)
Vengo de una ciudad pequeña.
از یک شهر کوچک آمدهام.
مثال در جمله:
Hola, me llamo Amir. Tengo 31 años y soy de Irán. Actualmente vivo en Países Bajos. Soy iraní.
سلام، اسمم امیر است. ۳۱ سال دارم و اهل ایران هستم. در حال حاضر در هلند زندگی میکنم. ایرانی هستم.
جمع بندی
تو این مقاله دیدی که معرفی کردن خودت به اسپانیایی اصلاً سخت نیست. فقط کافیه چند عبارت ساده بلد باشی و تمرین کنی. ولی اگه هدفت جدیتره، مثلاً مهاجرت یا ادامه تحصیل، یادگیری عمیقتر لازم داری.
منم مثل تو از همینجا شروع کردم ولی وقتی تصمیم گرفتم جدی یاد بگیرم با دورههای اسپانیایی مؤسسه زبان دهخدا آشنا شدم.
هم دورههای آنلاین داره برای کسایی که وقت رفتوآمد ندارن یا شهرستان زندگی میکن و هم کلاس حضوری برای تمرکز بیشتر. من با همین روش تو کمتر از چند ماه تونستم اسپانیایی رو کاربردی و اصولی یاد بگیرم.
موفق باشی! 🙂
مطالب مرتبط به زبان اسپانیایی:
بهترین کانال های یوتیوب برای یادگیری زبان اسپانیایی