اصطلاحات خودرو و رانندگی به انگلیسی

اصطلاحات خودرو و رانندگی

اصطلاحات خودرو و رانندگی به انگلیسی

در این مقاله به صورت اختصاصی به اصطلاحات، عبارات،‌ افعال و واژگان زبان انگلیسی که در مورد رانندگی و ماشین استفاده می شود اشاره شده است. با استفاده از مطالب این مقاله براحتی می توانید در زمان رانندگی و یا در مورد رانندگی به انگلیسی صحبت نمایید و منظور خود را منتقل کنید. خب دیگه بهتره بریم سراغ یادگیری اصطلاحات بیان شده.

 

اجزای ماشین به انگلیسی

۱. door handle

دستگیره در

۲. air vent

محفظه های کولر و بخاری

۳. wing mirror (BrE) / side-view mirror (NAmE)

آینه بغل

۴. windscreen (BrE) / windshield (NAmE)

شیشه جلو ماشین

۵. windscreen wiper (BrE) / windshield wiper (NAmE)

برف پاک کن

۶. dashboard

فضایی که پشت فرمان ماشین است و شامل کیلومترشمار، سرعت سنج و … است

۷. steering wheel

فرمان ماشین

۸. Speedometer

سرعت سنج

۹. rev counter

دور موتور

۱۰. fuel counter

عقربه بنزین

۱۱. ignition

استارت

۱۲. horn

بوق

۱۳. milometer (BrE) / odometer (NAmE)

کلیومتر شمار

۱۴. accelerator (BrE) / gas pedal (NAmE)

پدال گاز

۱۵. clutch

کلاچ

۱۶. brake

ترمز

۱۷. driver’s seat

صندلی راننده

۱۸. seat belt

کمربند ایمنی

۱۹. gear lever (BrE) / gear shift (NAmE)

دنده

۲۰. handbrake (BrE) / emergency brake (NAmE)

ترمز دستی

۲۱. passenger seat

صندلی مسافر

۲۲. glove compartment / glove box

داشبرد

۲۳. rear-view mirror

آینه عقب

۲۴. visor

آفتاب گیر

۲۵. bonnet

کاپوت

۲۶. boot (BrE) / trunk (NAmE)

صندوق عقب

۲۷. wheel

رینگ لاستیک

۲۸. tyre (BrE) / tire (NAmE)

لاستیک یا تایر

۲۹. number plate

پلاک ماشین

۳۰. headlights

چراغ جلو

۳۱. spare tyre

زاپاس

 

جملات و اصطلاحات رانندگی به انگلیسی

۱. lock the car / unlock the car

در ماشین رو قفل کردن / باز کردن ( در هر دو حالت با سوئیچ و با دزدگیر )

۲. Get in the car

سوار ماشین شدن

۳. Put on / fasten your seatbelt

کمربند ایمنی تو ببند

همچنین می توانید بگویید

Buckle up

۴. Take off / release the handbrake

ترمز دستی رو خواباندن

۵. start the car

ماشین را روشن کردن

۶. Automatic cars

ماشین اتوماتیک

۷. manual cars

ماشین دنده ای

۸. Speed up

با سرعت راندن

۹. slow down

آرام راندن

۱۰. A long drive

رانندگی طولانی مدت

۱۱. A short drive

رانندگی کوتاه مدت

۱۲. pull out the car

ماشین رو از جای پارک بیرون آوردن

۱۳. pull over

کنار خیابان متوقف شدن ( عامیانه بزن کنار یا بزن بغل )

۱۴. step on it

با نهایت سرعت رانندگی کردن

۱۵. break down

ماشین خراب شده

۱۶. accident

تصادف کردن

۱۷. hire / rent a car

کرایه کردن ماشین

۱۸. overtake

سبقت گرفتن

۱۹. speed limit

محدودیت سرعت

۲۰. slam the brakes on

ناگهانی ترمز کردن

۲۱. have a near miss

از بیخ گوش مون گذشت ( به معنای اینکه ممکن بود یک تصادف بد رخ بدهد که این اتفاق رخ نداده )

۲۲. cut sb off

ناگهانی جلو کسی پیچیدن و سبقت گرفتن

۲۳. indicate

روشن کردن راهنما

۲۴. flat / burst / punctured tyre

تایر پنچر

۲۵. release the clutch

کچ رو ول کن

۲۶. reverse the car

دنده عقب برو

۲۷. change / shift / put sth into gear

دنده ماشین رو عوض کن

۲۸. be caught in / get stuck in / sit in a traffic jam

در ترافیک گیر کردن

۲۹. be caught on speed camera

توسط دوربین سرعت جریمه شدن

۳۰. avoid the traffic

ترافیک رو دور زدن / از ترافیک دوری کردن

4.3/5 - (7 امتیاز)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *