افعال ربطی در زبان انگلیسی با مثال و ترجمه
افعال ربطی یا پیوند دهنده Linking Verbs افعالی هستند که عملی را نشان نمی دهند بلکه موضوعی را توصیف می کنند. در حالی که افعالی مانند راه رفتن walk یا پریدن jump یک عمل را نشان می دهند، افعال ربطی مانند be یا seem جزئیات بیشتری را به موضوع اضافه می کنند، مانند
She seems nice
او خوب به نظر می رسد
یا
He is an architect.
او معمار است.
این افعال به طور رسمی به عنوان copulas یا copulae شناخته می شوند، افعال ربطی بخش مهمی از هر زبان است، به خصوص در زبان انگلیسی که رایج ترین فعل، be، یک فعل ربطی است. در این مطلب، ما اصول افعال ربطی را توضیح می دهیم، نحوه استفاده از آن ها را به شما نشان می دهیم و مثال‌هایی از افعال ربطی ارائه خواهیم کرد. اما ابتدا، بیایید نگاهی دقیق تر به این سؤال بیندازیم که افعال ربطی چیست؟
فعل ربطی چیست؟
بر خلاف سایر افعال، افعال ربطی یک عمل را نشان نمی دهند – یا به عبارت دقیق تر، تنها عملی که نشان می دهند صرفاً موجود است. افعال ربطی به سادگی وضعیت موضوعی را توضیح می دهند، مانند اینکه آن چیست یا چگونه به نظر می رسد.
I am thirteen years old.
من سیزده ساله هستم.
She seems sad today.
او امروز غمگین به نظر می رسد.
This place looks like a mess!
به نظر این مکان نامرتب است!
این باعث می شود افعال ربطی از انواع دیگر افعال مانند افعال ditransitive، افعال عبارتی phrasal verbs یا افعال غیرشخصی impersonal که همگی اعمال خاصی را توصیف می کنند متفاوت باشند. در واقع می توانید تمام افعال را به دو گروه افعال کنشی action و افعال ربطی linking verbs دسته بندی کنید. با این حال، گاهی اوقات یک فعل، بسته به نحوه استفاده از آن، می تواند هر دو باشد.
افعال ربطی موضوعی را تعریف می کنند یا جزئیات بیشتری در مورد آن اضافه می کنند. این بدان معناست که افعال حسی مانند ظاهر کردن appear، نگاه کردن look، احساس کردن feel، بو کردن smell، صدا sound یا چشیدن taste می توانند هنگام توصیف موضوع به عنوان افعال ربطی عمل کنند.
Dinner smells burnt.
شام بوی سوختگی می دهد.
The cat’s fur felt silky.
مو گربه حس جنس ابریشمی داشت.
در حالی که افعال be، become و seem همیشه افعال ربطی هستند، برخی از افعال دیگر دارای یک یا دو حالت خاص هستند که به عنوان افعال ربطی عمل می کنند.
چگونه از افعال ربطی استفاده می کنیم؟
هر جمله دو بخش دارد: subject و predicate. فاعل اسمی است که عمل فعل را انجام می دهد و معمولاً در ابتدای جمله می آید. با افعال عادی، predicate عمل انجام شده توسط فاعل را توصیف می کند، مانند این مثال:
Tamara went to the store.
تامارا به فروشگاه رفت.
در اینجا، تامارا موضوع subject است، شخصی که عمل را انجام می دهد و went to the store، به عنوان predicate است. فعل went، زمان گذشته فعل بی قاعده go، زمانی که به این صورت استفاده می شود یک فعل action است. عبارت اضافه to the store نیز بخشی از predicate است زیرا توضیح می دهد که عمل در کجا انجام شده است.
با این حال، افعال ربطی دارای predicate های خاصی به نام subject complements هستند که عمل یا موضوعی را توصیف نمی کنند بلکه در عوض فاعل را توصیف می کنند. به طور خاص، دو نوع subject complements یا دو نوع predicate برای افعال ربطی وجود دارد:
۱. predicate nominative
وقتی کلمات فاعلی را توصیف می کنند که اسم یا عبارات اسمی هستند.
At college, she became an athlete and a scholar.
در کالج، او یک ورزشکار و یک محقق شد.
۲. predicate adjective
وقتی کلمات فاعلی را توصیف می کنند که صفت یا عبارات صفت هستند.
I was awake but still sleepy when the sun came up.
وقتی خورشید طلوع کرد بیدار بودم اما هنوز خوابم می آمد.
به خاطر داشته باشید که subject complements همچنین می توانند عباراتی را به عنوان بخشی از predicate nominatives یا predicate adjectives شامل شوند. بیایید به یک مثال نگاه کنیم
They were hungry after a long workout.
آنها بعد از یک تمرین طولانی گرسنه بودند.
در این جمله، فعل ربطی wereاست که گذشته فعل be در حالت جمع می باشد. subject complement یک predicate adjective با محوریت صفت hungry است. عبارت اضافه after a long workout توضیح می دهد که چرا و چه زمانی آنها گرسنه بودند، بنابراین بخشی از predicate adjective نیز می باشد.
قوانین افعال ربطی در زبان انگلیسی
۱. از قیدها به عنوان Subject complement استفاده نکنید
قیدها به توصیف فعل ها می پردازند به همان شکل که صفت ها به توصیف اسم ها می پردازند. اما subject complements به توصیف فاعل می پردازد که یعنی همان اسم، بنابراین از صفت ها به جای قیدها استفاده می کنیم.
The runner is quickly. (incorrect)
The runner is quick. (correct)
با این حال، قیدها برای توصیف فعل های ربطی بکار برده می شوند نه فاعل ها.
He gradually became kinder and more compassionate.
She hardly seems shy.
۲. در هماهنگی فعل و فاعل، افعال ربطی با فاعل ها تطبیق می شوند
زمانی که موضوع هماهنگی فعل و فاعل مطرح می شود، افعال ربطی با فاعل ها تطبیق داده می شوند. این موضوع حتی زمانی که فاعل مفرد است و predicate nominative جمع می باشد درست است و یا برعکس.
The weirdest animal is giraffes.
Giraffes are the weirdest animal.
چگونه افعال ربطی را تشخیص دهیم؟
جدا از سه فعل ربطی اصلی که همیشه افعال ربطی هستند (be، become و seem) برخی از افعال می توانند افعال ربطی یا فعل action باشند. تفاوت شان بستگی به نحوه استفاده از آن ها دارد. این امر بویژه در مورد افعال حسی صادق است که می توانند هر دو نقش را داشته باشند.
یک فعل زمانی یک فعل ربطی است اگر برای توصیف فاعل استفاده شود. افعال ربطی همیشه یک subject complement بعد از آن ها ظاهر می شود (به جز در موارد نادری مانند “I think therefore I am”)، بنابراین به دنبال subject complement باشید تا مشخص کنید آیا جمله از فعل ربطی استفاده می کند یا خیر.
Liz looks great today.
لیز امروز عالی به نظر می رسد.
در اینجا، فعل look یک فعل ربطی است زیرا ظاهر لیز را توصیف می کند. شما همچنین می توانید آن را به عنوان یک فعل ربطی با subject complement، great today تشخیص دهید، که توضیح می دهد که لیز چگونه به نظر می رسد.
Liz looks through the microscope.
لیز از طریق میکروسکوپ نگاه می کند.
در اینجا، فعل look یک فعل action است، یعنی یک فعل ربطی نیست. این فعل عملی را که لیز انجام می دهد، توصیف می کند، نه خود لیز را. عبارت از طریق میکروسکوپ ( through the microscope ) همچنین به کار انجام شده مربوط می شود و توضیح می دهد که او به کجا نگاه کرده است.
برخی از افعال action رایج یک یا دو معنی خاص دارند که به عنوان افعال ربطی عمل می کنند. اغلب اوقات این افعال با برخی از کلمات دیگر ظاهر می شوند تا نشان دهند که آنها به عنوان افعال ربطی استفاده می شوند. با بهبود مهارت های گرامری خود با این کلمات آشنا خواهید شد، اما در اینجا لیست کوتاهی از گیج کننده ترین افعال ربطی وجود دارد که به شما در شروع کار کمک می کند.
۱. Go
فعل Go یک فعل ربطی است وقتی معنی become می دهد.
The dog goes wild if she stays indoors too long.
سگ اگر مدت زیادی در داخل خانه بماند وحشی می شود.
The fruit went bad because it was old.
میوه خراب شد چون کهنه بود.
۲. Fall
فعل Fall یک فعل ربطی است زمانی که در مورد بیماری یا به همراه کلمه silent استفاده می شود.
I’m afraid they have fallen ill.
متاسفانه آن ها مریض شده اند.
At once, the room fell silent.
یک دفعه، اتاق در سکوت فرو رفت.
۳. Prove
فعل prove یک فعل ربطی است زمانی که معنای نشان دادن یک خصوصیت خاص است. اما، یک فعل action است با معنی مرسوم آن یعنی افشاسازی با مدارک.
[linking verb] The theory proved true after experimentation.
نظریه پس از انجام آزمایش تایید شد.
[action verb] The trial proved his innocence.
دادگاه بی گناهیش را اثبات کرد.
۴. Act
فعل Act یک فعل ربطی است وقتی که در مورد رفتار افراد صحبت می شود اما یک فعل action است زمانی که در مورد اتفاقات دراماتیک مانند اتفاقات فیلم یا سریال صحبت می شود.
[linking verb] Why do you act suspicious when I mention him?
چرا وقتی اسمی از اون میارم مشکوک رفتار می کنی؟
[action verb] He acts in the local theater group on weekends.
او در تئاتر محلی نقشی را آخر هفته ها بازی می کند.
۵. Come, Grow, Get, Turn
این افعال زمانی فعل ربطی هستند که برای نشان دادن یک تغییر استفاده می شوند.
My belt came loose so I made a new hole.
کمربندم شل شده بود پس یک سوراخ جدید ایجاد کردم.
He grew tired of the mind games.
او از بازی های فکری خسته شده بود.
We get bored waiting for the after-credits scenes.
حوصله مان سر می رود که باید منتظر سکانس های پس از ساخت فیلم باشیم.
His hair turned gray, but he’s not any wiser.
موهایش سفید شده، اما عاقل تر نشده.
۶. Remain, Stay
این دو فعل زمانی فعل ربطی محسوب می شوند که به استمرار یک موقعیت اشاره دارند اما فعل action می باشند زمانی که به حرکت نکردند اشاره می کنند.
[linking verb] They remained angry the entire car ride.
آنها در تمام مدت ماشین سواری عصبانی ماندند.
[action verb] They remained in the auditorium after everyone left.
آن ها بعد از رفتن همه، در سالن ماندند.
۷. Keep
فعل keep نیز یک فعل ربطی است وقتی که معنی ماندن در یک حالت را می دهد اما یک فعل action است زمانی که در مورد موضوع مالکیت صحبت می شود.
[linking verb] Keep calm and carry on.
آرام باش و ادامه بده.
[action verb] She keeps a glass of water by her bed.
او یک لیوان آب کنار تختش نگه می دارد.
لیست افعال ربطی: مثال های رایج افعال ربطی
۱. افعال ربطی دائمی
Be, become, seem
۲. افعال ربطی حسی
Appear, feel, look, smell, sound, taste
۳. افعال ربطی شرطی
Act, constitute, come, equal, fall, get, go, grow, keep, prove, remain, stay, turn
مطالب مرتبط پیشنهادی:
لیست کامل افعال بی قاعده Irregular Verbs به زبان انگلیسی با معنی