متن انگلیسی در مورد تعطیلات آخر هفته

متن انگلیسی در مورد تعطیلات آخر هفته

متن انگلیسی در مورد تعطیلات آخر هفته

نوشتن و صحبت کردن درمورد تعطیلات به زبان انگلیسی یکی از پرکاربرد ترین موضوعات در زبان انگلیسی است.همچنین متن انگلیسی درباره‌ی تعطیلات آخر هفته از موضوعات رایج در آزمون‌های زبان انگلیسی است. متن انگلیسی درباره‌ تعطیلات آخر هفته از مفیدترین موضوعات برای تقویت خواندن و یا نوشتن زبان انگلیسی است. در ادامه‌ی این مقاله، چند متن نمونه انگلیسی درباره‌ تعطیلات را به همراه ترجمه آن بررسی میکنیم. این متن های انگلیسی درباره تعطیلات آخر هفته هستند و میتوانند به شما یک دید کلی برای صحبت درباره‌ی تعطیلات بدهند.

 

نمونه متن انگلیسی اول

Weekend is always a fun because it’s time to spend with your loved ones. It’s time to relax, break the boredom and bury all the tensions in some corner of your mind.

People of all ages enjoy weekend and makes plans in advance on how they are going to spend them in the best possible way.

I am one of those people who eagerly wait for the entire week & prepare a list of what I am going to do on weekend.

I like spending my weekends with my friends and family but sometimes I get confused on how to spend them. Sometimes I go out and watch movie if I get to know that some good realizes has come.

Last Sunday was going bad as I had planned nothing because all my friends and family were out of the town. I was totally screwed up & was fully prepared to spend a boring day ahead which I never wanted but unfortunately I didn’t had any choice left with me.

I decided to go out to shop some apparel for me to make myself happy & buy some stuff for my college project. But fortunately I had an unexpected treat by my old friend which made my day. I woke up late at 9 am because I knew waking up early is of no use. I took up shower had tea & breakfast dressed up and moved out of the house at 10 AM. As soon I locked the house I saw one lady coming inside my house.

I was surprised to see her. She was my best friend Sneha whom I had not seen for 2.5 years. I unlocked the house and welcomed her in. We were great pals and had spent really good time together. But Sneha’s father got transferred to Delhi so she moved to Delhi.

We both were very glad to see her after a long time. She told me that she had 3 days holiday so she decided to come to Mumbai to spend those days with me. We both talked for hours about what new things happened in our lives in these 2.5 years.

We went out at Juhu beach and had fun like we used to have in the old times. We made sand castles and took pictures. We had food at the nearby restaurant. She did not allow me to pay for anything. Then we hired a cab to visit places where we spend out childhood.

In the evening we went to watch the movie named “Warriors”. We enjoyed it immensely as it was really good. After watching the movie we came back home at 9 pm. It was a great weekend.

 

ترجمه فارسی نمونه متن اول

آخر هفته همیشه سرگرم کننده است زیرا زمان آن است که با عزیزان خود وقت بگذرانید. زمان آن است که استراحت کنید، خستگی در کنید و تمام تنش ها را در گوشه ای از ذهن خود دفن کنید.

افراد در هر سنی از تعطیلات  آخر هفته لذت می برند و از قبل برنامه ریزی می کنند که چگونه آن را به بهترین شکل ممکن سپری کنند.

من از آن دسته افرادی هستم که مشتاقانه تمام هفته را منتظر می مانم و لیستی از کارهایی که قرار است در آخر هفته انجام دهم تهیه می کنم.

من دوست دارم آخر هفته هایم را با دوستان و خانواده ام بگذرانم اما گاهی اوقات در مورد نحوه گذراندن آنها گیج می شوم. گاهی اوقات بیرون می روم و فیلم می بینم اگر بفهمم فیلم خوبی از راه رسیده است.

یکشنبه گذشته خوب پیش ‌نرفت چون هیچ برنامه‌ای نداشتم، زیرا همه دوستان و خانواده‌ام خارج از شهر بودند. من کاملاً بهم ریخته بودم و کاملاً آماده بودم تا یک روز کسل کننده را سپری کنم که هرگز نمی خواستم، اما متأسفانه چاره ای برایم باقی نمانده بود.

تصمیم گرفتم بیرون بروم و لباس بخرم تا خودم را خوشحال کنم و برای پروژه دانشگاهم چیزهایی بخرم. اما خوشبختانه با دوست قدیمی‌ام برخورد غیرمنتظره‌ای داشتم که روزم را ساخت. ساعت 9 صبح دیر بیدار شدم چون می دانستم زود بیدار شدن فایده ای ندارد. دوش گرفتم و چای خوردم و صبحانه را آماده کردم و ساعت 10 صبح از خانه بیرون رفتم. به محض اینکه در خانه را قفل کردم دیدم یک خانم وارد خانه من شد.

از دیدنش تعجب کردم. او بهترین دوست من سنها بود که 2.5 سال ندیده بودم. قفل خانه را باز کردم و از او استقبال کردم. ما دوستان خوبی بودیم و زمان بسیار خوبی را با هم سپری کرده بودیم. اما پدر سنها به دهلی منتقل شد و او به دهلی نقل مکان کرد.

هر دوی ما از دیدن هم پس از مدت ها بسیار خوشحال شدیم. او به من گفت که 3 روز تعطیلات دارد، بنابراین تصمیم گرفت به بمبئی بیاید تا آن روزها را با من بگذراند. هر دوی ما ساعت ها در مورد اتفاقات جدیدی در زندگی ما در این 2.5 سال صحبت کردیم.

ما در ساحل جوهو بیرون رفتیم و مانند قدیم به تفریح ​​پرداختیم. قلعه های شنی درست کردیم و عکس گرفتیم. در رستورانی نزدیک آن جا غذا خوردیم. او به من اجازه نداد پول غذا را پرداخت کنم. سپس یک تاکسی برای بازدید از مکان هایی که دوران کودکی خود را در آن سپری می کردیم،گرفتیم.

عصر رفتیم فیلم «جنگجویان» را تماشا کنیم. ما از آن بسیار لذت بردیم زیرا واقعاً خوب بود. بعد از تماشای فیلم ساعت 9 شب به خانه برگشتیم. این یک آخر هفته عالی بود.

 

 نمونه متن انگلیسی دوم

It is important for me to share with my family especially on weekends, when all rest from our daily activities, work, studies and responsibilities and so we build a strong relation with our family having fun and doing all kind of activities that involve all of us. This week end is one of my favorite ones because though my family is not as big as many of the families that I know, we do have a lot of fun specially when it comes to watching the base ball game with them, we cheer for our home town team that is doing very good and is playing for the Championship.

On Sunday we woke up early had a nice breakfast and then head to church where I also meet with some of my other relatives and so I make much of that little time to catch up on what is going on in their lives and try to work out how we can spend some more quality time together sometime in the week.

My father took us for lunch to a nice restaurant for a wonderful lunch, later that evening we all start to get things ready for another week. Spending time with my family is very important to me and also for them and I can say that my father spend a lot of time far from us so whenever he is on holydays we make it more special and we spend all the time we can together and so comes the end of another wonderful weekend with my folks and I am very much grateful for my loving family.

 

ترجمه فارسی نمونه متن دوم

برای من مهم است که با خانواده ام وقت بگذرانم به خصوص در تعطیلات آخر هفته، زمانی که همه از فعالیت های روزانه، کار، مطالعه و مسئولیت هایمان فارغ می شویم؛ بنابراین ما با خانواده خود حین تفریح و انجام انواع فعالیت هایی که همه ما را درگیر می کند، یک ارتباط قوی ایجاد می کنیم. .این آخر هفته یکی از مورد علاقه‌های من است، زیرا اگرچه خانواده من به اندازه خانواده‌هایی که من می‌شناسم بزرگ نیستند، اما به خصوص وقتی نوبت به تماشای بازی بیس‌بال با آن‌ها می‌رسد، بسیار سرگرم می‌شویم. تیم شهر خودی که خیلی خوب کار می کند و برای قهرمانی بازی می کند.

یکشنبه صبح زود از خواب بیدار شدیم و صبحانه خوبی خوردیم و سپس به کلیسا رفتیم، جایی که من با برخی دیگر از اقوامم نیز ملاقات می کنم و بنابراین زمان کمی را صرف می کنم تا به آنچه در زندگی آنها می گذرد پی ببرم و سعی کنم روی این کار کنم که چگونه می توانیم  زمانی در هفته را با هم با کیفیت بیشتری بگذرانیم.

پدرم ما را برای ناهار به یک رستوران خوب برد تا یک ناهار فوق العاده بخوریم، بعد از ظهر همه ما شروع به آماده کردن وسایل برای یک هفته دیگر کردیم. گذراندن وقت با خانواده برای من و همچنین برای آنها بسیار مهم است و می توانم بگویم که پدرم زمان زیادی را دور از ما می گذراند بنابراین هر زمان که در تعطیلات است آن را خاص تر می کنیم و تمام وقت خود را با هم می گذرانیم و بنابراین پایان یک آخر هفته فوق العاده دیگر با خانواده من فرا می رسد و من از خانواده مهربانم بسیار سپاسگزارم.

 

نمونه متن انگلیسی سوم

On Friday after school I rode to my nana’s house with my brother Chris. On the way to my nana’s house Chris’s back wheel popped. All the air cum out of the wheel. I let Chris ride my bike and I ran with Chris’s bike. When I got to my nana’s I was puffed out. Chris and me slept all night. In the morning I went Chris and his friends Mark and Stuart went to a hill at the back of my nana’s house.

The hill was quite tall and slopy. Chris went to Woolwortls to get cardboard so we can slide down the hill. It was quite fun. We all had a blast. On my piece4 of cardboard I made A on wheeled gocart. I fell of it a lote off times. I laughed all the times I fell off.

After a while we got were starting to get board. We went home and played the PS2. The game we played was Grand Theft Auto Vice City. We got killed a lot of times. I got killed 21 times . We played this game for the rest of the day.

On Sunday my family  and me went for a picnic. I don’t know were it was. I was happy about going to the park. How I got to the park was by riding on my bike. It was a long time from my house.

 But I mandegd to ride home. Later that night I got annoyed with my mum. But I don’t want you to know about it because it is personal. Other then me getting angry I had a blast.

ترجمه فارسی نمونه متن سوم

روز جمعه بعد از مدرسه با برادرم کریس به خانه نانا رفتیم. در راه خانه نانا چرخ عقب کریس ترکید. تمام هوا از چرخ خارج شد. به کریس اجازه دادم دوچرخه ام را سوار شود و من با دوچرخه کریس دویدم. وقتی به نانا رسیدم پف کرده بودم. من و کریس تمام شب را خوابیدیم. صبح رفتم کریس و دوستانش مارک و استوارت به تپه ای در پشت خانه نانا رفتم.

تپه کاملاً بلند و شیب‌دار بود. کریس به Woolwortls رفت تا مقوا بیاورد تا بتوانیم از تپه به پایین سر بخوریم. کاملا سرگرم کننده بود. روی تکه مقوای خود A را روی گاری چرخدار درست کردم. من بارها از روی آن افتادم تمام دفعاتی که زمین خوردم خندیدم.بعد از مدتی شروع به سوار شدن کردیم. به خانه رفتیم و PS2 بازی کردیم. بازیGrand Theft Auto Vice City بود. ما بارها کشته شدیم 21 بار کشته شدم. ما این بازی را تا آخر روز انجام دادیم.

روز یکشنبه من و خانواده ام برای پیک نیک رفتیم. نمیدانم چرا اینقدر از رفتن به پارک خوشحال شدم. نحوه رسیدنم به پارک با دوچرخه سواری بود. مدت زیادی از خانه من فاصله داشت. اما من مجبور شدم به خانه بروم. بعد از آن شب از دست مامانم عصبانی شدم. اما نمی خواهم شما در مورد آن بدانید زیرا شخصی است.

 

چند عبارت مفید برای کارهای آخر هفته

در اینجا برخی از فعالیت هایی که مردم دوست دارند در آخر هفته انجام دهند آورده شده است:

  • go out to eat
  • go out (to a bar or club)
  • see a movie
  • binge watch TV shows
  • chill out at home
  • sleep in
  • catch up on sleep
  • sleep in
  • lay around the house
  • do some housework
  • do some yard work
  • spend time with your family
  • take a road trip
  • go to church
  • get together with friends
  • have a cookout
  • have a house party
  • have a dinner party
  • have a big family meal
  • go shopping
  • catch up on work

 

ما چند نمونه متن انگلیسی با سطوح مختلف درباره تعطیلات آخر هفته برای شما انتخاب کردیم که امیدواریم در نوشتار متن های خود از آن ها بهره ببرید.حالا نوبت شماست قلم به دست بگیرید و یک متن انگلیسی در باره تعطیلات آخر هفته خودتان بنویسید. می‌توانید از این متن ها ایده بگیرید و از عبارات گفته شده در بالا استفاده کنید.

 

خواندن این مطالب را به شما پیشنهاد می کنیم:

لکچر انگلیسی درباره استرس

لکچر انگلیسی درباره اعتیاد

لکچر انگلیسی درباره پول

لکچر انگلیسی درباره آرزوها

3.9/5 - (46 امتیاز)

1 در مورد “متن انگلیسی در مورد تعطیلات آخر هفته”

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *