کلمات و اصطلاحات مربوط به جرم و جنایت، قانون، وکالت و دادگاه به انگلیسی

کلمات و اصطلاحات مربوط به جرم وجنایت، قانون، وکالت و دادگاه به انگلیسی

کلمات و اصطلاحات مربوط به جرم وجنایت، قانون، وکالت و دادگاه به انگلیسی

در این مطلب کلمات و اصطلاحات مربوط به جرم و جنایت crime، انواع مختلف مجازات ها punishment و مواردی که به دادگاه court و وکالت است به زبان انگلیسی ارائه شده است. این کلمات و اصطلاحات برای بهبود سطح زبان شما برای درک بهتر زبان انگلیسی بسیار ضروری می باشد و همچنین از موضوعات بسیار رایج در آزمون های بین المللی زبان انگلیسی می باشند.

 

انواع مختلف جرم و جنایت به زبان انگلیسی

در این بخش به بیان کلمات و اصطلاحات مرتبط به جرم و جنایت پرداخته شده است که به دو دسته جرم های درجه یک و جرم های درجه دو تقسیم شده اند.

جرم های درجه یک

معنی فارسی اسامی جرم ها
آدم ربایی Abduction / kidnapping
آتش زدن یا ایجاد حریق عمدی Arson
حمله یا تجاوز فیزیکی Assault
دزدی از خانه Burglary
کودک آزاری Child abuse
قاچاق مواد مخدر Drug trafficking
حبس کاذب False imprisonment
کلاه برداری یا شیادی Fraud / scam
هک کردن Hacking
هواپیماربایی Hijacking
قاچاق انسان Human trafficking
قتل یا آدمکشی Murder / homicide
قتل عمد Premeditated murder
قتل غیرعمد Unpremeditated murder / manslaughter
اقدام به قتل Attempted murder
پدرکشی Patricide
قتل عام / کشتار دسته جمعی / نسل کشی Genocide
کشتن انسان به درخواست افراد Euthanasia
جرایم سازمان یافته Organized crime
قاچاق Smuggling
تروریست Terrorism
سرقت از بانک Robbery
خفتگیری Mugging
سرقت Theft
اخاذی Extortion
رشوه دادن Bribery
حق السکوت Blackmail / extort
پولشویی Money laundry
سرقت Heist
جعل Counterfeit
دزدی Steal
تجاوز Rape

He was kidnapped on his way to the airport.

او در راه رفتن به فرودگاه ربوده شد.

The school was destroyed in an arson attack.

مدرسه در یک حمله آتش سوزی ویران شد.

Most burglaries happen at night.

بیشتر سرقت خانه ها در شب اتفاق می افتد.

He’s been charged with tax fraud.

او به کلاهبرداری مالیاتی متهم شده است.

They admitted counterfeiting documents.

آنها به جعل اسناد اعتراف کردند.

The guns were smuggled across the border.

اسلحه ها به صورت قاچاق از مرز رد می شدند.

Police are investigating a series of bank robberies in South Wales.

پلیس در حال بررسی یک سری سرقت از بانک در ولز جنوبی است.

He faces charges of kidnapping and extortion.

او با اتهام آدم ربایی و اخاذی مواجه است.

She had been falsely accused of shoplifting in a clothing store.

او به دروغ به دزدی از یک فروشگاه لباس متهم شده بود.

Car theft is on the increase.

سرقت خودرو در حال افزایش است.

They broke into a shop and stole £45 in cash.

انها وارد یک مغازه شدند و 45 پوند پول نقد سرقت کردند.

جرم های درجه دو

معنی فارسی اسامی جرم ها
جیب بری Pickpocketing
سرقت از فروشگاه Shoplifting
تخلفات رانندگی Traffic offences
رانندگی در مستی Drunk driving
عبور نکردن از خیابان از روی خط عابر Jay walking
عبور از چراغ قرمز Running a red light
رانندگی با سرعت غیرمجاز Speeding
خرابکاری Vandalism

اسامی افراد که مرتبط جرم و جنایت می شوند به انگلیسی

در این بخش به کلماتی اشاره شده است که اسامی افرادی که جرم های مختلف را انجام می دهند را نشان می هد.

جنایتکار Criminal
قاتل Murderer
دزد / سارق Thief
قاچاقچی Trafficker
هواپیماربا Hijacker
تروریست Terrorist
قاچاقچی Smuggler
دزد فروشگاه Shoplifter
خرابکار Vandal
خفتگیر Mugger
سارق / سارق بانک Robber
جیب بر Pickpocket
دزد خانه Burglar
تحت تعقیب Wanted
متجاوز Rapist

 

انواع مجازات برای جرم و جنایت به انگلیسی

در این بخش به برخی از مجازات های مرتبط به جرم و جنایت های مختلف اشاره شده است.

مجازات مرگ یا اعدام The death penalty
حکم زندان A prison sentence
حبس ابد Life in prison
حکم تعلیقی A suspended sentence
مصادره Forfeiture / confiscated
جریمه نقدی Fine
بازداشت خانگی House arrest
تعلیق مجوز To suspend a license
لغو مجوز To revoke a license
مجازاتی که بدون گذراندن دوران مجازات در زندان است Non-custodial sentence
خدمت در خدمات اجتماعی Community service
بازداشت / توقیف Detention
مجازات فیزیکی Corporal punishment

کلمات و اصطلاحات مربوط به جرم وجنایت، قانون، وکالت و دادگاه به انگلیسی

کلمات و اصطلاحات مرتبط به دادگاه و وکالت به انگلیسی

زمانی که در مورد جرم و جنایت صحبت می شود بحث دادگاه و مسائل مرتبط به آن بخشی از این موضوع است که در این کلمات و اصطلاحات مرتبط با آن بیان شده است.

قاضی Judge
قانون Law
هیئت منصفه Jury
عدالت / دادگاه Justice
دادرسی Trial
دادگاه Court
متهم Defendant
دادستان Prosecutor
مدعی العموم Public prosecutor
وکیل مدافع Defense
وکیل Lawyer
شاهد Witness
شواهد Evidence
شایعه یا شواهد شنیده شده Hearsay
گناهکار Guilty
بی گناه Innocent
گناه کار شناخته شده To be found guilty
رای / محکومیت Conviction / verdict
اشد مجازات Maximum sentence
کمترین مجازات Minimum sentence
حکم یا مجازات Penalty
زندان Prison / Jail
ارتکاب جرم Commit a crime
زندانیان Convicts / prisoners / inmates
اتهام Accusation
قانون جزا / کیفری Criminal law
سابقه کیفری Criminal record

The trial judge specifies the number of years to be spent in prison.

قاضی پرونده تعداد سالهای گذراندن در زندان را مشخص می کند.

The jury found him not guilty.

هیئت منصفه او را بی گناه تشخیص داد.

The court case lasted six weeks.

پرونده دادگاه شش هفته به طول انجامید.

We find the defendant not guilty.

ما متهم را بی گناه می دانیم.

The agreement between the two companies is being challenged in court by a public prosecutor.

توافق بین دو شرکت در دادگاه مورد اعتراض یک مدعی العموم قرار گرفته است.

One witness to the accident said the driver appeared to be drunk.

یکی از شاهدان حادثه گفت که راننده به نظر مست بوده است.

The court found him innocent and he was released.

دادگاه او را بی گناه تشخیص داد و آزاد شد.

This was her third conviction for theft.

این سومین محکومیت او به سرقت بود.

The penalty for a first offense is a fine.

مجازات اولین تخلف جریمه است.

A number of serious accusations have been made against her.

تعدادی اتهامات جدی به او وارد شده است.

 

 

مطلب مرتبط پیشنهادی:

کلمات مربوط به مسائل اجتماعی به انگلیسی

بهترین کتاب های اصطلاحات انگلیسی

کلمات مربوط به سیاست و دولت ها به انگلیسی در جدول

2/5 - (3 امتیاز)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *