ضرب المثل های معروف زبان ترکی به همراه معنی

ضرب المثل های زبان ترکی

ضرب المثل های معروف زبان ترکی به همراه معنی

زبان ترکی یکی از زبان های نزدیک به زبان فارسی می باشد که در بسیاری از موارد با زبان فارسی در واژگان و ادبیات دارای ریشه های مشترک است. از این رو یادگیری این زبان برای فارسی زبانان می تواند نسبت به زبان های دیگر آسان تر باشد البته جدا از زبان عربی که با زبان فارسی وجه اشتراکات زیادی دارد. با توجه به پیشینه تاریخی زبان ترکی و زبان فارسی و غنای تاریخی و ادبی این زبان و کشور ترکیه برای بهبود کلام در حالت گفتار دانستن اصطلاحات و ضرب المثل های این زبان می تواند به زبان آموزان زبان ترکی کمک شایانی نماید. از این رو در این جا به بیان ضرب المثل های زبان ترکی به همراه معنی آن ها به زبان فارسی پرداخته شده است. امیدواریم با استفاده از این عبارات زبان ترکی را زیباتر و بومی تر از قبل صحبت کرده و این زبان را بهتر و بیش از پیش درک نمایید.

 

ضرب المثل های پرکاربرد زبان ترکی استانبولی

1. Bir fincan kahvenin kırk yıl hatırı vardır

یک فنجان قهوه ترک، چهل سال ارزش دارد.

2. Damlaya damlaya göl olur

قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود

3. Denize düşen yılana sarılır

شخص مغرور به هر خس و خاشاکی چنگ می¬اندازد

4. Gülü seven dikenine katlanır

گل بی عیب خداست

5. Yalancının mumu yatsıya kadar yanar

ماه پشت ابر نمی¬ماند

6. Gülme komşuna, gelir başına

هر چیزی را که منع کنید، سر خودتان هم می‌آید

7. Ayağını yorganına göre uzat

پایت را از گلیمت درازتر نکن

8. Dost acı söyler

جنگ اول به از صلح آخر

9. Anasına bak, kızını al

رفتار دختر شبیه مادرش است

10. Havlayan kopek isirmaz

سنگ بزرگ نشانه نزدن است

11. Askin gozu karadir

عشق کور است

12. Bir elin nesi var, iki elin sesi var

یک دست صدا ندارد

13. Yenilen pehlivan gurese doymaz

هفت بار زمین خوردی، هشت بار بلند شو

14. Gozden irak, gonulden de irak olur

از دل برود هر آنکه از دیده برفت

15. Ne ekersen, onu bicersin

از هر دست بدی، از همان دست می¬گیری

16. Kopegin duasi Kabul olsa idi, gokden kemik yagardi

به حرف گربه سیاه باران نمی آید

17. Bickak yarasi gecer, del yarasi gecmez

زخم چاقو التیام می یابد اما زخم زبان همواره بدتر می شود

18. sormak ayıp değil, bilmemek ayıptır

پرسیدن عیب نیست، ندانستن عیب است

19. Armut piş ağzıma düş

هلو بپر تو گلو

20. Kelin ilacı olsa kendi başına sürer

کل اگرطبیب بودی سر خود دوا نمودی

21. Dağ dağa kavuşmaz, insan insana kavuşur

کوه به کوه نمی رسد انسان به انسان می رسد

22. İğneyi kendine çuvaldızı başkasına batır atasözü

یه سوزن به خودت بزن یه جوالدوز به دیگران بزن

23. Bir ipte iki cambaz oynayamaz

دو پادشاه در یک اقلیمی نگنجند

24. Bir pire için ev yakılmaz

به ‌خاطر یک شپش نباید خانه را به‌آتش کشید. برای یک کک، گلیم را نمی‌سوزانند

25. Cahil dostum olacağına, akıllı düşmanım olsun

دشمن دانا را به ‌دوست نادان ترجیح می‌دهم

26. Can çıkar, huy çıkmaz

جان از بدن بیرون می‌رود ولی عادت می‌ماند. ترک عادت موجب مرض است

27. Çürük iple kuyuya inilmez

با طناب پوسیده داخل چاه رفتن

28. Denize düşen yılana sarılır

کسی که در دریا بیفته، به‌مار هم چنگ می‌اندازد. غریق بر هر گیاه خشک چنگ زند

29. Dil kılıçtan keskindir

زبان، تیزتر از شمشیر است .زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است

30. Gülü seven dikenine katlanır

هرکه خواهان گل سرخ است نیش خارش را تحمل می‌کند. نوش خواهی، نیش می‌باید چشید

31. İp inceldiği yerden kopar

طناب‌ از جای نازک شده پاره می‌شود

32. Isıracak köpek dişini göstermez

سگی که می‌خواهد گاز بگیرد، دندانش را نشان نمی‌دهند

33. Kefenin cebi yoktur

کفن جیب ندارد. یعنی مرده نمی تواند به قبر مال و اموالش را ببرد

34. Sakla samanı, gelir zamanı

کاه را نگه‌دار، زمان استفادهٔ از آن فرا می‌رسد. هرچیز که خار آید، یک روز به‌ کار آید

35. sıcak Sütten ağzı yanan yoğurdu üfleyerek yer

دهانی که از نوشیدن شیر داغ سوخته باشد، حتی به‌ماست هم فوت می‌کند. مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد

36. Kendi düşen ağlamaz

هرکه به‌ تقصیر خویش برزمین افتد، نباید گریه کند. خودکرده را چه درمان یا خودکرده را تدبیر نیست

37. Keskin sirke küpüne zarar

سرکهٔ تند، به‌خمره‌اش آسیب وارد می‌کند. حسود هرگز نیاسود

38. Komşunun tavuğu komşuya kaz görünürmüş

مرغ همسایه غاز است

39. İnsan yedisinde ne ise yetmişinde de odu

آدم هرچه در هفت‌سالگی باشد، در هفتاد‌ سالگی هم هست

40. Öfkeyle kalkan zararla oturur

کسی که با غضب بلند شود، با ضرر می‌نشیند

ضرب المثل های ترکی درباره زمان

ضرب المثل های ترکی درباره زمان

زمان برای ما چیزهای زیادی است. زمان پر از فرصت است، همیشه در حال تمام شدن است، هرگز به اندازه کافی وجود ندارد، و ما همیشه به دنبال بهترین راه ها برای گذراندن زمانی هستیم که در اختیار داریم. با در نظر گرفتن این موضوع، در اینجا چند ضرب المثل ترکی در مورد زمان آورده شده است:

  1. Zaman her şeyin ilacıdır.

زمان همه چیز را حل می کند.

مثال:

Üzülme, bugünler de geçecek; zaman her şeyin ilacıdır.

غمگین نباش، این روزها می گذرد. زمان همه چیز را حل میکند.

  1. Vakit nakittir.

زمان پول نقد است.

مثال:

Bir an önce işe gitmeliyim. Eee, ne de olsa vakit nakittir.

من باید هر چه زودتر بروم سر کار. خب، بالاخره زمان پول است.

  1. Bugünün işini yarına bırakma.

کار امروز را به فردا نگذارید.

مثال:

Ödevimi yarın yaparım deyince babam bugünün işini yarına bırakma dedi.

وقتی گفتم فردا تکلیفم را انجام می دهم، پدرم گفت کار امروز را به فردا نگذار.

 

ضرب المثل های ترکی در مورد امید

ضرب المثل های ترکی در مورد امید

همه ما می‌توانیم گاهی از کلمات نشاط ‌آور استفاده کنیم، مخصوصاً وقتی در پایین ‌ترین نقطه روحی خود هستیم. چه شما یا یکی از عزیزانتان نیاز به تشویق داشته باشید، این دو ضرب المثل ترکی در مورد امید جواب می دهند!

  1. Çıkmadık candan umut kesilmez.

تا وقتی زنده ای، امید هست.

مثال:

Üzülme, son aday henüz açıklanmadı. Çıkmadın candan umut kesilmez.

نگران نباشید، نامزد نهایی هنوز معرفی نشده است. تا وقتی زنده ای، امید هست.

  1. Gün doğmadan neler doğar.

فردا هم روز جدیدی است.

مثال:

Öyle hemen umudunu kaybetme. Gün doğmadan neler doğar.

به این زودی امیدت را از دست نده. فردا هم روز جدیدی است.

ضرب المثل های ترکی در مورد دوستی

ضرب المثل های ترکی در مورد دوستی

یک دوستی واقعی یکی از با ارزش ترین چیزهایی است که یک فرد می تواند تجربه کند – و یک دوستی ساختگی یا ضعیف می تواند یکی از بدترین چیزها باشد! ضرب المثل های ترکی زیر در مورد دوستی توصیه هایی در مورد چگونگی انتخاب عاقلانه دوستان و اینکه چگونه خودتان دوست خوبی باشید، ارائه می دهد.

  1. Bana arkadaşını söyle sana kim olduğunu söyleyeyim.

از دوستت بگو تا بهت بگم کی هستی.

مثال:

John o gruba girdiğinden beri her gün kavga ediyor. Eee, ne demişler ‘Bana arkadaşını söyle sana kim olduğunu söyleyeyim.’

جان از زمانی که به آن گروه پیوسته است، هر روز در حال دعوا بوده است. خب، می گن: از دوستت بگو تا به تو بگویم کی هستی.

  1. Dost kara günde belli olur.

دست آن است که گیرد دست دوست، در پریشان حالی و درماندگی

مثال:

İflas ettiğinden beri Mary dışında hiçbir arkadaşı yanında değil.  Eee, dost kara günde belli olur.

از زمانی که او ورشکست شد، هیچ یک از دوستانش به جز مری با او نبودند. خب، دوست آن است که گیرد دست دوست، در پریشان حالی و درماندگی.

  1. Dost acı söyler.

دوست واقعی درد را می گوید.

مثال:

Kusura bakma bu olayda sen hatalısın; dost acı söyler.

متاسفم، در این مورد اشتباه می کنید. دوست واقعی درد را می گوید.

ضرب المثل های ترکی در مورد اعتماد

دانستن اینکه به چه کسی (یا چه چیزی) باید اعتماد کرد، مهارت مهمی است، اما می‌تواند یکی از سخت‌ ترین موارد نیز باشد. برای اینکه کمی در این مورد به شما توصیه کنیم، در اینجا دو ضرب المثل ترکی در مورد اعتماد آورده شده است.

  1. Güvenme varlığa, düşersin darlığa.

به ثروت اعتماد نکن، به فقر دچار میشی

مثال:

Paranı çarçur etme; ne derler ‘Güvenme varlığa, düşersin darlığa.’

پول خود را هدر ندهید؛ میگن : به ثروت اعتماد نکن، به فقر دچار میشی

  1. Güvenme dostuna, saman doldurur postuna.

به دوستت اعتماد نکن، با کاه پوستت را پر می کند.

مثال:

Sen herkese çok güveniyorsun. Şu atasözünü hiç duymadın mı? ‘Güvenme dostuna, saman doldurur postuna.’

تو خیلی به همه اعتماد داری تا حالا اون ضرب المثل رو نشنیدی؟ “به دوستت اعتماد نکن، با کاه پوستت را پر می کند.”

ضرب المثل های ترکی در مورد پول

همانطور که همه ما می دانیم، هر زبانی نقل قول ها و ضرب المثل های زیادی در مورد پول و نحوه استفاده عاقلانه از آن دارد. در زیر چند ضرب المثل معروف ترکی در مورد پول آورده شده است.

  1. Parayı veren düdüğü çalar.

پول داشته باش، روی سبیل شاه نقاره بزن

مثال:

Sen de ona para verseydin, sana da dondurma getirirdi; parayı veren düdüğü çalar.

اگر به او پول می دادی، برایت بستنی هم می آورد. پول داشته باش، روی سبیل شاه نقاره بزن

  1. Para parayı çeker.

پول، پول میاره

مثال:

Jane lotoyu tutturmuş. Eee para parayı çeker.

جین برنده لاتاری شد. خب، پول پول میاره.

  1. Ekmek aslanın ağzında

نان را از دهان شیر درآوردن.

مثال:

Paranı çarçur etmemelisin. Malum, ekmek aslanın ağzında.

شما نباید پول خود را هدر دهید. همانطور که می دانید نان در دهان شیر است.

 

 

مطالب مرتبط پیشنهادی:

جملات انگیزشی به زبان ترکی استانبولی

4.5/5 - (22 امتیاز)

4 در مورد “ضرب المثل های معروف زبان ترکی به همراه معنی”

  1. به فارسی روان میشه نون رو از زانوت بخور
    ولی فک کنم مفهومش این میشه که هر کی باید برای خودش تلاش کنه
    همون نون بازوشو میخوره

  2. سلام بی نهایت از آموزشهای عالی تان و اینکه منابع اطلاعاتی را رایگان به اشتراک گذاشتید سپاسگزارم . آرزو سلامتی و پیشرفت روز افزون برای شما دارم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *