اعضای بدن به زبان چینی با ترجمه فارسی

اعضای بدن به زبان چینی

اگر در حال یادگیری زبان چینی هستید باید با اعضای بدن به زبان چینی نیز آشنا شوید. شناسایی و نام گذاری اعضای بدن به زبان چینی می تواند هنگام مراجعه به پزشک، ورزش کردن، رفتن به خرید لباس و موارد دیگر مفید باشد. در این مقاله بدن انسان و بخش‌ های مختلف آن را به زبان چینی ماندارین بررسی می‌ کنیم و همه چیز را از قسمت ‌های معمول بدن مانند سر، چشم‌ ها، گوش‌ ها و دهان گرفته تا اندام ‌های داخلی پیچیده ‌تر را بیان می کنیم.

 

اعضای بدن در چینی (shēntǐ)

کل بدن در زبان چینی 身体 (shēntǐ) نامیده می شود. اما تک تک اعضای آن چطور؟

پینیین چینی فارسی
shēn tǐ 身体 بدن
pí fū 皮肤 پوست
jī ròu 肌肉 ماهیچه
Gǔtou استخوان
guān jié مفاصل
màiluò رگ ها
máo مو / موی بدن

بیایید چند مثال با استفاده از این کلمات بسازیم:

1.你的肌肉很大.

Nǐ de jīròu hěn dà.

عضلات شما بزرگ هستند.

2. 你的头发很漂亮.

Nǐ de tóufǎ hěn piàoliang.

موهای زیبایی داری.

3. 这些天我的身体更强壮

Zhèxiē tiān wǒ de shēntǐ gèng qiángzhuàng.

این روزها بدن من خیلی قوی تر شده است.

 

سر و صورت به زبان چینی 头脸 (tóuliǎn)

چهره بیانگر احساسات زیادی است. در زبان انگلیسی اصطلاحاتی مانند (صورت بلند long face) برای نشان دادن ناراحتی یا ناامیدی و (صورت قرمز red face) برای نشان دادن خجالت یا خشم داریم.

چینی نیز عبارات مشابهی دارد، عباراتی مانند 绷脸 (běng liǎn) که به معنای واقعی کلمه ترجمه می شود یعنی (صورت کشیده) و 脸红 (liǎn hóng) به معنی (صورت قرمز).

عبارات متداول مربوط به چشم ها معمولاً برای جلب توجه استفاده می شود. به عنوان مثال:

抢眼 (qiǎng yǎn) که در لغت به معنی (چشم گیر) است اما (چشم نواز) ترجمه می شود.

پینیین چینی فارسی
Tóu سر
Liǎn صورت
Yǎnjīng 眼睛 چشم
Bízi 鼻子 بینی
Bíkǒng 鼻孔 سوراخ بینی
Ěrduǒ 耳朵 گوش
Zuǐ دهان
Yáchǐ 牙齿 دندان
Shé زبان
Liǎnjiá 脸颊 گونه
é’tóu 额头 پیشانی
Méimáo 眉毛 ابرو
Yǎnpí 眼皮 پلک
Jiémáo 睫毛 مژه
Chún لب
Xiàba 下巴 چانه

در اینجا چند جمله مثال برای شما با برخی از آن ویژگی های صورت آورده شده است:

1. 你的脸颊红了.

Nǐ de liǎnjiá hóngle.

گونه هایت قرمز است.

2. 你的蓝眼睛好亮.

Nǐ de lán yǎnjīng hǎo liàng.

چشمای آبیت خیلی روشن است.

3. 我的头这么大!

Wǒ de tóu zhème dà!

من سر بزرگی دارم!

سر و صورت به زبان چینی

بالاتنه به زبان چینی 上半身 (shàngbànshēn)

پینیین چینی فارسی
bózi 脖子 گردن
Qūgàn 躯干 نیم تنه
Xiōng قفسه سینه
Dùzi 肚子 شکم
Bèi پشت
jiān bang 肩膀 شانه
Yèwō زیر بغل
gē bo 胳膊 بازو
gē bo zhǒu 胳膊肘 آرنج
Shǒu دست
Shǒuwàn 手腕 مچ دست
Yāo کمر
Dùqí ناف

چند مثال برای درک بهتر این کلمات در جمله:

1. 我背痛.

Wǒ bèi tòng.

کمرم درد می کند.

2. 我们每只手上有4个手指和1个拇指.

Wǒmen měi zhī shǒu shàng yǒu 4 gè shǒuzhǐ hé 1 gè mǔzhǐ.

در هر دست ۴ انگشت و ۱ انگشت شست داریم.

3. 运动后我的胸部越来越大.

Yùndòng hòu wǒ de xiōngbù yuè lái yuè dà.

سینه های من بعد از ورزش بزرگ می شوند.

 

دست به زبان چینی 手 (shǒu)

دست ها نقش مهمی در زبان بدن و زبان اشاره ایفا می کنند، بنابراین در اینجا به صورت کامل فهرست کلمات مربوط به قسمت های مختلف دست آورده شده است:

پینیین چینی فارسی
shǒu zhǐ 手指 انگشت
zhǐ guān jié 指关 بند انگشت
Zhǐjiǎ 指甲 ناخن
mŭzhĭ / dà mǔzhǐ 拇指 / 大拇指 شست
shí zhĭ 食指 انگشت اشاره
zhōng zhĭ 中指 انگشت وسط
wú míng zhĭ 无名指 انگشت حلقه
xiăo zhĭ / xiăo mŭ zhĭ 小指 / 小拇指 انگشت کوچک
shǒuzhǎng 手掌 Palm کف دست

مثال:

1. 我的指甲好长.

Wǒ de zhǐjiǎ hǎo zhǎng.

ناخن های دستم خیلی بلند است.

2. 为什么无名指上没有戒指?

Wèishéme wúmíngzhǐ shàng méiyǒu jièzhǐ?

چرا حلقه در انگشت حلقه شما نیست؟

 

اندام داخلی بدن به زبان چینی 脏腑 (zàngfǔ)

تصور کنید که در چین به یک پزشک مراجعه کرده اید و کلمات اندام های داخلی را نمی دانید. بدون استفاده از زبان بدن، به راحتی نمی توان آن ها را بیان کرد. فهرست واژگان زیر ممکن است در چنین شرایطی مفید باشند:

پینیین چینی فارسی
Nǎo مغز
xīn zàng 心脏 قلب
Gān کبد
Fèi ریه
Wèi معده
dà cháng 大肠 روده بزرگ
xiǎo cháng 小肠 روده کوچک
Dǎnnáng 胆囊 کیسه صفرا
Pángguāng 膀胱 مثانه
Niàodào 尿道 مجرای ادرار
طحال
Shēngzhíqì 生殖器 اندام های تولید مثال
Hóu گلو
dòng mài 动脉 شریان
jǐ zhù 脊柱 ستون فقرات

مثال:

1. 我的肚子很痛.

Wǒ de dùzi hěn tòng.

معده ام خیلی درد می کند.

2. 吸烟对您的肺有害.

Xīyān duì nín de fèi yǒuhài.

سیگار برای ریه های شما مضر است.

3. 我奶奶有心脏问题.

Wǒ nǎinai yǒu xīnzàng wèntí.

مادربزرگ من مشکل قلبی دارد.

اندام داخلی بدن به زبان چینی

پایین تنه به زبان چینی 下半身 (xiàbànshēn)

پینیین چینی فارسی
tún bù / pì gu 臀部 / 屁股 باسن
Yīnbù 阴部 اندام تناسلی
tuǐ پا
dàtuǐ 大腿 ران
xiǎotuǐ 小腿 ساق پا
Tuǐdùzi 腿肚子 قسمت خلفی ساق پا
xī gài 膝盖 زانو
jiǎo پا
jiǎodǐ 脚底 کف پا
Jiǎogēn 脚跟 پاشنه پا
jiǎo bózi 脚脖子 مچ پا
jiǎo zhǐ 脚趾 انگشت پا
jiǎo zhǐ jiǎ 脚趾甲脚趾甲 ناخن پا

مثال:

1. 他的腿很长.

Tā de tuǐ hěn zhǎng.

او پا های بسیار بلندی دارد.

2. 我踢足球时摔断了脚踝.

Wǒ tī zúqiú shí shuāi duànle jiǎohuái.

وقتی فوتبال بازی کردم مچ پایم شکست.

3. 我的脚不适合这双鞋.

Wǒ de jiǎo bù shìhé zhè shuāng xié.

این کفش به پا های من نمی خورد.

 

دوره های آموزش زبان چینی مبتدی تا پیشرفته با اساتید مجرب به صورت حضوری و آنلاین

 

بیشتر بخوانید:

بهترین کتاب برای یادگیری زبان چینی

نکاتی درباره یادگیری زبان چینی

رای دهید!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *