کلمات مربوط به تکنولوژی به انگلیسی با مثال و ترجمه

کلمات مربوط به تکنولوژی به انگلیسی با مثال و ترجمه

کلمات مربوط به تکنولوژی به انگلیسی با مثال و ترجمه

قطعا ارزش یادگیری واژگان فناوری یا تکنولوژی به زبان انگلیسی زیاد است. تکنولوژی آنقدر بخش بزرگی از زندگی روزمره ما است که شانس زیادی برای حضور در آزمون آیلتس نیز وجود دارد.

در زندگی روزمره ما تکنولوژی نقشی مهم و حیاتی را بازی می کند که استفاده از آن غیرقابل انکار است و نمی توان در یادگیری زبان انگلیسی از آن چشم پوشی کرد هم در معقوله صحبت کردن و هم در مورد خود یادگیری این زبان، در نتیجه در این مطلب به آموزش کلمات و اصطلاحات مرتبط با این حوزه پرداخته شده است تا به شما در این زمینه برای برقراری مکالمه کمک نماییم.

 

واژگان تکنولوژی به انگلیسی – کلمات و عبارات رایج

معنی فارسی واژگان
تکنولوژی / فناوری Technology
تکنولوژیکی / مرتبط به تکنولوژی Technological
دوستدار تکنولوژي و فناوری های بروز Technophile
متخصص در امور تکنولوژی مخصوصا کامپیوتر A techie
خوره تکنولوژی Tech-savvy
تکنو هراس Technophobe

Technology is advancing at such a rate that it’s difficult to imagine what our lives will be like in 20 years time.

فناوری با چنان سرعتی در حال پیشرفت است که تصور اینکه زندگی ما در 20 سال آینده چگونه خواهد بود دشوار است.

Recent technological advances in computing and telecommunications mean that some of our staff work mainly from home and don’t need to travel into the office every day.

پیشرفت ‌های تکنولوژیکی اخیر در محاسبات و ارتباطات به این معناست که برخی از کارکنان ما عمدتاً از خانه کار می ‌کنند و نیازی به سفر روزانه به دفتر ندارند.

My brother is a true technophile and can tell you about every new gadget on the market.

برادر من، یک دوستدار تکنولوژی واقعی است و می تواند در مورد هر ابزار جدیدی در بازار به شما بگوید.

I’m not surprised Sue Lin is working for a top computer agency as she was always a real techie at school.

من تعجب نمی کنم که سو لین برای یک آژانس کامپیوتری برتر کار می کند زیرا او همیشه یک متخصص واقعی در مدرسه بود.

My kids are far more tech-savvy than I am, having grown up with computer technology.

بچه‌های من خیلی بیشتر از من خوره تکنولوژی هستند، زیرا با تکنولوژی رایانه بزرگ شده‌اند.

I keep telling him how easy it is to send an email but he’s an ardent technophobe.

من مدام به او می گویم که ارسال ایمیل چقدر آسان است، اما او یک تکنو هراس سرسخت است.

کلمات مربوط به تکنولوژی به انگلیسی با مثال و ترجمه

معنی فارسی واژگان
پیشرفت Progress
نوآوری Innovation
خلاقانه Innovative
پیشرفت Advance
توسعه دادن Develop
توسعه Development
انقلابی Revolutionary
متحول کردن Revolutionize
پیشرفت غیرمنتظره Breakthrough
نوین /  مدرن Modern
اصلاح کردن Modify
خیلی مدرن / پیشرفته Cutting-edge
مدرن state-of-the-art
پیشرفته Advanced
تکنولوژی بالا High tech
ضروری Indispensable
منسوخ شده Outdated / obsolete

The pace of technological progress over the past 20 years has been astonishing.

سرعت پیشرفت تکنولوژی در 20 سال گذشته شگفت انگیز بوده است.

Further innovation is needed in the farming industry if we are to be able to feed ourselves in the future.

اگر بخواهیم در آینده بتوانیم خود را تغذیه کنیم، به نوآوری بیشتری در صنعت کشاورزی نیاز است.

Guti was a much-valued member of the team as he often came up with innovative solutions to a problem.

گوتی یکی از اعضای بسیار ارزشمند تیم بود، زیرا او اغلب راه حل های خلاقانه ای برای یک مشکل ارائه می کرد.

Scientists have made major advances in recent years in their search for a cure for Alzheimer’s.

دانشمندان در سال ‌های اخیر در جستجوی درمانی برای آلزایمر به پیشرفت‌ های بزرگی دست یافته‌ اند.

I can confidently predict that computers will continue to develop at a rapid rate.

من با اطمینان می توانم پیش بینی کنم که کامپیوترها با سرعتی سریع به توسعه خود ادامه خواهند داد.

Future developments in space travel may mean that our ancestors live on other planets.

تحولات آینده در سفرهای فضایی ممکن است به این معنی باشد که اجداد ما در سیارات دیگر زندگی می کنند.

The development of personal computers has proved revolutionary for business owners.

توسعه کامپیوترهای شخصی برای صاحبان مشاغل انقلابی ثابت شده است.

Some people argue that the invention of the internal combustion engine was the most important technological breakthrough of all time.

برخی افراد استدلال می کنند که اختراع موتور احتراق داخلی مهم ترین پیشرفت فناوری در تمام دوران بوده است.

Modern science is transforming the way we understand our world.

علم مدرن در حال تغییر نحوه درک ما از جهان است.

Our new mobile phone is still in development but it is at the cutting-edge of technology.

تلفن همراه جدید ما هنوز در حال توسعه است، اما در فناوری پیشرفته است.

The new aircraft design was state-of-the-art and was expected to revolutionize passenger’s experience of flying.

طراحی جدید هواپیما پیشرفته بود و انتظار می رفت تجربه پرواز مسافران را متحول کند.

For many people, their mobile phone is indispensable.

برای بسیاری از افراد، تلفن همراه آنها ضروری است.

معنی فارسی واژگان
تأثیر Impact
تغییر دادن / دگرگون کردن Transform
تغییر دهنده بازی (موقعیت قبلی) Game changer
تاثیر گذاشتن Affect
تاثیر Influence

Modern technology has had a massive impact on the way we communicate with each other.

تکنولوژی مدرن تاثیر زیادی بر نحوه ارتباط ما با یکدیگر داشته است.

There can be no denying that computers have transformed the way we work and study.

نمی توان انکار کرد که رایانه ها روش کار و مطالعه ما را تغییر داده اند.

The professor’s new theory was a game changer and if proved correct, brought the possibility of time travel one step closer.

نظریه جدید پروفسور یک تغییر دهنده بازی بود و در صورت اثبات درستی، امکان سفر در زمان را یک قدم نزدیکتر می کرد.

Social media has radically affected both how we communicate and who we communicate with.

رسانه‌ های اجتماعی بر نحوه ارتباط ما و اینکه با چه کسانی ارتباط برقرار می ‌کنیم، به شدت تأثیر گذاشته است.

The influence of modern technology is evident in almost every aspect of our daily lives from how we shop to how we spend our leisure time.

تأثیر فناوری مدرن تقریباً در همه جنبه های زندگی روزمره ما از نحوه خرید تا نحوه گذراندن اوقات فراغت مشهود است.

معنی فارسی واژگان
مسلط به کامپیوتر / سواد کامپیوتری Computer literate
عاشق کامپیوتر / متخصص کامپیوتر Computer buff
لپ تاپ Laptop
کامپیوتر شخصی PC – personal computer
راه اندازی Boot up
پردازش کلمه Word processing
ارتقا دادن Upgrade
نرم افزار Software
سخت افزار Hardware
ناگهانی از کار افتادن Crash

The application form specified that candidates must be computer literate to be considered for the job.

در فرم درخواست مشخص شده بود که داوطلبان باید سواد کامپیوتری داشته باشند تا برای این شغل در نظر گرفته شوند.

Although I have a good understanding of the software I use at work, I certainly wouldn’t call myself a computer buff.

اگرچه درک خوبی از نرم ‌افزاری که در محل کار استفاده می ‌کنم دارم، مطمئناً خودم را علاقه ‌مند به کامپیوتر نمی ‌دانم.

Of course I’ll show you how to send an email. You boot up the computer and I’ll be with you in a minute.

البته من به شما نشان خواهم داد که چگونه ایمیل بفرستید. شما کامپیوتر را راه اندازی کنید و من یک دقیقه دیگر با شما خواهم بود.

I have to write a lot of reports for my job so word processing is what I use my computer for more than anything else.

من باید گزارش های زیادی را برای شغلم بنویسم، بنابراین پردازش کلمه چیزی است که من بیش از هر چیز دیگری از رایانه خود استفاده می کنم.

My mobile phone company is always trying to persuade me to upgrade to the latest model.

شرکت تلفن همراه من همیشه سعی می کند مرا متقاعد کند که به آخرین مدل ارتقا دهم.

Guti was in the middle of his online English lesson when his computer crashed.

گوتی در اواسط درس انگلیسی آنلاین خود بود که کامپیوترش از کار افتاد.

کلمات مربوط به تکنولوژی به انگلیسی با مثال و ترجمه

معنی فارسی واژگان
اینترنت Internet
گشت و گذار در اینترنت Surf the internet
آنلاین /  برخط Online
سایت اینترنتی Website
جستجو کردن در اینترنت Browse
وای فای Wi-fi
دانلود کردن Download
بارگذاری کردن Upload
اتصال اینترنت Internet connection
رسانه های اجتماعی Social media
محبوب شدن چیزی در اینترنت Viral
اشتراک گذاری Share
تجارت الکترونیک e-commerce
کتاب الکترونیکی e-book
بازاریابی دیجیتال Digital Marketing
پست الکترونیکی / ایمیل E-mail

I love the fact that I can get free English lessons on the internet.

من عاشق این واقعیت هستم که می توانم دروس رایگان انگلیسی را در اینترنت دریافت کنم.

I spent hours surfing the internet searching for the best holiday deals.

ساعت‌ها به گشت و گذار در اینترنت پرداختم و بهترین معاملات تعطیلات را جستجو کردم.

Most of my friends do their grocery shopping online but I prefer to go to the supermarket and choose my food items myself.

اکثر دوستان من خریدهای خود را به صورت آنلاین انجام می دهند، اما من ترجیح می دهم به سوپرمارکت بروم و مواد غذایی خود را خودم انتخاب کنم.

I often browse the internet for gift ideas when a friend has a birthday coming up.

من اغلب در اینترنت برای ایده ‌های هدیه جستجو می‌ کنم زمانی که یک دوست در آستانه تولدش است.

There is such a poor internet connection where I live that I have to go to the library when I want to get online.

آنجا که من زندگی می کنم آنقدر اینترنت ضعیف است که وقتی می خواهم آنلاین شوم باید به کتابخانه بروم.

I have to admit that I connect with my friends on social media more often than I see them face-to-face.

باید اعتراف کنم که بیشتر از اینکه دوستانم را رودررو ببینم با آن ها در شبکه های اجتماعی ارتباط برقرار می کنم.

The video of her cat riding on a giant tortoise went viral and achieve nearly a million views.

ویدیوی سوار شدن گربه او بر روی یک لاک پشت غول پیکر در فضای مجازی منتشر شد و نزدیک به یک میلیون بازدید داشت.

Their business really took off when they built an e-commerce website and started selling their products online.

زمانی که یک وب سایت تجارت الکترونیکی ساختند و شروع به فروش آنلاین محصولات خود کردند، تجارت آنها واقعاً شروع به کار کرد.

The best thing about e-books is that you can download them instantly and start reading them immediately.

بهترین چیز در مورد کتاب های الکترونیکی این است که می توانید آنها را فورا دانلود کنید و بلافاصله شروع به خواندن آنها کنید.

معنی فارسی واژگان
حریم خصوصی Privacy
امنیت اینترنتی Internet security
ایمنی اینترنت Internet safety
هکر Hacker
ویروس کامپیوتری Computer virus
سایبر Cyber
امنیت سایبری Cybersecurity
جرایم سایبری Cybercrime
دستگاه Device
ابزار Gadget
کاربر پسند user-friendly
ریزتراشه Microchip
هوش مصنوعی AI (artificial intelligence)

Many internet users are very concerned about the privacy of their personal information.

بسیاری از کاربران اینترنت به شدت نگران حفظ حریم خصوصی اطلاعات شخصی خود هستند.

Internet security is a real concern for people making credit card purchases online.

امنیت اینترنت یک نگرانی واقعی برای افرادی است که با کارت اعتباری آنلاین خرید می کنند.

Computer hackers cause huge disruption within the organizations they target and could even pose a threat to our country’s security.

هکرهای کامپیوتری اختلالات بزرگی را در سازمان ‌های مورد نظرشان ایجاد می ‌کنند و حتی می ‌توانند امنیت کشور ما را تهدید کنند.

Jack’s computer was infected with a computer virus and many of his files were damaged.

کامپیوتر جک به ویروس کامپیوتری آلوده شده بود و بسیاری از فایل های او آسیب دیده بود.

Many business owners live in fear of a cyber-attack, especially infection of their computer network with a virus.

بسیاری از صاحبان مشاغل در ترس از حمله سایبری، به ویژه آلوده شدن شبکه کامپیوتری آنها به ویروس، زندگی می کنند.

Cybersecurity has become a major industry as computer hackers have become more and more skilled at breaking into supposedly secures computer systems.

امنیت سایبری به یک صنعت بزرگ تبدیل شده است زیرا هکرهای رایانه در نفوذ به سیستم های رایانه ای ظاهراً ایمن مهارت بیشتری پیدا کرده اند.

A FitBit is a device that helps people improve their health by tracking their activity, exercise, food, weight and sleep.

FitBit  دستگاهی است که با ردیابی فعالیت، ورزش، غذا، وزن و خواب به افراد کمک می کند تا سلامت خود را بهبود بخشند.

I didn’t find my new mobile phone user-friendly at first but my grandson was able to show me how to use it and now I understand what to do.

من در ابتدا تلفن همراه جدیدم را کاربرپسند ندیدم، اما نوه ام توانست به من نشان دهد که چگونه از آن استفاده کنم و اکنون می دانم که باید چه کار کنم.

 

 

مطالب مرتبط پیشنهادی:

کلمات و اصطلاحات مربوط به فضا و سیاره ها به انگلیسی با ترجمه

4.2/5 - (5 امتیاز)

1 در مورد “کلمات مربوط به تکنولوژی به انگلیسی با مثال و ترجمه”

  1. با سلام
    خیلی خیلی عالی و کاربردی بود برام..مخصوصا یادگیری کلمات توی جمله خیلی کمک کننده است برای ثبات یادگیری
    باتشکر و خداقوت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *