جهت ها در زبان آلمانی ،جهت جغرافیایی و اصلی

جهت ها در زبان آلمانی

جهت ها در زبان آلمانی

در اینجا جهت های مختلف جغرافیایی و سایر کلمات برای اینکه بخواهید به مکانی و یا شخصی اشاره کنید و یا اینکه بخواهید موقعیت یک کشور یا شهر را بیان نمایید را به زبان آلمانی یاد خواهید گرفت. در برخی از موارد نیاز دارید تا جهت ها و واژگان مرتبط با این موضوع را به صورت مشخص و کلی بلد باشید و از آن ها استفاده نمایید.

 

جهات اصلی به زبان آلمانی برای پیدا کردن مکان در نقشه

شمال Norden
جنوب Süden
شرق Osten
غرب Westen
شمال شرقی Nordosten
شمال غربی Nordwesten
جنوب شرقی Südosten
جنوب غربی Südwesten
مرکز Center
نقشه Karte
قطب نما Kompass

der Wind weht aus Norden

باد از سمت شمال می وزد

Das Klima im Süden ist heiß.

آب و هوا در جنوب گرم است.

Die Landschaft im Osten ist atemberaubend

مناظر در شرق شگفت انگیز هستند

das Zimmer geht nach Westen

اتاق رو به غرب است

die Wolken kommen von/vom Westen

ابرها از غرب می آیند

im Westen zieht ein Gewitter auf

رعد و برق در غرب در حال وقوع است

die Karte von Europa

نقشه اروپا

 

واژگان و عباراتی برای بیان دقیق مکان چیزی یا کسی به زبان آلمانی

بین یا مابین Zwischen
در کنار neben
پشت hinter
در جلو vor dem
نزدیک in der Nähe
دور weit
در گوشه an der Ecke
سمت چپ links
سمت راست Rechts
مستقیم geradeaus
در طول یا در امتداد entlang
روبرو gegenüber von
بالا Oben
پایین Nieder
از میان durch
خارج از aus
آنطرف da drüben
آنجا dort
اینجا Hier
اینطرف hier drüben
بالای یا روی auf
در انتهای am Ende
در زیر unter

er steht dort zwischen seinem Vater und seinem Bruder

او آنجا بین پدر و برادرش ایستاده است

er sitzt neben seinem Bruder

در کنار برادرش نشسته است

das Buch ist hinter Regal gefallen

کتاب پشت قفسه افتاد

Die Bibliothek befindet sich in der Nähe des Parks

کتابخانه نزدیک پارک است

Ballspiele der Stürmer spielt links außenauf der äußeren linken Seite des Spielfelds

در بازی‌ های توپی مهاجم با بال چپ در سمت چپ زمین بازی می‌کند

die Bücher stehen rechts

کتاب ها در سمت راست هستند

geradeaus blicken

مستقیم به جلو نگاه کن

einen Weg am Ufer entlang verfolgen

مسیری را در امتداد ساحل دنبال کنید

die glänzende Seite des Papiers muss oben sein

سمت براق کاغذ باید بالا باشد

durch die Tür gehen

از میان درب عبور کن

dort oben, drüben, hinten, im Regal

آن بالا، آنجا، پشت، روی قفسه

auf einer Bank sitzen

روی یک نیمکت بنشین

Der Laden ist am Ende der Straße

مغازه در انتهای خیابان قرار دارد.

unter einem Baum sitzen

زیر درخت بشین

 

 

برای یادگیری زبان آلمانی می توانید به صورت آنلاین و حضوری در دوره های آموزش زبان آلمانی مبتدی تا پیشرفته موسسه دهخدا شرکت کنید

 

 

 

بیشتر بخوانید:

بیان ساعت به زبان آلمانی با مثال و ترجمه

علایم و اصطلاحات ریاضی به آلمانی، جمع، تفریق، ضرب و تقسیم

اسامی روزهای هفته و ماه ها به زبان آلمانی

اصطلاحات و کلمات مربوط به آب و هوا به زبان آلمانی

1/5 - (2 امتیاز)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *