اصطلاحات و لغات ورزشی به آلمانی با ترجمه فارسی

اصطلاحات و لغات ورزشی به آلمانی

یادگیری اصطلاحات و لغات ورزشی به آلمانی جزیی از آموزش پایه زبان آلمانی می باشد. امروزه ورزش کردن یکی از مهمترین روتین های افراد بوده و برای برقراری ارتباط بهتر دانستن اصطلاحات و لغات ورزشی آلمانی می تواند بسیار مفید باشد. ورزش بخش مهمی از فرهنگ آلمان است مخصوصا ورزش های تیمی مثل فوتبال که بسیار در آلمان محبوب می باشد. در اینجا ما می خواهیم شما را با این لغات و اصطلاحات آشنا کنیم.

 

نام ورزش ها به زبان آلمانی

ورزش های محبوب

فوتبال بدون شک از محبوب ترین ورزش ها در تاریخ آلمان است. در واقع، تیم ملی این کشور چهار جام جهانی را برده است. هندبال و مسابقات اتومبیل رانی نیز هواداران اختصاصی خود را دارند.

آلمانی فارسی
der Fußball فوتبال
der Handball هندبال
der Basketball بسکتبال
das Tennis تنیس
das Golf گلف
das Hockey هاکی
das Eishockey هاکی روی یخ
das Skifahren اسکی
der Radsport دوچرخه سواری
das Schwimmen شنا كردن
der Rennsport مسابقه موتور سواری
die Leichtathletik دو و میدانی

 

ورزش های با توپ به آلمانی

ورزش های توپی در زبان آلمانی Ballsportarten نامیده می شود. جدای از ورزش های توپی زیر، آلمان در واقع یک ورزش توپ سنتی به نام فاوستبال (فیستبال) دارد، این ورزش بسیار شبیه والیبال است، به جز اینکه شما با مشت به توپ ضربه می زنید.

آلمانی فارسی
der Volleyball والیبال
das Tischtennis پینگ پونگ / تنیس روی میز
das Rugby راگبی
der American Football فوتبال آمریکایی
das Cricket کریکت
das Badminton بدمینتون
das Squash اسکواش
der Beachvolleyball والیبال ساحلی

 

ورزش های آبی به آلمانی

برای ورزش های آبی، اصطلاح آلمانی Wassersportarten بکار برده می شود. آلمان، اتریش و سوئیس همگی رودخانه ‌ها و دریاچه ‌های فراوانی دارند که آلمان شمالی به خاطر خطوط ساحلی طولانی ‌اش معروف است.

آلمانی فارسی
das Segeln کشتیرانی
das Wasserskilaufen اسکی روی آب
das Surfen موج سواری
das Tauchen غواصی
das Kanufahren قایق رانی
das Kajakfahren کایاک سواری
das Rudern قایقرانی
das Windsurfen موج سواری
das Kitesurfen کایت سواری
der Wasserball واترپلو
das Stand-Up-Paddleln پارو زدن ایستاده

 

ورزش های تناسب اندام و دو و میدانی

آلمانی ها به تناسب اندام خود بسیار اهمیت می دهند، از پیاده روی و دویدن تا یوگا و دوچرخه سواری. بیشتر اوقات، کلمه Sport را می بینید که برای اشاره به این نوع ورزش استفاده می شود، چه در باشگاه و چه در بیرون از پارک.

آلمانی فارسی
das Laufen دویدن
das Joggen دویدن
das Marathonlauf ماراتن
das Turnen ژیمناستیک
das Gewichtheben وزنه برداری
das Bodybuilding بدنسازی
das Wandern پیاده روی
das Klettern کوهنوردی
das Yoga یوگا
das Pilates پیلاتس
das/der Triathlon ورزش سه گانه
der Crossfit کراس فیت

 

ورزش های رزمی به آلمانی

هنرهای رزمی در زبان آلمانی Kampfkünste یا Kampfsportarten نامیده می شود. که در جدول زیر به تفکیک به بیان نام این ورزش ها اشاره شده است.

آلمانی فارسی
das Karate کاراته
das Judo جودو
das Taekwondo تکواندو
das Aikido آیکیدو
das Boxen بوکس
das Kickboxen کیک بوکسینگ
das Krav Maga کراو ماگا
das Jiu-Jitsu جیو جیتسو
das Muay Thai موی تای
die Capoeira کاپوئرا
das Fechten شمشیربازی
das Ringen کشتی

 

ورزش های پرشی به آلمانی

آلمان، اتریش و سوئیس همگی مناظر متنوعی دارند، بنابراین شما می توانید ورزش های Extremsportarten را در این کشورها امتحان کنید و لذت ببرید. چتر بازی از آنجایی که چندین منطقه سقوط با مناظر خیره کننده از حومه شهر و کوه های آلپ وجود دارد، بسیار محبوب است.

آلمانی فارسی
das Fallschirmspringen چتربازی
das Bungeejumping بانجی جامپینگ
das Kitesurfen کایت سواری
das Freiklettern کوهنوردی رایگان
das Downhill-Mountainbiken دوچرخه سواری کوهستانی در سراشیبی
das Paragliding پاراگلایدر
das Snowboarding اسنوبورد
der Parkour پارکور
das Eisklettern یخ نوردی
das Skispringen پرش با اسکی
das Rodeln سورتمه سواری

 

نام دیگر ورزش ها به آلمانی

آلمانی فارسی
das Reiten اسب سواری
der Skilanglauf اسکی صحرایی
das Schach شطرنج
das Bogenschießen تیراندازی با کمان
die Eiskunstlauf اسکیت بازی
das Darts دارت
das Kegeln بولینگ
das Billard بیلیارد
das Snooker اسنوکر

 

افعال مورد استفاده در ورزش به آلمانی

حالا که با لغات ورزشی آلمانی آشنا شده اید، بهتر است با افعال مورد استفاده در ورزش به‌آلمانی نیز آشنا شوید تا بتوانید به هنگام جمله سازی از آن ها به درستی استفاده کنید.

آلمانی فارسی
Treten لگد زدن
Spielen بازی کردن
Springen پریدن
Werfen پرتاب کردن
Laufen دویدن
Schwimmen شنا کردن
schlagen ضربه زدن
Fangen گرفتن
Heben بلند کردن
Schießen شلیک کردن
dribbeln دریبل زدن
Klettern بالا رفتن

 

وسایل ورزشی به آلمانی

آلمانی فارسی
der Ball توپ
der Schläger راکت
das Paddel پارو
der Helm کلاه ایمنی
die Handschuhe دستکش
die Schwimmbrille عینک شنا
das Fahrrad دوچرخه
das Trikot پیراهن ورزشی
die Laufschuhe کفش های دویدن
der Gewichthebergürtel کمربند وزنه برداری
die Yogamatte تشک یوگا

 

واژگان آلمانی برای بازی های ورزشی

هنگامی که در حال تماشای یک بازی ورزشی به زبان آلمانی هستید، به واژگان بسیار خاصی نیاز دارید تا بهتر آن بازی را متوجه شوید که در ادامه به آن ها اشاره شده است.

آلمانی فارسی
das Spiel بازی
die Mannschaft تیم
der Spieler  / Spielerin بازیکن
Gewinnen برد
Verlieren باخت
der Trainer/die Trainerin مربی
der Schiedsrichter/die Schiedsrichterin داور
das Tor گل
der Punktestand تعداد گل
das Unentschieden قرعه کشی
der Sieg پیروزی
die Niederlage شکست
das Schwimmbad استخر
die Laufbahn حرفه
die Spielzeit زمان بازی
die Halbzeit نیمه
die Verlängerung وقت اضافه
die Auszeit تایم اوت

 

صحبت کردن درباره ورزش به زبان آلمانی

آلمانی فارسی

Spielst du Sport?

آیا شما ورزش می کنید؟

Mein Lieblingssport ist…

ورزش مورد علاقه من هست…

ich spiele gerne fußball.

من دوست دارم فوتبال بازی کنم

Welchen Sport treibst du?

کدام ورزش را انجام می دهید؟

Ich bin ein Fan von…

من از طرفداران …

Ich gehe ins Fitnessstudio

من به مرکز تناسب اندام می روم

Wer hat das Spiel gewonnen?

چه کسی بازی را برد؟

Hast du das letzte Spiel gesehen?

بازی آخر رو دیدی؟

Wir haben am Wochenende ein Spiel.

این آخر هفته یک بازی داریم.

Spielst du in einer Mannschaft?

آیا در یک تیم بازی می کنید؟

Ich trainiere jeden Tag.

من هر روز تمرین می کنم.

Welche Mannschaft unterstützt du?

طرفدار کدام تیم هستی؟

 

اصطلاحات مربوط به ورزش در آلمانی

برخی اصطلاحات جالب مرتبط با ورزش در آلمانی وجود دارد که یکی از محبوب ‌ترین آن ها «am Ball bleiben» است. این اصطلاح به معنای “با توپ ماندن” است که یعنی وقتی با توپ می مانید، شما در رأس امور قرار دارید.

Ein Eigentor schießen.

گل به خودی بزن.

Den Ball flach halten.

توپ را پایین نگه دار.

Am Ball bleiben.

با توپ بمان.

Nach der Pfeife von jemandem tanzen.

به ساز کسی رقصیدن.

Jemanden in Schach halten.

کسی را تحت کنترل خود نگه دارید.

Mit harten Bandagen kämpfen.

سخت مبارزه کن.

Bei jemandem punkten.

تحت تاثیر قرار دادن کسی.

 

برای یادگیری زبان آلمانی می توانید به صورت آنلاین و حضوری در دوره های آموزش زبان آلمانی مبتدی تا پیشرفته موسسه دهخدا شرکت کنید

 

مقاله پیشنهادی:

جملات و اصطلاحات روزمره زبان آلمانی

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *