اصطلاحات رانندگی به انگلیسی

اصطلاحات رانندگی به انگلیسی

اصطلاحات رانندگی به انگلیسی 

در این مطلب می خواهیم به بیان یک سری اصطلاحات رانندگی بپردازیم که در زمان رانندگی و در مورد رانندگی استفاده می شوند. این اصطلاحات بسیار کاربردی بوده و به شما برای صحبت کردن در این زمینه کمک شایانی خواهند کرد.

۱. Back up

معنی : دنده عقب گرفتن

مثال:

See if you can back up a bit further

ببین اگر می تونی یکم بیشتر دنده عقب بیا.

 

۲. Buckle up

معنی : کمربند ایمنی رو ببند

که می تونیم از Fasten your seat belt هم استفاده کنید.

مثال:

Please buckle up now, we are about to move

لطفا کمربند هاتون رو ببنید که می خواییم حرکت کنیم.

 

۳. Cut off

معنی : جلو راه کسی رو گرفتن یا پیچیدن جلو کسی

مثال:

A second policeman cut off his escape

در چند ثانیه پلیس جلو فرارش رو گرفت.

 

۴. Drive by

معنی : کاری را خارج از ماشین در حال حرکت انجام دادن

مثال:

He was killed in a drive-by shooting

او در یک تیرندازی از یک ماشین در حال حرکت کشته شد.

 

۵. Fill up

معنی : باک ماشین را پر کردن

مثال:

He filled up the tank with petrol

باک ماشین را با بنزین پر کرد.

 

۶. Get out of

معنی : خارج شدن از ماشین

البته این اصطلاح یک معنی کلی برای مکان های دیگر هم دارد.

مثال:

You must not get out of the car when it is in motion

نباید زمانی که ماشین در حال حرکت است از آن خارج شوی.

 

۷. Pull over

معنی : توقف در کنار خیابان یا جاده

مثال:

She saw the ambulance coming up behind her and pulled over

او مشاهده کرد آمبولانس پشت سرش داره میاد و برای همین کنار خیابان متوقف شد.

 

۸. Run over

معنی: کسی یا چیزی را با ماشین زدن (تصادف کردن) و یا از روی کسی یا چیزی رد شدن

مثال:

Jessica was run over by a car outside her house

جسیکا خارج از خونه اش با یک ماشین تصادف کرد.

 

۹. Slow down

معنی: آهسته و آرام رانندگی کردن، سرعت ماشین را کم کردن

مثال:

Slow down! You are driving too fast

آرام برو! خیلی داری تند رانندگی می کنی.

 

۱۰. turn off

معنی : خاموش کردن ماشین

مثال:

You forgot to turn off the blinker

فراموش کردی فلاشر ها را خاموش کنی.

 

۱۱. Pull in

معنی : به سمت کنار جاده یا خیابان رفتن و توقف کردن

مثال :

We pulled in at the side of the road

ما به کنار جاده رفتیم و متوقف شدیم.

 

۱۲. Pull out

معنی: از کنار جاده خارج شدن و حرکت کردن

A car pulled out in front of me

یک ماشین از کنار خیابان به جلو من آمد.

 

۱۳. Run into

معنی : تصادف کردن با کسی یا چیزی

مثال:

The bus went out of control and ran into a line of people

اتوبوس از کنترل خارج شد و با گروهی از مردم برخورد کرد.

 

۱۴. Knock down

معنی : با کسی تصادف کردن و باعث زمین خوردن شدن

مثال:

She was knocked down by a bus

با برخورد با یک اتوبوس به زمین خورد.

 

۱۵. Pick up

معنی: دنبال کسی رفتن با ماشین

مثال:

I will pick you up at six

ساعت شش میام دنبالت.

 

۱۶. Overtake

معنی: سبقت گرفتن

مثال:

You shouldn’t overtake on a bridge

نباید روی پل سبقت بگیری

 

۱۷. Speed limit

معنی: سرعت مجاز

مثال:

I never go over the speed limit

من هرگز بیشتر از سرعت مجاز رانندگی نمی کنم.

 

۱۸. Break down

معنی: خراب شدن ماشین

Last night on the way home my car was broken down

دیشب در راه برگشت به خانه ماشینم خراب شد.

 

۱۹. Fine / ticket

معنی: جریمه

مثال:

She has already paid over 2000 dollars in fines

تا حالا بیش از ۲ هزار دلار جریمه پرداخت کرده.

 

 

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد می کنیم:

اجزاء مختلف ماشین به انگلیسی

 

4.2/5 - (15 امتیاز)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *